بازگشت «سايه»
و درايت ارشاد
الياس حضرتي
پس از درگذشت مرحوم هوشنگ ابتهاج در كشور آلمان و مسائلي كه بر سر راه انتقال پيكر اين شاعر صاحبنام به وطن وجود داشت، سرانجام اين امر محقق شد. اين از معدود مواردي است كه جمهوري اسلامي توانست با درايت مساله انتقال پيكر يك شخصيت فرهنگي ساكن خارج از كشور به داخل خاك وطن را به بهترين شكل ممكن مديريت كند. از نحوه تماس با خانواده محترم آن زندهياد گرفته تا هماهنگي با نهادهاي ديگر از جمله متقاعد كردن مقامات محلي در گيلان براي خاكسپاري ايشان در رشت و پيگيري جزيياتي كه ميدانيم تا چه اندازه اهميت دارند.
پيكر زندهياد ابتهاج پس از بازگشت به وطن، ابتدا روز جمعه در تهران تشييع شد؛ در مراسم شكوهمندي كه توفيق حضور در آن را داشتم. مراسمي كه نشانههاي اميدواركنندهاي از انجام رسالت فرهنگي داشت و بايد آن را به فال نيك گرفت. صبح ديروز هم پيكر شاعر به زادگاهش، رشت، انتقال يافت و در «باغ محتشم» به خاك سپرده شد. شهري كه سه دوره نمايندگي مردمان شريف و بافرهنگش را در مجلس بر عهده داشتم.
به عنوان كسي كه با مجموعه رسانهاي «اعتماد» سهم كوچكي در حوزه فرهنگ اين سرزمين عزيز بر عهده دارد، همواره سعيام بر رعايت شرط انصاف در قبال مسائل مختلف و عملكرد نهادها و دستگاههاي اجرايي بوده است. گواهش رويكردهاي تحليلي روزنامه به عملكرد همين دستگاه متولي فرهنگ يعني وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامي در طول يكسال گذشته است. چه زماني كه به نقد صريح رويكردهاي اين وزارتخانه پرداختيم و چه در مواردي كه كارهاي انجامشده را شايسته تقدير ديديم. با اين وصف در مورد مديريت اين وزارتخانه در جريان انتقال پيكر مرحوم هوشنگ ابتهاج به وطن نيز بر خود فرض ميدانم مراتب تقديرم را به جا بياورم.
بازگشت پيكر مرحوم ابتهاج به ايران و خاكسپارياش در شهر زادگاهش، رشت، حاصل تمهيدات مديريتي ارشاد و همكاري و همراهي اين وزارتخانه با خانواده محترم آن شاعر سفركرده است. خوشحاليم كه «سايه» همانجايي آرام گرفت كه در تمام عمرش لحظهاي از آن جدا نبود. گفته شده است كه شاعر در آخرين روزهاي زندگي خود نيز از حال و هواي شهر زادگاهش به فرزندان و اطرافيان خود گفته بوده و چه نيكو كه الحمدلله اين آخرين خواست مرحوم تحقق يافت تا سرانجام خاك رشت، پذيرا و ميزبان اين فرزند بلندآوازه خود باشد. روحش شاد و قرين رحمت الهي باد.