• ۱۴۰۳ جمعه ۲ آذر
روزنامه در یک نگاه
امکانات
روزنامه در یک نگاه دریافت همه صفحات
تبلیغات
بانک ملی صفحه ویژه

30 شماره آخر

  • شماره 5299 -
  • ۱۴۰۱ پنج شنبه ۱۷ شهريور

گفت‌وگوي «اعتماد» با زنداني‌اي كه 17 سال است در زندان به‌سر مي‌برد

آزادي به شرط پرداخت ديه 600 ميليون توماني

مددكار زندان خرم‌آباد: اين زنداني سال 88 از سوي اولياي دم بخشيده شد اما توان پرداخت ديه را ندارد و براي همين تاكنون در زندان است

بهاره  شبانكارئيان

17 سال است كه در زندان خرم‌آباد به سر مي‌برد آن‌هم به جرم قتل يك مرد 65 ساله. خودش مي‌گويد كه مرتكب قتل نبوده و ميان درگيري اين اتفاق افتاده است براي همين اولياي دم حاضر شدند با پرداخت مبلغ ديه 600 ميليون توماني رضايت دهند تا محكوم به قصاص «ولي.ك» 43 ساله از زندان آزاد شود. سال 1385 بود كه محكوم به قصاص به دليل اختلافات خانوادگي به مشكل برخورد و همسرش خانه را ترك كرد. همين موضوع نيز باعث شد «ولي» به خانه پدر همسرش برود و آنجا ميان دو خانواده درگيري صورت مي‌گيرد كه اين درگيري منجر به قتل يك مرد مي‌شود. پس از اين اتفاق «ولي» راهي زندان شد. سال 1388 اولياي دم به شرط پرداخت ديه 600 ميليون توماني از قصاص صرف‌نظر كردند اما اين زنداني هنوز به خاطر وضعيت ضعيف مالي نتوانسته ديه را پرداخت كند و به همين خاطر در زندان به سر مي‌برد.
«احمد خدادادي» مددكار زندان مركزي خرم‌آباد درباره اين زنداني محكوم به قصاص به «اعتماد» مي‌گويد: «اين زنداني 17 سال است كه در زندان است. اين زنداني سال 88 از سوي اولياي دم بخشيده شد اما توان پرداخت ديه را ندارد و براي همين تاكنون در زندان است. همان سال به دليل درگيري با پدر همسرش يك قتلي رخ مي‌دهد كه مقتول نه نسبت فاميلي با اين دو خانواده داشته و نه در درگيري مداخله كرده است. اولياي دم هم وقتي تحقيق كردند متوجه شدند كه قتل بدون قصد و غرض رخ داده است به همين دليل توافق كردند با پرداخت ديه 600 ميليون توماني يعني ديه كامل مرد مسلمان رضايت دهند تا زنداني از زندان آزاد شود. بنابراين توانستيم مجوز قضايي در راستاي جمع‌آوري ديه را بگيريم تا اين زنداني از زندان آزاد شود. حدود چهار، پنج روز است كه شروع به جمع‌آوري مبلغ ديه كرديم و مبلغ بسيار كمي جمع شده است. در حال حاضر هم زنداني در قسمتي از زندان فعاليت مي‌كند و چون وضعيت مالي اين زنداني مناسب نيست ماهيانه مبلغي را به واسطه فعاليتش در زندان جمع‌آوري مي‌كنيم و به حساب خانواده‌اش واريز مي‌كنيم.»
زنداني مي‌خواست پسرش را  به اولياي دم دهد تا از قصاصش صرف‌ نظر شود
«ولي» در‌خصوص روز حادثه به «اعتماد» مي‌گويد: «در كوهدشت استان لرستان ساكن بوديم. بهار سال 85 مدتي بود كه همسرم با من قهر كرده و خانه را ترك كرده بود و نزد پدرش زندگي مي‌كرد. براي همين با همسرم و خانواده او به مشكل برخوردم و باهم درگير شديم. درگيري ميان ما و خانواده همسرم با اسلحه اتفاق افتاد كه در اين درگيري يك مرد حدودا 65 ساله به قتل رسيد. اصلا نمي‌دانم كه اين آقا چه زماني وسط درگيري آمد اما متاسفانه كشته شد. من با خانواده همسرم نسبت فاميلي داشتم براي همين حدود 35 نفر از خانواده همسرم عليه من شهادت دادند و گفتند كه ديدند اين قتل را من انجام داده‌ام و چون تعداد اين افراد زياد بود من متهم به قتل عمد شدم و محكوم به قصاص، والا من خودم هم نمي‌دانم چه كسي تيراندازي كرده اما اين 35 نفر عليه من شهادت دادند. خود من يك ساعت بعد از درگيري متوجه شدم اين آقا كشته شده است. با اين اتفاق من روانه زندان مركزي خرم‌آباد شدم و از همسر اولم هم طلاق گرفتم. سه فرزند دارم كه پسر بزرگم كه حدود 20 سال دارد به همراه مادرش زندگي مي‌كند و دو فرزند ديگرم هم با همسر دومم در يك اتاق 15 متري كاهگلي به همراه مادرم زندگي مي‌كنند. با كمك كميته امداد و يارانه خانواده من خرج و مخارج‌شان را مي‌گذرانند.»
اين زنداني در ادامه توضيح مي‌دهد: «قاضي مرا به 7 سال زندان به اضافه قصاص محكوم كرد اما اولياي دم سال 88 گذشت و تقاضاي پرداخت ديه كردند. سال 92 زندان مرا در ليست زندانياني كه با پرداخت ديه آزاد مي‌شوند قرار داد و حالا چند روز است كه مددكاران زندان تصميم به جمع‌آوري ديه از سوي خيرين كرده‌اند. از نظر مالي من بضاعت ندارم كه بخواهم ديه را پرداخت كنم اگر توان مالي داشتم همان سال 88 بايد از زندان آزاد مي‌شدم اما خب گرفتاري من تا همين الان در زندان فقط بابت همين مبلغ ديه است. هر از گاهي زندان با مرخصي من موافقت مي‌كند و من بيرون مي‌روم و كارگري مي‌كنم تا بتوانم كمك‌خرجي باشم براي همسر و فرزندانم. در بين همين مرخصي‌ها هم همسر اولم را طلاق دادم و با همسر دومم ازدواج كردم. همسر دومم از اقوام مادري من است. حتي يك بار براي رضايت به خانه اولياي دم رفتم و گفتم من اصلا پولي به جهت پرداخت ديه ندارم و اگر بخواهيد پسرم را مي‌توانم به شما بدهم. آن زمان پسر دومم تازه به دنيا آمده بود. اولياي دم هم پس از اين پيشنهادم تصميم گرفتند از اجراي حكم قصاص صرف‌نظر كنند. همين الان كه با شما صحبت مي‌كنم تازه به داخل زندان آمدم و دنبال كارهايم بودم كه بتوانم گواهي‌اي درخصوص جمع‌آوري ديه از دادگستري بگيرم.»
 (شماره تماس مددكار زندان خرم‌آباد و شماره حساب جهت واريز مبلغ نزد روزنامه اعتماد محفوظ است.)

ارسال دیدگاه شما

ورود به حساب کاربری
ایجاد حساب کاربری
عنوان صفحه‌ها
کارتون
کارتون