پايگاهها بايد تراز شايستگي خود را احيا كنند
رضا سامه ٭
به هر گوشه اين سرزمين پهناور نگاه كنيم، يك عرصه تاريخي يا اثر ثبتي خواهيم ديد. اينكه تراكم بعضي آثار در يك منطقه زياد است و در منطقهاي كمتر، طبيعي است. بعضي مناطق اين فرصت را داشتهاند كه در كانون تمركز قدرتهاي سياسي در طول تاريخ باشند يا در مسير بازرگاني قرار بگيرند يا داراي موهبت طبيعي خاصي باشند و در نتيجه محلي براي شكلگيري مراكز تمدني شوند. با وجود تنوع و گستردگي كه مراكز ثبت شده تاريخي و باستاني در كشور دارند و در كنار اين آثار پايگاههاي ميراث ملي و جهاني نيز ايجاد شدهاند، نگاه آمايشي به پايگاهها يكي از ضرورتهايي است كه بايد به آن توجه شود، چراكه در طول سالهاي گذشته، بيتوجهي به موضوع آمايش و قرار دادن پايگاهها در مقابل حجمي از ماموريتهاي غيرهدفمند، تبديل به آسيبهايي جدي شده است كه پايگاهها را تهديد ميكند.
مساله آمايش در مديريت پايگاهها به اين معناست كه هر پايگاه شرايط خاص خود را دارد، نميتوان همه نقشها را از تمام پايگاهها انتظار داشت، چراكه جنس فعاليت پايگاهها متفاوت است. پايگاهي كه در بافت شهري قرار دارد با پايگاه محوطه باستاني يا پايگاه منظر طبيعي و فرهنگي جنس فعاليت متفاوتي دارد. در نتيجه نميتوان با نگاه شرح خدماتي به مسووليتهاي پايگاهها پرداخت. ابتدا لازم است طي يك سياستگذاري در سطح كشور، به نقشي كه پايگاهها در آن اهداف اصلي خود را -كه معرفي و حفاظت است- احصا ميكنند، بدون ايجاد حس رقابت بين آنها، پرداخته شود. در گام بعد با نگاهي آمايشي و راهبردي و همراه با چشمانداز، ميتوان بهطور شايسته تمام پايگاهها را به شكل زنجيرهاي مديريت كرد.
مديران پايگاههاي ميراث ملي و جهاني نزديكترين افراد به آثار تاريخي هستند. در مواردي حتي دفتر كار و محل اقامت خود را هم در پايگاه قرار دادهاند و به اندازهاي با آن مانوس هستند كه هيچ فاصلهاي بين آنها و اثر تاريخي يا باستاني ديده نميشود. اما شرايطي كه در حال حاضر وجود دارد، آنگونه كه بايد، مطلوب اين افراد نيست. به نظر ميرسد لازم است پايگاههاي ميراث ملي و جهاني تراز شايستگي خود را دوباره احيا كنند. ما خاطره بسيار خوبي از گذشته اين پايگاهها داريم، اما وقتي به وضع موجود نگاه ميكنيم، چندان اثري از شرايط و جايگاه گذشته آنها وجود ندارد. ريشهيابي اين موضوع نشان ميدهد كه اين امر معلول شرايطي است كه براي پايگاهها به وجود آمده است. براي حمايت از اين مجموعهها در وهله اول لازم است مشكلات حقوقي و قانوني اصلاح شود تا باعث دلگرمي كاركنان پايگاهها شده و از طرف ديگر شأن و هويت اصيل گذشته به آنها بازگردانده شود.
در حال حاضر يكي از چالشهاي جدي كه پايگاهها مطرح ميكنند، مساله تغيير ساختارهاست كه موجب بروز نگرانيهايي شده است. بايد متذكر شوم كه تغيير ساختارها نه خوب است و نه بد. نگراني معمولا در مواردي پيش ميآيد كه دانش كافي نسبت به يك اتفاق وجود نداشته يا تجربهاي در گذشته در مورد يك موضوع كسب نشده باشد. در نتيجه نگراني در مورد چند و چون يك تجربه جديد ميتواند بجا باشد. وقتي يكباره به كاركنان پايگاهها اعلام شده كه بايد به لحاظ ساختاري تغييراتي را بپذيريد، از آنجا كه ذهنيتي درخصوص اين تجربه وجود نداشته، ابراز نگراني طبيعي است. با اين حال معتقدم و با صراحت اعلام ميكنم، موضوعي كه اهميت دارد، اين است كه اين تصميم به درستي تبيين و اجرا شود، چراكه در آينده ميتواند در عملكرد اداره كل و پايگاهها تاثير داشته باشد. ما قصد نداريم صورت مساله را پاك كنيم. اگر اشكالاتي در اجرا وجود داشته باشد، بايد آن را احصا كرده و تا حد امكان از بروز تبعات آن جلوگيري كنيم. البته اگر به تاريخچه شكلگيري پايگاهها هم نگاه كنيم، خواهيم ديد كه اين پايگاهها طي يك فرآيند شكل گرفته و سير تطوري داشتهاند و امروز به شرايطي رسيدهاند كه ميتوانيم در مورد عملكرد و پيشينه آنها صحبت كنيم. موضوع تغيير ساختار هم بهطور قطع نياز به زمان دارد تا به پختگي رسيده و مشكلات آن به حداقل برسد.
٭ مديركل امور پايگاههاي ميراث ملي و جهاني