وكلا، مدافعان بيدفاع
سيدمهدي كريمي فارسي
قتل مرحوم محمودرضا جعفرآقايي وكيل جوان دادگستري در شاهرود آنهم مقابل ديدگان وحشتزده همسر و فرزند خردسالش بار ديگر زنگ خطر را در خصوص امنيت وكلا به صدا درآورد. هرچند هنوز انگيزه اين جنايت هولناك به روشني مشخص نشده، اما بررسيهاي اوليه حاكي از اين است كه او در رابطه با مسائل كاري و وكالتياش بارها تهديد شده بود و به احتمال زياد قتل نيز با وظايف شغلي او مرتبط است. اين اولين مرتبهاي نيست كه يك وكيل دادگستري به دليل ايفاي وظايف شغلياش قرباني ميشود و پيش از اين به خصوص در سالهاي اخير شاهد قتل وكلاي زيادي بودهايم. چندي قبل وكيل جواني در لنگرود بعد از اختلاف با موكل خود با شليك اسلحه او به قتل رسيد. مدتي بعد جنايت ديگري در كرمانشاه اتفاق افتاد و در جريان آن يك كارآموز وكالت و موكلش توسط همسر موكل هدف گلوله قرار گرفته و جان باختند. قتل وكيلي در آذربايجان غربي با ضربات چاقوي 3 مرد ناشناس از ديگر پروندههاي قتل وكلاست. اينها تنها بخشي از جنايتهايي است كه در سالهاي اخير عليه وكلا اتفاق افتاده است. اما زمينه وقوع چنين حوادث هولناكي عليه وكلا را بايد در كجا جستوجو كرد؟
خلأ قانوني
به نظر ميرسد يكي از زمينههاي بروز خشونت عليه وكلا خلأ قانوني باشد، چرا كه معمولا پس از وقوع هر حادثهاي عليه وكلاي مدافع همهچيز در چند اظهار تاسف و محكوميت خلاصه شده و عملا پيگيري خاصي انجام نميشود. وكلا كه در كنار قضات از آنها به عنوان دو بال فرشته عدالت ياد ميشود هيچ پشتيباني قانوني از خود احساس نميكنند و همين موضوع موجب تجري ساير بزهكاران ميشود. آنها وقتي ميبينند قانوني بازدارنده در حمايت از وكلا وجود ندارد، سدي در راه اعمال خشونت عليه وكلا در مقابل خود نميبينند. چند سال قبل پس از آنكه طلبهاي هنگام انجام فريضه امر به معروف و نهي از منكر مورد هجوم فيزيكي فردي قرار گرفت، نمايندگان مجلس شوراي اسلامي در واكنش به اين حادثه بلافاصله طرح دو فوريتي حمايت از آمران به معروف و ناهيان از منكر را با امضاي تعدادي از نمايندگان اعلام وصول و در نهايت تصويب كردند. در حالي كه هر از گاهي خبر قتل وكلاي مدافع هنگام ايفاي وظايف حرفهاياش از شهرهاي مختلف شنيده ميشود هيچ واكنشي از سوي مرجع قانونگذاري كشور براي تصويب قانوني كه متضمن جنبههاي حمايتي از وكلاي دادگستري باشد، نشان داده نميشود. جامعه وكلا از نمايندگان محترم مجلس شوراي اسلامي انتظار دارند تا به دور از هرگونه تبعيض از وكلا كه به واسطه حرفه خويش در معرض انواع آسيبها قرار دارند با وضع قانون حمايت كنند.
ريشه فرهنگي
بيترديد يكي از زمينههاي وقوع جرايم، زمينه فرهنگي است. بهطور دايم در جامعه شاهد انواع هجمهها عليه وكلا هستيم. مثلا صدا و سيما به جاي فرهنگسازي و معرفي نقش و جايگاه وكلاي دادگستري در فرآيند رسيدگيهاي قضايي، در فيلمها و سريالهاي خود چهرهاي منفي از وكلاي دادگستري را به نمايش ميگذارد و همين موضوع در تغيير ديدگاه عموم مردم نسبت به جايگاه و نقش وكلاي دادگستري نقش مهمي ايفا ميكند و موجب بدبيني نسبت به آنها ميشود. حال آنكه رسانهها بايد نقش و كاركردي مثبت داشته باشند.
قتل وكلا در شرايطي اتفاق ميافتد كه با دستگيري قاتل، طبق قانون او بايد در جلسه محاكمه وكيل داشته باشد تا از او دفاع كند. چه دشوار است در جايگاهي قرار بگيري كه وظيفه داشته باشي از قاتل همكارت دفاع كني و او را از مجازات برهاني. وكلا براي دفاع از موكل خود قسم خوردهاند و تا پاي جان به سوگند خود وفادارند.