ادامه از صفحه اول
قيمتگذاري و فساد نظاممند- ۲
اجازه ندهند كه مطالبات غيرعقلاني آنان به سياست قيمتگذاري تزريق شود. متاسفانه در دور دوم شاهد اين ناپايداري بوديم و به نوعي راحتترين كار براي اين وزرا قيمتگذاري بود در نتيجه دوباره كالاها وارد مسير قيمتگذاري شدند و از همه بدتر موافقت با دلار ۴۲۰۰ تومان بود كه به ناچار همه بازار را مختل كرد و اشتباهي مهلك بود. البته شايد مهلكتر از آن آزاد نگذاشتن قيمت ارز بود!! هر دو طرفش مهلك بود، چون در ساختار موجود ايران كسي جرات ندارد كه ارز را آزاد بگذارد كه در مدت كوتاهي دو يا سه برابر شود اين را به پاي خيانت دولت مينويسند، فرقي هم نميكند كه چه دولتي باشد.
يكي از جالبترين مصاديق زيانبار قيمتگذاري را در ماجراي گاز ميبينيم. مخزن گاز پارس جنوبي ايران و قطر مشترك است. هر دو كشور سعي دارند كه از اين مخازن بهرهبرداري بيشتري كنند. ايران به عللي كه ناشي از ضعف روابط خارجي بود ديرتر از قطر شروع به برداشت كرد، ولي در دورههاي اصلاحات اين را جبران كرد. در دوره اصولگرايان (احمدينژاد) دوباره فاصله به زيان ايران زياد شد، در دوره روحاني هم جبران كرد و در سالهاي آخر از قطر جلو زد.
منبع: مهدي افشارنيك، گزارش تحقيقي روزنامه دنياي اقتصاد، اول شهريور ۱۴۰۱
پس به لحاظ ميزان استخراج گاز در مقايسه با قطر وضع ايران بد نيست و حتي بيشتر هم شده، هر چند سطح منطقه ايران كمتر از قطر است، ولي نكته مهم اين است كه درآمدهاي ايران از گازهاي استخراج شده بسيار كمتر از قطر است، شايد ۵ برابر كمتر. آنچه تبديل به پول براي سرمايهگذاري موثر و رفاه مردم شود به علت قيمتگذاري اندك در داخل كشور سوخت شده و از ميان رفته است. به عبارت ديگر ظاهرش اين است كه ما گاز ارزان مصرف ميكنيم ولي در واقعيت داريم به همان قيمت جهاني تلف ميكنيم. پس چرا مردم به تعديل قيمت تن نميدهند، چون به هزينهكرد دولت اعتماد كافي ندارند و افزايش قيمت هم به جيب مردم نميرود. راه ساده خريد همين گاز از مردم به قيمت جهاني است.
بخش پاياني درباره اين است كه چه كار بايد كرد؟
رنج برجام از فقدان اراده
صداوسيما هرچقدر تبليغ كند كه دستاوردهاي دولت رو به فزوني و مشكلات مردم رو به كاهش است تحرك لازم و ضروري در اقتصاد كشور رخ نخواهد داد. ديگر عاميترين افراد هم نياز به غور در ارقام و آمار اقتصادي ندارند، كافي است نرخ دلاروسكه را بدانند وميزان تغييرات مثبت يا منفي، افزايش يا كاهش رفاه خودرابسنجند.
پيشرفتهاي غيرقابل بازگشت هستهاي ايران برگ برنده ايران درضمانت اجرايي لغو تحريمهاست.اگرتوافق صورت گيرد و باز هم دولت امريكا بخواهد از برجام خارج شود نتيجهاش ازهماكنون مشخص است و به نظر نميرسد كه حتي تندترين رجال جمهوريخواه امريكا هم با همه تبليغاتي كه ميكنند به آن تن دردهند. درواقع با امضاي برجام 6 قدرت جهاني بخواهند يا نخواهند پذيرفتهاند كه برهم زدن آن ازسوي دولت بعدي امريكا يعني اعطاي مجوزغنيسازي صددرصدي به ايران است.
در چنين شرايطي به نتيجه رساندن برجام واقعا يك برد تماميار و بدون ضرر براي ايران است. اقدام در برابر اقدام حتي لازم نيست در مفاد توافق ذكر شود، تهران ميتواند پيش يا پس از امضاي برجام طي يك بيانيه رسمي اعلام كند كه اگر امريكا بار ديگر بر سر مسائل هستهاي تحريمي متوجه ايران كند يا همه تحريمها را برگرداند معنايش مجازشدن جمهوري اسلامي براي برداشتن همه محدوديتهاي اتمي است. چنين اقدامي حتي امكان اقناع افكار عمومي جهان را در بردارد كه نبايد از چنين فرصتي غفلت كرد، با اين تفاوت كه اينبار ضمانت اجرايي مهم و فيصله بخش را هم در بردارد. در مقابل اگرايران از خود انعطاف نشان ندهد اين فرصت از دست ميرود وتوپ درزمين تهران قرارخواهد گرفت و غولهاي تبليغاتي كه اكثرا متعلق به امريكا هستند اين توان را دارند كه بنبست مذاكرات را به ايران نسبت دهند و ناديده گرفتن محدوديتهاي هستهاي را براي ملت ايران پرهزينه كنند. اتفاقا حتي در چارچوب دشمني با امريكا خلع سلاح او براي ادامه فشارهاي اقتصادي عليه مردم ايران همان مشت كوبندهاي است كه انقلابيون همواره مايلند آن را بر دهان كاخ سفيد بكوبند. آيا سوپرانقلابيهاي ضد امپرياليسم خوشتر دارند كه امريكا بتواند دوباره اجماع جهاني ايجاد كندو شوراي امنيت سازمان ملل را در مقابل ايران قرار دهد و همچنان اقتصاد و معيشت مردم را زير منگنه نگاه دارد؟ اگر چنين است آن را صريحا به مردم بگويند تا افكارعمومي قضاوت خود را بكند. مسلما روسيه و چين درنهايت مايل به تجهيز ايران به سلاح هستهاي نيستند و اگر اوضاع رو به تندي رود نهايتا سكوت خواهند كرد.دراين صورت حتي دور زدن و خنثيسازي تحريمها مشكلتر خواهد شد و باز هم فشار آن متوجه مردم خواهد بود. همان مردمي كه در مناقشه كنوني مهمتر از همهچيز هستند و منافع آنها در مذاكرات مشخص ميشود. پيروزي در مذاكرات به اراده جدي نياز دارد كه اگر حاصل نشود شرايط دلخواه هيچگاه به دست نميآيد. توافق خوب درلغوهرچه زودترتحريمهاست واتفاق بد ادامه فشاربه مردم ايران و تعليق اموراقتصادي و توقف صدها طرح و پروژه ضروري كشور است. مسوولان در محاسبات خود بايد همهچيز ازجمله تغييرات خطرناك اقليم را بگنجانند و از سيل هولناكي كه در پاكستان رخ داد و بيش از 1000 كشته برجا گذاشت و بالاتر از 10 ميليارد دلارخسارت به بارآورد عبرت بگيرند كه وقت تنگ است.