هشدار نسبت به تبعات افزايش تعداد «بازماندگان از تحصيل»
بازماندگان از تحصيل؛ 970 هزار يا 600 هزار كودك؟
طي يك سال گذشته، مسوولان قديم و جديد وزارت آموزش و پرورش با ارايه آمارهاي متفاوت از تعداد بازماندگان يا تاركان تحصيل كه صرفا در شكل ظاهري متفاوت هستند، به يك تناقض جدي در اطلاعرساني دامن زدهاند و به نظر ميرسد تلاشها در اين وزارتخانه متولي به بسترسازي و ارايه تحصيلات عمومي رايگان به تمام جمعيت 6 تا 18 ساله، حالا معطوف به اين شده كه با عددسازي، واقعيت موجود را جور ديگر جلوه بدهند. درحالي كه امكان تحصيل يك كودك در ايران وابسته عوامل اصلي و اوليه همچون فراهم بودن كلاس و فضاي آموزش و حضور معلم است، مولفههاي ديگري ميتواند همين بسترهاي فراهم را هم تحت تاثير قرار بدهد. وضعيت اقتصادي خانوادهها، بيكاري و فقر خانوادهها و ناتواني سرپرستان خانوار از تامين معاش خانواده طي 6 سال اخير، يكي از دلايل افزايش تعداد بازماندگان از تحصيل بوده چنانكه بسياري خانوادهها، اذعان داشتهاند كه براي جبران كسري معاش خانواده، ناچار شدهاند فرزندان خود را به شاگردي، دستفروشي، پادويي و مشاغل ساعتي بفرستند تا فرزندان هم سهمي از معاش خانوار را عهدهدار شوند. تضعيف قدرت اقتصادي خانوادهها طي 6 سال گذشته عاملي بوده كه حتي الزامآوري ممنوعيت كار كودك و برخورد قضايي با خانوادههايي كه از تحصيل فرزندان خود جلوگيري ميكنند را هم با چالش مواجه كرده و به طور تلويحي ميتوان گفت كه مسوولان امر و ضابط قضايي را به نوعي همراهي و همدلي با خانوادههاي بيبضاعت واداشته است. اگرچه كه مسووليت بهبود معاش خانوارها، از وظايف وزارت آموزش و پرورش نيست و طي سه سال گذشته و بعد از شيوع كرونا و فراگيري مشكلات معيشتي در بسياري از خانوادههاي داراي فرزند دانشآموز، اخبار فراواني درباره همياري بسياري معلمان و نيكوكاران براي تامين تجهيزات آموزشي دانشآموزان شنيده و منتشر شد اما حالا كه مسوولان وزارت آموزش و پرورش قصد دارند واقعيتهاي بازماندگي از تحصيل فرزندان خانوادههاي بيبضاعت را با عددسازي، طور ديگري جلوه بدهند، به نظر ميرسد اين رفتار ميتواند در آينده نه چندان دور مشكلات جدي براي جامعه دانشآموزي كشور ايجاد كند چنانكه ديروز هم رييس سازمان نهضت سوادآموزي با هشدار نسبت به تبعات افزايش تعداد جمعيت بازمانده از تحصيل اعلام كرد: «امروز آسيبي كه از گروه بازماندگان از تحصيل متحمل ميشويم ۹ برابر جمعيت جامانده از تحصيل است. گروه بازمانده از تحصيل جمعيت كمي دارد، اما آسيبهاي خيلي جدي براي جامعه به وجود آوردهاند.»
داستان عددسازيها چيست؟
هفته گذشته معاون پرورشي وزارت آموزش و پرورش آمار دانشآموزان بازمانده از تحصيل در كشور را بين ۵۰۰ تا ۶۰۰ هزار نفر اعلام كرد و درآسيبشناسي تحصيل نكردن اين جمعيت گفت: «نداشتن اينترنت، عدم دسترسي به آموزش از راه دور، يا اجبار به كار كردن دانشآموزان، مهمترين دلايل بازماندن آنها از تحصيل بوده است.» اعلام اين مقام مسوول در وزارتآموزش و پرورش درباره تعداد جمعيت بازمانده از تحصيل در حالي بود كه كمتر از يك سال قبل، عليرضا كاظمي، سرپرست وزارت آموزش و پرورش تعداد دانشآموزان تارك از تحصيل را حدود يك ميليون نفر اعلام كرده و گفته بود: «آمارها نشان ميدهد حدود ۲۱۰ هزار دانشآموز دوره ابتدايي و حدود ۷۶۰ هزار دانشآموز دوره متوسطه، تارك تحصيل داريم.»
اينكه چطور به فاصله كمتر از يك سال، 300 الي 400 هزار نفر از جمعيت بازماندگان تحصيل كاسته شده، يك ابهام مشخص و البته قابل تامل است چون اگرچه ممكن است در سال تحصيلي 1401 - 1400 وزارت آموزش و پرورش اقداماتي براي جلب رضايت خانواده به تحصيل فرزندانشان انجام داده و حتي در اين مسير موفق هم بوده باشد اما در اين وانفساي اقتصادي و همزمان با بدتر شدن وضع معيشتي خانوادهها و گرانيها و رشد نرخ تورم و يكباره، جلب رضايت 400 هزار خانواده براي ادامه تحصيل فرزند؟
مركز آمار ايران در گزارش خود اعلام كرده كه در سال تحصيلي ۱400-۱399 تعداد دانشآموزان بازمانده از تحصيل به ۹۷۰ هزار و ۸۷۱ دانشآموز افزايش يافته و تعداد دانشآموزان بازمانده از تحصيل در مقطع ابتدايي هم با افزايش حدود 50درصدي نسبت به سال تحصيلي 1399 - 1398 به 210 هزار نفر رسيده است.
طبق گزارش مركز آمار ايران، تعداد دانشآموزان بازمانده از تحصيل در مقطع ابتدايي، در فاصله سه دوره تحصيلي رو به افزايش بوده چنان كه در سال تحصيلي ۱۳۹6-۱۳۹5 تعداد بازماندگان از تحصيل در مقطع ابتدايي ۱۶۱ هزار و ۸۶۷ نفر بوده كه در سال تحصيلي 1400 - 1399 به ۲۱۰ هزار و ۲۲۱ نفر افزايش يافته است. همچنين تعداد بازماندگان از تحصيل در مقطع متوسطه دوم در سال تحصيلي ۱۳۹۶ -۱۳۹۵، حدود 370 هزار و 363 نفر بوده كه در سال تحصيلي 1400 - 1399 اين تعداد هم به ۵۶۵ هزار و ۹۱۵ نفر افزايش يافته است.
تعداد پسران بازمانده از تحصيل در مقطع ابتدايي در سال تحصيلي 1396 - 1395، حدود 82 هزار و 4 نفر بوده كه در سال 1400-1399 به 113 هزار و 396 نفر رسيده است. تعداد دختران بازمانده از تحصيل در مقطع ابتدايي در سال تحصيلي 1396-1395 ، حدود 79 هزار و 863 نفر بوده كه در سال تحصيلي 1400 - 1399 به 96 هزار و 825 نفر رسيده است. تعداد پسران بازمانده از تحصيل در مقطع متوسطه دوم در سال تحصيلي 1396 - 1395 حدود 166 هزار و 508 نفر بوده كه در سال تحصيلي 1400 – 1399 به حدود 284 هزار و 67 نفر رسيده است. تعداد دختران بازمانده از تحصيل در مقطع تحصيلي متوسطه دوم در سال تحصيلي 1396 – 1395 حدود 203 هزار و 855 نفر بوده كه در سال تحصيلي 1400 – 1399 به 281 هزار و 848 نفر رسيده است. حتي شيوع كرونا كه تاثير مستقيم بر وضعيت معيشت خانوادههاي كمدرآمد و بيبضاعت داشت هم بر افزايش تعداد بازماندگان از تحصيل تاثير داشته چنانكه طبق اعلام معاون مقطع ابتدايي وزارت آموزش و پرورش، پيش از كرونا تعداد بازماندگان از تحصيل در پايه اول ابتدايي در كشور ۳۹ هزار و ۷۸۸ نفر بوده كه در ايام شيوع كرونا (به دنبال افزايش تعداد بيكاران و افزايش مشكلات معيشتي خانوادههايي كه دچار ناامني شغلي و از دست دادن منبع درآمد خود شده بودند) اين آمار ناگهان به ۸۷ هزار تن رسيد. اين مقام مسوول در وزارتآموزش و پرورش، اسفند ماه پارسال تاييد كرد كه در سال تحصيلي 1400 – 1399، ۷۲ هزار كودك از تحصيل در دوره اول ابتدايي بازماندند و گفت كه فقر فرهنگي و امتناع والدين از تحصيل فرزندان، فقر مالي خانوادهها، كار كودكان، معلوليت كودكان، مهاجرت از روستا به شهر، افزايش تعداد كودكان بدون شناسنامه و ازدواج زودرس دختران (كه تابعي از وضعيت معيشتي خانوادههاي فقير و نيازمند است) از جمله دلايل بازماندگي كودكان از تحصيل هستند. طبق گزارشي كه شهريور 1396 در كارگاه آموزشي كودكان بازمانده از تحصيل با همكاري كميسيون ملي يونسكو و با حضور مسوولان وزارت آموزش و پرورش برگزار شد، مسوولان وزارت آموزش و پرورش اعلام كردند كه حدود يكسوم از كودكان و نوجوانان بين ۶ تا ۱۸ سال، در خارج از نظام رسمي آموزش و پرورش قرار داشته ومحروم از تحصيل هستند. طبق همين گزارش اعلام شد كه در سال تحصيلي 1396 - 1395، نرخ خالص ثبتنام در دوره دوم متوسطه ٧٩,۵۶ براي دختران، ٨۴،٨۵ درصد براي پسران، ٨٢،٢۴درصد ميانگين كشوري و براي دانشآموزان ١۵ تا ١٧ساله هم ٨٧درصد است.