تاريخچه كشتي فرنگي در رقابتهاي جهاني ۲۰۲۱- ۱۹۵۰
طفلي كه بال درآورد
يونس هميالي
سخن از كشتي فرنگي است. عرصهاي كه در بيشتر ايام زير سايه كشتي آزاد قرار گرفته بود. حوادث به ثبت رسيده همواره از تبعيض، برخوردهاي غيراصولي، اختلاف سليقه، كم توجهي و بدترين تحقيرها ميگويد. هنوز هم پس از گذشت سالهاي برزخي سوالهاي زيادي به نظاره نشستهاند كه كسي در خانه را بزند تا چرايي وجود چراغهاي ظلم، اشتباههاي سريالي، دوگانگي و تناقض در تصميمهاي مسوولان دستگاه ورزش و فدراسيون كشتي را براي همگان روشن كند.
كشتي فرنگي همانند يك طفل براي آنكه از چشمها نيفتد و روي پاهاي سنگين خود قرار بگيرد چارهاي جز سر تعظيم فرود آوردن نداشت. با اين حال با وجود خسارتهاي جبرانناپذير، حسرتهاي سنگين، عشقهاي برباد رفته و روياهاي ماسيده شده، اما هر بار با يك اراده مصمم و پشتكار قوي به مسير خود ادامه داد و سرانجام طي يك پروسه تدريجي جايگاه خود را به بهترين شكل ممكن گرفت. همان دستاوردي كه در تاريخ ورزش ايران زمين در آوردگاه معظم المپيك بيسابقه و بينظير بود.
در اواخر اسفندماه ۱۳۲۸ كه تيم ملي متشكل از محمود ملاقاسمي، علي غفاري و احمد هماي سعادت بدون سرمربي به اولين رقابتهاي جهاني (۱۹۵۰ استكهلم) اعزام شدند تا رهسپار شدن حسن رنگرز، علي اشكاني و پرويز زيدوند به المپيك سيدني، كشتي فرنگي همواره در رقابتهاي بين المللي حرفي براي گفتن نداشت. در آن برهوت كشتي فرنگي عليرضا قليچخاني و ايرج خورشيدفر به ترتيب به مدال برنز ۱۹۶۱ يوكوهاما و ۱۹۶۶ توليدو دست يافتند. اين ارمغان مانند زلزلهاي كشتي كشورمان را به لرزه درآورد. در آسمان غبارآلود كشتي، فيروز عليزاده پرچم سه رنگ وطنمان را در ساختمان شش طبقه شهر ماردل پلاتا آرژانتين در جهاني ۱۹۶۹ به رقص درآورد تا نخستين بار اساطير ايران زمين با اشك گود مردانگي و جوانمردي تبسم كنند، غافل از اينكه طي چندين دهه بعد اين نشان زرين به زندگياش رونقي نخواهد بخشيد. در همين آوردگاه رحيم عليآبادي به مدال سيمين بسنده كرد و چهار سال بعد در تهران در جايگاه سومي ايستاد. مرادعلي شيراني در ۱۹۷۷ گوتبرگ مدال برنز وزن ۵۲ كيلو را از دستان كارل گوستاو پادشاه سوئد دريافت كرد. سپس روزهايي رسيد كه بوي ماندگي ميداد و نسيمي از كنار آن نميگذشت تا اينكه محمد بنا با كسب مدال نقره ۱۹۸۳ پهناي اين غم و غصه و حسرت را پوشاند. رضا سيمخواه تا ثانيههاي پاياني نبرد نهايي وزن ۴۸ كيلو در ۱۹۹۱ وارنا برابر يونگ گوان از كره جنوبي جلو بود كه با حمايت دكتر كيم از هموطنش، سه اخطاره شد تا يك بار ديگر شاهد بيدادگري باشيم.
در اوج استيصال تيمي كه در قرن بيست و يكم نمو پيدا كرد، به خود باليد، اوج گرفت و به افتخارهاي متعددي دست يافت. پس از 32 سال حسن رنگرز در ۲۰۰۱ پاتراس يونان، طلسم تصاحب مدال طلا را شكست. يك سال بعد در عين شايستگي به مدال برنز ۲۰۰۲ مسكو رسيد. او بذر باورپذيري را در دلها نهادينه نمود و يقين را در سينه حبس كرد. جرقه در زير يك توده خاكستر عظيم زده شد.
جهاني ۲۰۰۵ بوداپست براي توصيف حميد سوريان، سردار بيهمتاي اين عرصه آن گونه كه شايستهاش باشد حق مطلب را به جاي نياورد. اين شايد از عهده بي نظيرترين نويسندهها هم ساخته نباشد كه چهره طلايي سوريان را ترسيم كند. در ادامه نقره علي اشكاني، برنز سامان طهماسبي (دو مدال) و قاسم رضايي در ميدان بوداپست، گوانگژو و باكو طراوت را به جامعه كشتي فرنگي تزريق كردند. آوردگاه ۲۰۰۹ هرنينگ با طلاي سوريان و سه مدال برنزي كه بر سينه فرشاد عليزاده، امير علياكبري و حبيبالله اخلاقي به بار نشست براي نخستين بار ايران را روي سكوي سه گانه قرار داد و همچنان در ميدانهاي بزرگ فتح مدالها ادامه داشت. جهاني ۲۰۱۰ مسكو، سوريان و امير علياكبري نسخه برتري را با آناليز درست به دست آوردند و با شايستگي قهرمان شدند. كشتي فرنگي در ۲۰۱۱ استانبول با نمايشهاي رويايي اميد نوروزي، سعيد عبدولي و بشير باباجانزاده صاحب دو نشان طلا و يك برنز شد تا در جايگاه دومي فرجام زيبايي به وجود بياورد.
طالب نعمتپور در ۲۰۱۳ بوداپست كاري كرد كارستان و يك تنه شمشير از نيام بركشيد تا طلاي وزن ۸۴ كيلوگرم را از آن خود كند. جهاني ۲۰۱۴ حماسه بزرگي در تاريخ كشتي اين سرزمين رخ داد؛ معجزهاي آفريده شد و پرچم ايران توسط حميد سوريان، اميد نوروزي، قاسم رضايي و افشين بيابانگرد كه با آسودگي خاطر بر فراز شهر تاشكند به پرواز درآمدند بالاتر از ساير پرچمها قرار گرفت تا همگان به احترام اولين قهرماني شيربچههاي ايران كلاه از سر بردارند.
با اين حال حاشيههاي انتخابي مشهد و تصميمهاي اشتباه براي تيم اعزامي به ۲۰۱۵ لاس و گاس عامل بازدارنده در راه تكرار موفقيت لقب گرفت. با تصاحب يك نقره قاسم رضايي و دو برنز حبيب اخلاقي و يوسف قادريان نوار به دست آوردن مدال طلا بعد از يك دهه قطع شد. سه مدال برنز محمدعلي گرايي، سعيد عبدولي و حسين نوري در ۲۰۱۷ تيم ايران را روي سكوي سوم قرار داد تا عطر اين افتخار در خيابان معروف شانزهليزه پاريس بپچيد. در روزهاي تلخ و سياه ۲۰۱۸ بوداپست با تك مدال برنز مهدي علياري آرزوهاي زيادي بر باد رفت. ۲۰۱۹ نورسلطان سه لبخند با طعم مدال برنز بر لبهاي عليرضا نجاتي، محمدعلي گرايي و سعيد عبدولي قرار گرفت. كشتي فرنگي اما در ۲۰۲۱ اسلو نروژ به نسل جديد ستاره هايش مينازد. با ارمغان چهار طلاي ميثم دلخاني، محمدرضا گرايي، محمد هادي ساروي، علي اكبر يوسفي و دو برنز پژمان پشتام و محمدعلي گرايي.