سه معماي جنايي حل نشده در ايران
در ميان پروندههاي جنايي كشور سه پرونده معماهايي حل نشده دارند كه در اين گزارش به اين سه پرونده ميپردازيم.
«زهرا حسيني شيرازي» دختر ۲ ساله كه در سال ۱۳۹۷ گم شد. ساعت ۹ شب روز ۲۵ شهريور ماه، زهرا به همراه نفيسه خواهرش جلوي درِ خانهشان بود. گويي نفيسه در حالي كه زهرا پشت سرش بود به خانه برميگردد اما در يك لحظه وقتي نفيسه برميگردد متوجه ميشود كه زهرا نيست. زهراي دو ساله در عرض بيست ثانيه جوري ناپديد شد كه هيچ رد و سرنخي از خودش برجاي نگذاشت. آخرين تصويري كه از زهرا ثبت شده است مربوط به دوربين مداربسته آژانسي ميشود كه در همسايگي محل سكونتشان قرار داشت. اين دوربين نشان ميدهد كه زهرا به همراه نفيسه وارد خانه ميشود و روي پلهها دوباره برميگردد و از خانه بيرون ميآيد. زهرا به سمت داخل كوچه ميرود و ديگر هيچ اثري از او نميشود. اينطور كه در دوربين مداربسته نشان ميدهد گويي زهرا از سوي فرد ناشناسي صدا زده شده و در نتيجه احتمالا ربوده شده است. پدر زهرا كه به بيماري اماس مبتلاست بعد از گم شدن او حال و روز وخيمي پيدا كرد و چند روزي را در بيمارستان بستري بود. با وجود تمام تلاشهاي مردم، سلبريتيها و مسوولان هنوز هيچ خبري از سرنوشت زهرا يا چگونگي ربوده شدن او به دست نيامده است.
اسيدپاشيهاي زنجيرهاي اصفهان؛ شايد اين يكي از عجيبترين و بيرحمانهترين پروندههاي جنايي حل نشده چند سال اخير ايران باشد. در مهر ماه سال 1393 اصفهان تبديل به يكي از ناامنترين مكانهاي جهان براي زنان و دختران جوان شده بود. موتورسواراني كه به شكل ناشناس به صورت زنان و دختران بدون چادر اسيد ميپاشيدند. در اين زنجيره حوادث حداقل چهار نفر مورد حمله قرار گرفتند كه منجر به مرگ يكي از آنها شد. برخي شمار قربانيان اسيدپاشي در اصفهان را 15 نفر اعلام كردهاند. خبرهاي اسيدپاشي در اصفهان امنيت شهر را مختل كرده بود و زنان و دختران شهر كمتر در معابر عمومي پديدار ميشدند. روزنامه ايران در آن سال نوشت كه چهره اسيدپاشهاي اصفهان از سوي دوربينهاي مداربسته يك صرافي ثبت شده و دراختيار پليس قرار گرفته است اما تاكنون هنوز مشخص نيست كه چه كساني با چه انگيزهاي دست به اين كار ميزدند.
«شهلا جاهد»؛ در پاييز سال 1381 معشوقه ناصر محمدخاني فوتباليست مطرح ايراني و كاپيتان باشگاه پرسپوليس، خديجه جاهد معروف به شهلا دستگير شد. او متهم به قتل همسر اول ناصر محمدخاني، لاله سحرخيزان بود و تحت بازجويي پليس به ارتكاب اين قتل اعتراف كرد. اين پرونده بيش از دو سال سوژه مطبوعات و رسانههاي كشور شده بود. شهلا كه در ابتدا اعتراف به قتل لاله كرده بود پس از مدتي در دادگاه اعتراف خود را رد كرد و گفت كه اين اعتراف را تحت فشار و از روي دلسوزي به حال قاتل اصلي انجام داده بود. در اين پرونده ابهامات زيادي وجود داشت كه نشان ميداد ارتكاب اين قتل به تنهايي توسط يك زن امكانپذير نبوده است. با اين حال با اينكه روند رسيدگي به اين پرونده بيش از 8 سال طول كشيد و 7 قاضي متفاوت اين پرونده را بررسي كردند ولي در انتها به درخواست خانواده مقتول و ناصر محمدخاني، شهلا در 10 آذر ماه 1389 به دار آويخته شد.