اولين مصاحبه مجتبي جباري به عنوان سرمربي
كاش اسكوچيچ مرا به تيم ملي دعوت كند
مربيگري واقعا شغل به درد نخوري است!
علي ولياللهي
آخرين بار در يك برنامه تلويزيوني تصوير مجتبي جباري پخش شد. زيدان آسيا در آن برنامه گفت وضعيت جوري شده كه اگر من با كسي تماس نگيرم، كسي به من زنگ نميزند كه بيا از تخصصت استفاده كنيم. چند روز بعد مجتبي جباري به عنوان سرمربي جديد تيم نيروي زميني ارتش معرفي شد. حالا «هشت شاكي» در موقعيتي جديد قرار گرفته و قرار است نخستين تجربه سرمربيگرياش را از سر بگذراند. آن هم همراه با تيمي كه بيشتر روي جذب استعدادها و به خدمت گرفتن بازيكناني كه به سن سربازي ميرسند حساب باز ميكند و پول آنچناني براي خريد بازيكن ندارد. مجتبي جباري كه بمب نقلوانتقالاتي ليگ دسته دو به حساب ميآيد با همين شرايط و با وضعيت پيچيدهاي كه در ليگهاي دستههاي پايينتر وجود دارد ميخواهد كار بزرگي كند. در يك عصر تابستاني در حالي كه مجتبي جباري در حال تمرين دادن تيم بود و ميخواست بازيكنان تستي را هم بررسي كند با او همكلام شديم تا ببينيم بازيكني كه هميشه نسبت به شرايط اعتراض داشت حالا كه در قامت سرمربي قرار گرفته چه كار ميكند. اصل اين گفتوگو به صورت تصويري انجام شده كه همزمان با نسخه متني منتشر شده است و شما ميتوانيد ويدئوي اين مصاحبه را از طريق وبسايت اعتمادآنلاين و صفحات مربوط به اين خبرگزاري در شبكههاي اجتماعي مشاهده بفرماييد.
از شرايط خودتان و تيم نيروي زميني بگوييد. اين نخستين تجربه سرمربيگري شماست.
همانطور كه گفتيد اين اولين تجربه سرمربيگري من توي فوتبال است. از انتخابم تا اينجاي كار خيلي راضيام. به اين دليل كه مجموعه نيروي زميني يك مجموعه واقعا منسجم با قدمت بالا و سالم است. مجموعهاي كه سلامت كار جزو اهداف اصلياش به حساب ميآيد. يك جلسه با مديريت مجموعه جناب سرهنگ مسيبزاده گذاشتيم و خيلي زود توانستيم يك توافق خوب را انجام دهيم چون مسيري كه ميخواستيم برويم كاملا مشخص بود. به نظرم مجموعه نيروي زميني پتانسيل خيلي زيادي دارد و از موقعي كه شروع كرديم تمام مجموعه دارند خيلي خوب تلاش ميكنند كه بتوانيم يك اتفاق خوب را رقم بزنيم و اميدواريم در انتها هم صعود كنيم به ليگ يك. ميدانيد مربيگري يك دنياي جديد است براي من. فضايش كاملا با بازيگري فرق دارد. من هم در حال ياد گرفتن هستم و حالا در اين مدتي كه فاصله افتاد بين دوران بازي و شروع به مربيگري تلاش كردم چيزهايي را فرا بگيرم، چيزهايي هم از گذشته ياد گرفتم و سعي كردم همينها را به بچهها هم انتقال بدهم. خودم هم حتما در اين مدت صاحب تجربه ميشوم و اميدوارم كه بتوانيم كار خوبي انجام بدهيم.
مربيگري را بيشتر دوست داريد يا بازيكن بودن را؟
بازيكن بودن! با اختلاف بسيار زياد. واقعا مربيگري شغل به درد نخوري است به اين دليل كه مربيگري خيلي كار سختي است. شما وقتي بازي ميكني فقط خودتان را داريد و اگر ده دقيقه هم بازي كنيد كيفيتهاي خودتان را نشان ميدهيد. اما براي اينكه يك تيم بخواهد يك تمريني داشته باشد يا بازياي انجام دهد مجموع عوامل بايد دست به دست هم بدهند و در فوتبال ايران تا حدود زيادي اين كنترل از عهده شما خارج است و در نهايت اين بازيكن است كه بيشتر كار را انجام ميدهد. بنابراين من توصيهام به همه كساني كه بازي ميكنند، مخصوصا در فوتبال ايران اين است كه تا آنجايي كه ميتوانند فوتبال بازي كنند و سمت مربيگري خيلي دير بيايند.
شما با سرمربيان صاحب سبك زيادي كار كرديد. سبك مربيگري شما به كدام دسته نزديك است؟
اصلا يك چنين تقليلي را من ندارم. من فكر ميكنم فوتبال ما توي خيلي از اصول پايهاي دچار مشكل است و بازيكنان كه به اين سطح ميرسند خيلي از ايرادات را دارند. زمان گذاشتند ولي در آن تايم ايرادهايشان رفع نشده و به نظرم اگر روي يكسري چيزهاي پايهاي اصرار كني و بتواني همانها را درست كني ميتواني به فوتبال كمك كني. من فكر ميكنم فوتبال اروپا صاحب سبك شده به اين دليل كه اين وقت و انرژي را در رده پايه، در سازماندهي و پرورش بازيكن دادند و در نهايت بعد از جمع كردن همه بهترينهاي دنيا صاحب سبك شدند. من سعي ميكنم اصول پايهاي را جا بيندازم و اين را ببينم و دوست دارم هر كس تيم مرا نگاه ميكند ببيند كه براي هر لحظه از بازي نقشه و پلني وجود دارد. اميدوارم كه بتوانيم موفق باشيم.
شما جزو منتقدين نحوه استعداديابي و معرفي بازيكنان جديد به فوتبال بوديد. حالا وارد تيمي شديد كه ميتوانيد از بين بازيكنان سرباز بازيكن جذب كنيد. به نظر ديدگاههاي شما و مجموعهاي كه در آن حضور داريد به خوبي هماهنگ شده.
والا اتفاقا در جايي قرار گرفتم كه كار خيلي سختتر است. چندين برابر حساسيتها زياد است. چون تايم سربازي است و شما ميدانيد اين مساله چقدر مهم است. به خاطر همين وظيفه و مسووليت من سنگينتر است. يكسري بازيكن از سال قبل جذب شده بودند كه امسال مورد نظر ما قرار نگرفتند و مجبور شديم آنها را بگذاريم كنار. به خاطر همين تنها چيزي كه مد نظرم بوده آن سليقه سرمربيگري من در انتخاب بازيكن بوده. من وقتي وارد شدم متوجه حساسيتها شدم. متوجه شدم و توانستم حدس بزنم چه اتفاقات بدي ميتواند توسط يك سرمربي به وجود بيايد. اين مدت به خود من هم پيشنهاداتي داده شده كه فلان بازيكن بيايد و فلان كار را بكند يا اتفاق ديگري بيفتد. ميبينم كه اصلا يك فضايي شده كه اين جور كارها خيلي راحت شده. خود آن طرفي هم كه بازيكن دارد و ميخواهد معرفي كند دوست دارد اين اتفاق بيفتد و مربيها هم رغبت دارند براي اين كار. به همين دليل فكر ميكنم در يكسري ردهها آن درآمد درست نيست و مربي به لحاظ وقت و انرژي كه ميگذارد به لحاظ مالي اقناع نميشود. به خاطر همين شايد به غلط سمت اين مسائل ميرود. در طول اين مدت ما از خيليها تست گرفتيم و ميبينم كه كلي بازيكن هستند كه يك عالمه وقت گذاشتند و زحمت كشيدند و اميد دارند اما در طول اين مسير كسي نبوده كمكشان كند. من هم در اين مقطع اصلا وقتش را ندارم و اصلا رسالتم اين نيست كه بخواهم اين كار را انجام دهم. مشكل كار اينجاست كه آن نفراتي كه در رده پايه كار ميكنند نفرات اصلحي نيستند. نه فقط در بحث پايه كه كل فوتبال ما نشان داده حرفهاي نيست اما واقعا كساني را ديدم كه اگر يك توصيه درستي به آنها شده بود يا يك مقدار تمريناتشان اصلاح ميشد يا مسير بهتري ميرفتند يا حداقل در جريان بازيها بيشتر قرار ميگرفتند بازيكنان بهتري ميشدند.
شما دو لقب داشتيد.هشت شاكي و زيدان آسيا. كدامش را بيشتر دوست داريد؟
قبلا هم گفتم هشت شاكي را بيشتر دوست دارم.
بر اساس همين هشت شاكي بودن شما زماني كه بازيكن بوديد مدام انتقاد ميكرديد از مربي و مديران. حالا اگر بازيكني مثل خودتان پيدا شود چطور با او كنار ميآييد؟
به نظرم بازيكناني كه الان با ما كار ميكنند خوششانسهستند. چون من همان حساسيتي كه آن زمان داشتم را الان روي مديريت و مجموعه ميآورم و در اين مدت براي باشگاه نيروي زميني كه ليگ دويي هست سعي كرديم امكاناتي را فراهم كنيم از جمله اينكه جيپياس داشته باشند يا تست مناسب قبل از تمرينات بدهند يعني اينكه شدت و فشار تمرين هر بازيكن را بتوانيم كنترل كنيم و اگر به مرز آسيب دارد نزديك ميشود يك جورهايي جلويش را بگيريم. تا آنجايي كه در توانمان باشد مسائل را در نظر ميگيريم. با اين حال هميشه اين ايراد وارد است. مواردي را به من ميگويند ولي به هر حال يكسري پتانسيلها و ظرفيتها اين باشگاه دارد كه من فراتر از آن نميروم. يكسري مسائل هم به خاطر بحثهاي سربازي هست و قوانين جاري كه باعث ميشود يكسري كارها را نشود انجام داد. اما واقعا يكسري مسائل هست مثلا اينكه من چيزهايي را ميخواستم و فردايش يا دو روز ديگر انجام ميدادند. به بچهها ميگفتم همين پروسه در باشگاه استقلال دو- سه هفته تا يك ماه طول ميكشيد و بعضيهايش اصلا انجام نميشد و خيلي موارد ديگر هم هست كه من نميتوانم ايراد بگيرم چون ميديدم در باشگاه بزرگ استقلال هم حداقل در آن زمان ما همينها را نداشتيم. به خاطر همين سعي ميكنيم تا آنجايي كه در توانمان هست، حتي هزينههايي را خودمان تقبل كنيم براي اينكه يك جاهايي نميشود چون بايد استانداردهاي پايهاي باشد و اميدوارم بتوانيم رفتهرفته بهتر شويم. زميني را دارند آماده ميكنند براي مجموعه كه خيلي با ارزش است و ميتواند كمك كند. در اين مدت ما به عنوان تيم مربيگري اصلا فكر نميكنيم كه تيمي در ليگ پايين داريم و اگر تيم ليگ برتري هم بود با همين شدت و با همين ميزان وقت رويش كار ميكرديم تا بتوانيم موفق شويم. چون به نظرم لذت مربيگري در اين است كه شما بتوانيد يك زمين و يك مجموعه خوب داشته باشي و بخواهي كار كني. براي من تا الان همين بوده.
شما چند وقت پيش در برنامه تلويزيوني درددل خيلي از جوانان را گفتيد كه به دل آدمها نشست. اينكه اگر شما به كسي زنگ نزنيد و رابطه نداشته باشيد كسي سراغ شما نميآيد. حالا امروز به آن جوانها اميد ميدهيد كه جايي براي آنها پيدا ميشود بالاخره يا اوضاع بيريخت است؟
اوضاع كه بيريخت است. در يك كلام اگر بخواهم بگويم. چون واقعا تخصص محور نيست. در يكسري كارها اصلا پرورش داده نميشود آدم. آن طرف حتي اگر بخواهد هم آن ميزان سواد و علم حتي در بحث همين مربيگري وارد نميشود كه ما بخواهيم ياد بگيريم. خيلي وقت است كه اصلا كلاسهاي مربيگري بينالمللي نميرود. در فوتبالي كه لحظه به لحظه و روز به روز در حال تغيير است،اين تغييرات براي ما توي يك دهه اتفاق ميافتد. تازه اگر كسي برود و بياورد اين علم را و به چند نفر بخواهد انتقال بدهد. در اين زمينه كميته آموزش به نظرم موفق نبوده حالا يا بضاعتش را ندارد يا هر چي. خودتان ميدانيد وضعيت كل مجموعه به چه شكل است. به خاطر همين الان سيستم آنقدر قويتر است كه اگر آدمها بخواهند آن جايگاه را پيدا كنند كه بتوانند صاحب درآمدي شوند مجبورند تغيير كنند. شايد تا يك مدت من مجتبي جباري نياز نداشته باشم و وارد نشوم ولي كسي كه اين مبالغ برايش گذران زندگي است بالاخره يك جايي كوتاه ميآيد و وارد اين سيستم ميشود و بعد از مدتي حل ميشود در سيستم و با آنها همراه ميشود و سيستم اشتباه بزرگ ميشود. اولش هم عذاب وجدان هست ولي بعد از مدتي آن عذاب وجدان هم از بين ميرود و يك فسادي شكل ميگيرد.
شرايط ليگ دسته دو را همه ميدانيم. شرطبندي و تباني و... آيا خودتان را براي اتفاقات احتمالي آماده كرديد؟
نميدانم خودم را چطور بايد براي چنين چيزي آماده كنم (با خنده) اما من سعي كردم از پتانسيل اين تيم نهايت استفاده را بكنم و بازيكنهاي خوب را جمع كنم. اعتقاد دارم اول شما بايد اين تلاش را بكني و با كيفيتترينها را داشته باشي چون در فوتبال روز دنيا همين اتفاق در حال رخ دادن است. يك مربي نميگويد من ميروم فلان چيز را درست ميكنم بلكه ميروند در دنيا ميگردند و بهترينها را با كلي پول جذب ميكنند. تلاشم اين است كه بتوانم تيمي جمع كنم كه به لحاظ فني بتواند بر آن مشكلات غلبه كند. حالا بايد وارد شويم و ببينيم اين جنسي كه شما ميگوييد دقيقا از چه مدلي است. حتما اذيت خواهيم شد و سعي ميكنيم تا حدود زيادي آن را انعكاس بدهيم. فكر ميكنم حضور من اينجا باعث ميشود كه تريبون بهتري داشته باشم و بتوانم اين فساد را بازگو كنم. اگر اشتباهي انجام ميشود بگويم. از حقمان هم حتما دفاع ميكنيم. مجموعه هم پشت ما هست و انشالله به موفقيت برسيم.
انتخابات فدراسيون در پيش است و با وجود انتقادات شما و ساير اهالي فوتبال به نظر شرايط خيلي اميدواركننده نيست.
اين واقعيت موجود فوتبال است به نظرم. اگر ميخواست اتفاق خوبي بيفتد اين اشاعه پيدا ميكرد به تمام جاهاي ديگر. به نظرم فوتبال مشتي است نمونه خروار. اين اتفاقها در حال رخ دادن است و تيم ملي ما در حساسترين موقعيت ميخواهد برود جام جهاني اما كسي نيست اصلا برنامهاي براي اين تيم بريزد يا از بازيكنان و كادر فني حمايت كند. ديگر نميدانم چه بگويم. زياد حرف زدن هم راجع به يك موضوع باعث ميشود گوشها عادت بكنند و ديگر نشنوند. من سعي ميكنم كه زمانهايي كه آدم خيلي پر ميشود و مجبور به حرف زدن ميشود حرف بزنم. اما خب ميلياردها تومان از اين پولي كه بايد بين جوانها پخش شود بين آدمهاي فوتبال پخش شود امروز به خاطر سوء مديريت در حال از بين رفتن است و بين يكسري آدم ديگر تقسيم ميشود و حتي آن آدمها هم نميتوانند بپذيرند و درك اين را ندارند كه اگر مثلا اجازه بدهند پولي به خاطر حق پخش به فوتبال تزريق شود خود آن سيستم هم يواشيواش بزرگ ميشود. مثلا شما ببينيد تخمين ميزنند در عرض يك سال ۱۵۰ ميليون دلار حق پخش فوتبال ايران است. طي اين سالها چه رقمي ميشده و اگر به باشگاهها وارد شده بود خود باشگاهها باعث ميشدند اين پول افزايش پيدا كند. مخاطبهاي بهتر و با كيفيت بهتري به استاديوم بيايند. ميتوانست باعث شود سازندگي صورت بگيرد. اين پول اينقدر بزرگ هست كه نميشود بين چند نفر تقسيم شود. پولي كه امروز وجود دارد بين چند تا مربي و بازيكن تقسيم ميكنند و گم ميشود و خودشان هم خوشحال ميشوند كه چقدر پول آوردند. وقتي پول بزرگتر ميشود نميتوانند به همين راحتي بخورند. ميبرندش سمت ساخت و ساز و بالاخره حساب و كتابش هم فرق ميكند. چه بگويم! اميدوارم بالاخره يك روز اتفاقاتي بيفتد و تصميم درست و بنياديني صورت بگيرد و يك نفر بفهمد چقدر عقب افتاديم و يك برنامه و هدف مشخصي در نظر گرفته شود و افرادي بيايند و مديريت را به درستي به عهده بگيرند.
استوري بازيكنان تيم ملي در حمايت از يك نامزد خاص را چطور ارزيابي ميكنيد؟
منطقي است.
منطقي است؟
منطقي است. منافعشان است ديگر!
از آن لحاظ بله ولي از نظر فوتبالي منطقي نيست ديگر.
نميدانم در اين فضا چه اتفاقي افتاده ولي ميخواهم بگويم اين دعواهاي كوچك به نفع هيچ كس نيست. اساس بنياد آنقدر از نظر من خراب است كه به اينها پرداختن و مطرح كردن سوالات و اينكه يكي جواب آن يكي را ميدهد يكجور سرگرمي است به نظرم. انگار كه فقط حواسها پرت ميشود. هي من سعي ميكنم وقتي يك حرفي ميزنم حواسها را جمع كنم به اصل موضوع كه خيلي بزرگتر است. اينكه بايد كارهاي بزرگتري انجام دهيم. اما سخت است ديگر. همراه كردن خيلي از آدمها واقعا سخت شده.
مدتي قبل من يك استوري گذاشتم و از مخاطبان پرسيدم كدام بازيكن تيم ملي سابق اگر امروز بود ميتوانست به تيم ملي كمك كند كه از گروهمان در جام جهاني صعود كنيم. خيليها گفتند اگر اين تيم فعلي ما يك مجتبي جباري داشت ما قطعا ميتركانديم.
مردم ما هميشه خيلي خوشفكر و خوشسليقه هستند (باخنده) كاش مربي تيم ملي هم اين را بشنود و از ما دعوت كند برويم تيم ملي. ولي در نهايت واقعا در فوتبال ايران اول از همه شما بايد يك شانسي بياوري كه فوتباليست بشوي. چون مردم خيلي به فوتبال توجه ميكنند. بعد جذب استقلال يا پرسپوليس بشوي و در خاطر مردم بماني. همين محبتهاي مردم است كه در نهايت به آدم ميرسد و اگر بتواني اين را حفظ كني و نگهداري ميبيني كه آن مسير با همه سختي و تلاطم در اين مقطع ارزنده ميشود. انگيزه خيلي از فوتباليستها همين است. اگر ميگوييد اين فساد و اين مشكلات و روشها و بديها هست باز هم همه دوست دارند به يك جايگاهي برسند.
صرفا بحث لطف هم نيست. به نظر واقعا در پست شما ضعف داريم.
من فكر ميكنم اصلا مدل فوتبال در دنيا عوض شده. اصلا پليميكري به آن شكل نيست. كل مجموعه با هم به اندازه مشخص بار تيم را برميدارند. من ميگويم فوتبال ما الان نبايد دنبال اين باشد كه پليميكري پيدا كند كه بخواهد اين كار را انجام دهد. پستهاي جديدي در فوتبال ساخته شده كه كمتر در فوتبال ما استفاده ميشود. سيستمهاي جديدتري را داريم و نفراتي را بر آن اساس بايد پرورش دهيم و يك مدل ديگر را در نظر بگيريم. فوتبال امروز يك فوتبال خيلي مدرن است و آن چيزي كه در دنيا ميبينيم اين است كه اگر من هم بخواهم بازي كنم ديگر مدل فوتبالم را بايد تغيير ميدادم و با آنها منطبق ميكردم. وگرنه در تيم مليمان هم نفراتي داريم كه كارآمدي خيلي خوبي دارند به اين خاطر كه فوتبال روز دنيا عوض شده و بازيكنان هم با آنها همراه شدند.
توصيهام به بازيكنان اين است كه تا آنجايي كه ميتوانند فوتبال بازي كنند و سمت مربيگري خيلي دير بيايند.
دوست دارم هر كس تيم مرا نگاه ميكند ببيند كه براي هر لحظه از بازي نقشه و پلني وجود دارد.
اين مدت به خود من هم پيشنهاداتي داده شده كه فلان بازيكن بيايد و فلان كار را بكند يا اتفاق ديگري بيفتد. ميبينم كه اصلا يك فضايي شده كه اين جور كارها خيلي راحت شده.
اگر در باشگاه نيروي زميني چيزي بخواهم يكي- دو روزه فراهم ميشود اما همين در باشگاه استقلال يك ماه زمان ميبرد.
در يك كلام اگر بخواهم بگويم اوضاع خيلي بيريخت است!
فسادهاي احتمالي در ليگ دسته دو را بازگو خواهم كرد.
اگر قرار بود فوتبال درست شود جاهاي ديگر هم درست ميشد.
اين درك را ندارند كه اگر حق پخش را به باشگاهها پرداخت كنند به نفع خودشان است
يك عده خوشحال هستند كه پولي ميآيد و بين خودشان ميخورند.
اساس آنقدر خراب است كه دعواهاي كوچك توي فوتبال فقط براي سرگرمي است
بازيكنان تيم ملي كه استوري ميگذارند به خاطر منافعشان است.
اگر امروز بازيكن بودم بايد مدل بازي كردنم را تغيير ميدادم.