چند نكته پس از درگذشت هوشنگ ابتهاج (سايه)
ماهرخ ابراهيمپور
چهار روز از درگذشت هوشنگ ابتهاج متخلص به سايه، شاعر و پژوهشگر گذشت. در اين چند روز نكاتي درباره شخصيت و رويكرد ابتهاج به ويژه در دورهاي كه او سرپرست برنامه «گلها» شد و بعدها برنامه موسيقايي «گلچين هفته» را راهاندازي كرد، مطرح شده است. يكي از استادان بازنشسته دانشگاه تهران در صفحه اينستاگرام خود ضمن سخناني درباره ابتهاج به اين دوره اشاره كرد كه او در مديريت خود در برنامه گلها چندان دموكراتيك نبوده است. پس از آن در صفحهاي به نام ماهور شجريان، بيژن كامكار، نوازنده و خواننده درباره نحوه مديريت سايه در راديو با اشاره به يك سند گفت: سايه از خوانندگان فعال در برنامه «گلها» خواست بين كافه، كاباره و راديو يكي را انتخاب كنند كه اغلب خوانندگان آن موقع خواندن در كافهها را انتخاب كردند! او در اين رابطه از اعلاميهاي در سال 52 يا 53 صحبت كرد كه اين موضوع در آن ثبت شده است. اين اظهارات درباره ابتهاج بخشي از وقايع زندگي او را بيان ميكند كه شايد در زمان حياتش كمتر درباره آن سخن گفته شده بود. هر چند در يكي از برنامههاي شبكههاي فارسي خارج از ايران نيز چند نفر از خوانندگان قديمي درباره اين موضوع حرف زدند. اما در ميان نكته مهم اعلاميهاي است كه بيژن كامكار از آن سخن گفت؛ اعلاميهاي كه پيدا كردن آن بخشي از ماجرا را روشن ميكند. همچنين در كتاب «پير پرنيانانديش» گفتوگوي دكتر ميلاد عظيمي و عاطفه طيه، خود سايه اشاره كوتاهي به اين موضوع دارد در آنجا كه به ذكر خاطرهاي از عماد خراساني (سيد عمادالدين حسنيبرقعي)، شاعر و خواننده از دوستان نزديك اخوان ثالث اشاره ميكند. در اين خاطره عماد خراساني با لحني خواهشگونه از سايه (كه با هم رفاقتي هم دارند) ميخواهد او را از راديو بيرون نكند كه سايه در پاسخ اين خواهش ميگويد چرا بايد تو را بيرون كنم، من تو را دوست دارم. اين سخنان و ماجرايي كه همچنان پيرامون آن حرف و حديث بسيار است، بخشي از تاريخ موسيقي ما را در بر گرفته است كه نياز به اسناد بيشتري دارد تا از اين ابهام بيرون بيايد و بتوان درباره آن بيشتر سخن گفت. بحث درباره اين موضوع در اين زمان كه سايه نيست هم خوب است و هم بد. خوب از آن لحاظ كه در نبود سايه حرفها با صراحت بيشتري بيان ميشود چنانكه بسياري از شاعران همدوره او به صراحت يا تكلف درباره او سخن گفتند و از كنار هم گذاشتن و بالا و پايين كردن سخنان آنها با نگاه دقيقتري ميتوان كارنامه سايه را رصد كرد. خوب نيست؛ چون پس از رفتن سايه نميتوان از خودش در اين رابطه حرفهاي بيشتري شنيد.