نگاهي به تلاشها براي موجه كردن بازگشت خالق ويلموتسگيت
تاج و سوءاستفاده از برهه حساس كنوني
علي ولياللهي
با نزديك شدن به انتخابات فدراسيون فوتبال حمايتهاي زيرپوستي از مهدي تاج در رسانهها آغاز شده. برخي از پيشكسوتان با كليدواژه «خير الموجودين» ميگويند به هر حال توي اين سه گزينه باقيمانده مهدي تاج شرايط بهتري دارد. آنها تاكيد ميكنند مديريت ميرشاد ماجدي را همه در اين ۶ ماه ديدهاند و عزيزمحمدي هم گزينه امتحان پس دادهاي است. پس در اين شرايط «حساس مانده به جام جهاني» يكي مثل تاج با همه نقاط منفي كارنامهاش گزينه مناسبتري است.
وضعيت فوتبال و فدراسيون همان «برهه حساس كنوني» است. وضعيتي كه گويا براي مردم ايران در هيچ ساحتي هرگز تمامي ندارد و شايد بهتر باشد از اين پس آن را برهه حساس دايمي ناميد. البته ممكن است زندگي واقعا همين باشد. مجموعهاي از شرايط حساس كه هر تصميمي ميتواند عواقب پيشبيني نشدهاي داشته باشد.
آنچه در اين ميان آزاردهنده است سوءاستفاده برخي افراد از يك شرايط خاص است. افرادي از بحراني شدن اوضاع نان ميخورند. همين حالا مهدي تاج رسما در حال انجام همين كار است. او كه پروندهاي تاريك در مديريت فوتبال دارد و فدراسيون و ساختمانش را با ۲۰۰ ميليارد تومان بدهي به خاك سياه نشانده در وضعيت نابسامان فوتبال شرايط را مهيا ديده تا برگردد و مجددا وضعيت سابق را حكمفرما كند.
بارها به ابهامات پرونده ويلموتس اشاره شده و همين دو، سه روز گذشته يك ابهام ديگر هم به آن پرونده اضافه شد. اينكه مربي بلژيكي سال گذشته با تيم راجاكازابلانكاري مغرب قراردادي به ارزش ماهيانه ۲۰ هزار دلار به امضا رسانده بود؛ يعني سالي ۲۴۰ هزار دلار! تقريبا يكدهم رقم قرارداد با فدراسيون فوتبال ايران و مهدي تاج.
همين يك نكته كافي است تا ثابت شود مهدي تاج صلاحيت نشستن روي صندلي رياست فدراسيون فوتبال را ندارد. در اين ميان قرار نيست او در ترازوي مقايسه با ديگران قرار بگيرد يا به خاطر كارنامه ضعيفتر ديگران بالا برود. اتفاقي كه متاسفانه در حال رخ دادن است و مصاحبههاي برخي پيشكسوتان در چند روز گذشته نشان ميدهد تيم رسانهاي رييس اسبق فدراسيون فوتبال بازي را خوب بلد است.
بدون توجه به رقباي مهدي تاج مهم است مديري كه ضرر ۲۰۰ ميليارد توماني به فوتبال ايران زده دوباره رييس نشود. مهم است كسي كه تيم ملي را تا آستانه حذف از مقدماتي جام جهاني و حتي جام ملتهاي آسيا برده بود، برنگردد. بسيار اهميت دارد همه دستكم در فوتبال بفهمند نميتوانند گند بزنند و مدتي بعد با افتادن آبها از آسياب يا خرابكاريهاي بزرگ ديگران منزه شوند.
اين تنها راه احتمالي نجات فوتبال است. اينكه يكسري اصول پذيرفته شود و اين اصول تحت هيچ شرايطي نه به خاطر مصلحت و نه به خاطر شرايط حساس كنوني و نه به خاطر بدتر بودن ديگران
زير پاگذاشته نشوند. فرصت ندادن به كسي كه فوتبال را ورشكسته كرده و مجموعه تحت مديريتش را به قهقرا برده يك اصل است. بايكوت كردن كسي كه به هر دليلي از انجام كار درست ناتوان بوده يك اصل است. اين اصول بايد رعايت شود. ولو اينكه تيم ملي برود در جام جهاني و با شكستهاي سنگين به خانه برگردد. ولو اينكه ميرشاد ماجدي يا عزيزمحمدي بيايند و نتوانند موفق باشند. و الا اين برهههاي حساس كنوني هرگز تمامي نخواهد داشت. همانطور كه سوءاستفادهكنندگان از اين وضعيت از رو نخواهند رفت.