• ۱۴۰۳ يکشنبه ۲ دي
روزنامه در یک نگاه
امکانات
روزنامه در یک نگاه دریافت همه صفحات
تبلیغات
بانک ملی بیمه ملت

30 شماره آخر

  • شماره 5292 -
  • ۱۴۰۱ چهارشنبه ۹ شهريور

گزارشي از تخريب «سينما ايران» در خوي

پرديس سينمايي داير مي‌شود؟

فاروق مظلومي

مهدي پشت خط است. سلام مهدي جان. خوبي؟ سلام. نه. سينما ايران فرو ريخت. چي؟ سينماي ايران فرو ريخت؟ اول فكر كردم احتمالا يكي از متوليان هنر كشور باز يك راهكار داده است كه مهدي داد زد. نه بابا، سينما ايران را تخريب كردند. سينما ايران در خوي. من خوي هستم. عكسش رو مي‌فرستم. تخريبش كردند. حال مهدي را مي‌فهمم. مهدي پريزاد فيلمساز است. من هم فرو مي‌ريزم. بوي كالباس ارزان داخل نان بولكي اتاق را پر مي‌كند. صداي فرامرز قريبيان مي‌آيد. جمشيد آريا سر بهزاد جوانبخش داد مي‌زند: لعنتي من حتي برگ اين درخت هم نيستم. تقويم روي ميزم به دهه شصت بر مي‌گردد. سراسيمه با حامد تماس مي‌گيرم. حامد خبرنگار و سردبير نشريه نداي قلم در خوي است. مي‌گويد شوراي شهر قول گرفته است كه پرديس سينمايي درست شود. به حامد اعتماد دارم ولي به افرادي كه قول مي‌گيرند و قول مي‌دهند، اميدوار نيستم. اقوال با تغيير افراد تغيير مي‌كند. از نفوذ قوي بخش خصوصي براي تبديل كاربري‌هاي فرهنگي به تجاري هم مطلع هستم. وقتي در يك زيربناي هزار متري، 100 متر سينما ساخته مي‌شود و 900 متر باقي، موبايل و چيپس و پاستيل مي‌فروشند، تكليف فرهنگ روشن است. خوب مي‎دانم شهرداري‌ها با اسم همياري چه امتيازاتي از بخش خصوصي مي‌گيرند و چه امتيازاتي كه نمي‌دهند! من هميشه از آموزش فراري بودم. به همين دليل عاقبتم همين است كه مي‌بينيد. شترگاو پلنگم. نقشه‌بردار ستون‌نويس. يا از مدرسه فرار مي‌كردم يا امكان اخراج را جور مي‌كردم و جايي نداشتم بروم جز سينما. دهه شصت خوي سه سينما داشت. سينما ايران، سينما آسيا و سينما ميهن. من از آنهايي نيستم كه پشت ماشينم بنويسم «خوي، پاريس ايران»، چرا كه خوي از پاريس مهم‌تر است. جدي عرض كردم! ولي باورتان بشود يا نه، شهر ما خوي از 100 سال قبل سينما و از حدود يك‌‎ونيم قرن پيش روزنامه داشته است. در صفحه 80 كتاب «ميرزا نورالله‌خان يكاني‌زارع از پس غبار زمان» كه مولف آن مورخ و پژوهشگر نامدار خويي استاد پرويز يكاني‌زارع است، مي‌خوانيم: 
«روزنامه حكمت چاپ قاهره در شماره ۹۳۳ غره- اول- جمادي‌الثاني ۱۳۲۷ هـ‌.ق در مورد روزنامه مكافات در خوي چنين نوشته است: 
روزنامه مشكين شمامه «مكافات» نام كه از دارالسرور خوي نگاشته شده و صاحب ‌امتياز آن ميرزا نورالله‌خان يكاني بوده است در تاريخ ۲۲ ربيع‌الثاني ۱۳۲۷ ه.ق در آن شهر دلكش منطبع شده است. خدا شاهد است دلم از ديدن آن شاد گرديد.» به نقل از ايسنا مورخ 23/6/95 اولين سينماي خوي قبل از سال 1310سينما خورشيد نام داشت كه با راه‌اندازي سينما ايران غيرفعال شد و دومين سينماي خوي با نام سينما آسيا دو دهه بعد از تاسيس سينما ايران راه‌اندازي شد. به گزارش ايسنا، منطقه آذربايجان غربي، شهرستان خوي، به لحاظ قدمت تاريخي، سومين شهري است كه در سطح كشور صاحب سينما شده است. تاريخ تعطيلي آخرين سينماي خوي يا همان سينما آسيا به سال 1388 برمي‎گردد كه مسوولان مربوطه با اذعان به فرسوده بودن تعطيل كرده و به جايش سينما را به محل دستفروشان تبديل كردند كه در دولت جديد با پيگيري‌هاي فرماندار خوي براي بازگشايي و احياي سينماهاي خوي، جلسات و پيگيري‌هاي متعددي انجام شد كه تا اين روز با گذشت سه سال هنوز اين امر اتفاق نيفتاده است. اما من هنوز اميدوارم. چاره‌اي هم ندارم. اميدوارم در سفر آينده‌ام به خوي مطمئن شوم كه جاي سينما ايران پرديس سينمايي ايران ساخته مي‌شود؛ تا من اين‌دفعه كه منتقدين سينمايي را ديدم و در بحث كم آوردم، بتوانم بگويم مي‌دانيد بهروز وثوقي متولد خوي است؟ و خوي يك پرديس سينمايي به نام ايران دارد؟

ارسال دیدگاه شما

ورود به حساب کاربری
ایجاد حساب کاربری
عنوان صفحه‌ها
کارتون
کارتون