آيا هنوز احياي برجام ممكن است؟
لزوم پرهيز تهران و واشنگتن از تلههاي انفجاري
گروه بينالمللي بحران در تازهترين گزارش دورهاي درباره وضعيت مذاكرات وين براي احياي برجام به اين پرسش پاسخ داده كه آيا هنوز ميتوان به احياي اين توافق هستهاي ميان ايران و 1+5 (تركيب اوليه حاضران در توافق) اميدوار بود يا بايد به جايگزينهاي كمخطرتر فكر كرد:
چشمانداز احياي برجام بهطور چشمگيري در نوسان بوده است. مذاكرات وين كه در اسفند سال پيش تا مرز توافق پيش رفت، در تير امسال تقريبا به بنبست رسيد. در مرداد ماه بخت توافق دوباره قوت گرفت، اما در شهريور فروكش كرد. پيامهايي كه در مورد پيشنويس موجود رد و بدل ميشوند هنوز نتوانستهاند به نتيجهاي رضايتبخش براي تهران و واشنگتن بينجامند. اگرچه هر دو طرف در كلام به ادامه ديپلماسي براي احياي برجام متهعد ماندهاند، اما در عمل اگر مذاكرات بدون برنامه و هدف مشخص طولاني شود يا شكست بخورد، ورود به يك مارپيچ پرتنش اجتنابناپذير خواهد بود. برنامهريزي و آمادگي براي بينتيجه ماندن مذاكرات يا سناريوي عدم توافق ميتواند در كاهش تنشها و مديريت خطر مقابله نظامي مفيد باشد.
براي رسيدن به توافق هنوز اميد و راه باريكي وجود دارد، اما اگر گفتوگوها طولاني شوند يا شكست بخورند، بهترين گزينه پيشرو توافق بر سر تعهدات تكبندي متقابل و احترام به خطوط قرمز يكديگر به منظور اجتناب از افزايش تنشهاي هستهاي و منطقهاي است. بدين شكل طرفين زمان ميخرند و فرصت پيدا ميكنند به تصويري از يك توافق پايدارتر دست يابند.
از فروردين ماه ۱۴۰۰، امضاكنندگان برنامه جامع اقدام مشترك (برجام) براي احياي اين توافقنامه -كه با خروج ايالات متحده در زمان زمامداري ترامپ به كما رفت- مشغول گفتوگو بودهاند. مذاكرات بين ايران، امريكا و 1+4 -فرانسه، بريتانيا روسيه، چين و آلمان- با سرپرستي اتحاديه اروپا طي هشت دور در وين برگزار شد. تا اسفند ماه، مذاكرهكنندگان به متني دست يافته بودند كه تقريبا نهايي بود، اما از آن زمان روند گفتوگوها پسرفت كرده است: از طرفي جنگ روسيه در اوكراين اولويت قدرتهاي جهاني را تغيير داده و مانع همكاريشان با هم شده و از طرف ديگر اختلافنظرهاي تهران و واشنگتن بر سر مسائل كليدي بيراهحل ماندهاند.
اتحاديه اروپا درصدد يافتن راهي براي مصالحه است، اما مسوول سياست خارجي آن معتقد است طرفين در مسير واگرايي قرار دارند و در نتيجه دستيابي سريع به توافق بعيد به نظر ميرسد. انتخابات مياندورهاي كنگره در امريكا فضا را براي پيشرفت مذاكرات تنگ كرده است. اگر طرفين هيچ اقدام تنشزايي انجام ندهند، ممكن است بتوانند قبل يا بعد از انتخابات نوامبر از خط پايان عبور كنند. اما اين امكان هم هست كه گفتوگوها به درازا بكشند يا شكاف بين مواضع طرفين قابل پر كردن نباشد. اگر چنين شود، طرفين بايد به سمت يافتن يك راهكار موقت بروند كه تركيبي باشد از توافق بر سر تعهدات تكبندي متقابل و احترام به خطوط قرمز يكديگر به منظور مديريت خطر تقابل نظامي.
پيشنويسي كه در اسفند روي ميز گذاشته شد تقريبا براي تمامي مسائل اساسي مورد اختلاف جواب داشت: اينكه ايران چگونه بار ديگر برنامه هستهاياش را با محدوديتهاي برجامي تطبيق دهد، امريكا چه محدودهاي از تحريمها را لغو كند و توالي اجراي تعهدات طرفين چطور باشد. به موازات، تهران و آژانس بينالمللي انرژي اتمي، براي به نتيجه رسيدن تحقيقات پادماني در مورد فعاليتهاي گذشته ايران در مكانهاي اعلام نشده، بر سر يك نقشه راه توافق كردند. اما بررسيهاي آژانس به جايي نرسيدند كه هيچ، تهران و واشنگتن هم مشغول سروكله زدن بر سر اختلافاتي شدند كه قبلا فكر ميكردند حل شده يا نزديك به حل شدن بودند.
علت اصلي بنبست پيش آمده اين است كه طرف مقابل يا نميتواند يا نميخواهد برخي از خواستههاي ايران را تامين كند. تهران، به منظور جلوگيري از بدعهدي دولت بعدي در واشنگتن و تكرار تجربه ترامپ، تضمين ميخواهد كه منافع اقتصادي احياي برجام ماندگار باشند. كاخ سفيد اعلام كرده قابليت اجراي چنين خواستهاي را ندارد، چراكه در امريكا از نظر حقوقي رييسجمهور نميتواند جانشين خود را آنچنانكه ايران ميخواهد ملزم به كاري كند. ايران همچنين خواهان بسته شدن تحقيقات آژانس بينالمللي اتمي در مورد فعاليتهاي هستهاي گذشتهاش است و معتقد است اگر چنين نشود، اينگونه رسيدگيها ميتوانند به يك روند سياسي بيانتها تبديل شوند. در نتيجه هم امريكا و هم تروئيكاي اروپايي (فرانسه، آلمان و بريتانيا) با چنين ايدهاي مخالف هستند.
اخيرا پيشرفتهايي صورت گرفت كه براي مدت كوتاهي بارقه اميد احياي برجام را روشن كرد. در اواسط مرداد، اتحاديه اروپا بعد از روزها مشورت با همه اعضا، پيشنويسي را ارايه داد. از آن زمان تاكنون، ايران و امريكا چندين مرتبه نقطه نظرات و پيشنهادات خود را در مورد آن متن ردوبدل كردهاند اما هنوز چشمانداز رسيدن به متني مرضيالطرفيني مبهم است. از طرفي ايران از خود انعطاف حداقلي نشان ميدهد و از طرف ديگر دموكراتها به شكل فزايندهاي مايل نيستند درست پيش از انتخابات مياندورهاي، در كنگره درگير مباحث جنجالبرانگيز مربوط به توافق با ايران شوند. در نتيجه رسيدن به توافق قريبالوقوع به نظر نميرسد، اما آنچه قطعي است آن است كه اقدامات تنشزا يا اتفاقات غيرمنتظره ميتوانند نابودكننده موقعيتي باشند كه شايد آخرين شانس احياي برجام است.
عليرغم اينكه مصالحه و به نتيجه رسيدن مذاكرات وين به سود همه طرفها است، هدف بازگشت مشترك به توافق ميتواند دور از دسترس باقي بماند كه در آن صورت، چرخش به سمت دوران پسابرجام ناگزير خواهد بود. در حال حاضر تهران نسبت به قابليت كشور براي خنثي كردن اثر تحريمها خوشبين و نسبت به ارزش رفع تحريمهاي امريكا بدبين است. بهعلاوه بهزعم خيليها منافع رفع تحريم زودگذر هستند، حتي اگر در كوتاهمدت قابل توجه باشند. در واشنگتن، با تشديد فشار از سمت مخالفان توافق از يكسو و پيشرفتهاي هستهاي برگشتناپذيرِ ايران از سوي ديگر، هزينه سياسي دنبال كردن يك توافق بحثبرانگيز رو به افزايش است. همچنين در ميانه ساير بحرانهاي موجود، وضعيت «عدم توافق» كنوني هنوز به اولويتهاي اصلي سياست خارجي بايدن اضافه نشده است. اما از آنجا كه برنامه هستهاي ايران از هميشه به كسب قابليت تسليحاتي نزديكتر شده و با حداكثر ظرفيت خود جلو ميرود، شرايط فعلي به راحتي ميتواند به سمت يك بحران هستهاي منحرف شود، مگر اينكه طرفين مسير باثباتتري را انتخاب كنند.
اگر تلاش براي احياي برجام به درازا بكشد يا بدتر از آن، شكست بخورد، پيشبيني مواضع ايران و امريكا دشوار نيست. واشنگتن بيش از پيش بر اعمال و توسعه تحريمها متمركز ميشود و احتمالا حمايت رو به رشد متحدان اروپايي را هم خواهد داشت. از ديگر اجزاي رويكرد واشنگتن، تكيه بر تهديد استفاده از زور خواهد بود، خصوصا اگر، برخلاف امروز، نشانههايي از حركت ايران به سمت ساخت سلاح هستهاي موجود باشد. از آن سو، تهران تقريبا به طور قطع هم برنامه هستهاياش را گسترش خواهد داد و هم در خاورميانه، امريكا و متحدانش را تحريك خواهد كرد -يا به شكل مستقيم يا غيرمستقيم و از طريق شركاي منطقهاي. در نتيجه موازنه شكننده «نه توافق، نه بحران» كنوني پايدار نخواهد ماند.
اگر مذاكرات وين به توافق احياي برجام نينجامد، باز نگه داشتن مسير ديپلماسي و بررسي راههاي جايگزين حياتي خواهد بود. برنامهريزي احتياطي براي فرداي بدون برجام بايد از الان آغاز شود. بعضي از گزينهها كه در گذشته شدني بودند در حال حاضر امكان وقوع ندارند. زماني بود كه به نظر ميرسيد ايران و امريكا ميتوانند براي رسيدن به توافقي بهتر، يا بيشتر در برابر بيشتر، از برجام عبور كنند. اما با توجه به فضاي بياعتمادي موجود و انتظارات ناسازگار در روند احياي توافقي كه همه طرفها آن را به عنوان مبنا پذيرفته بودند، به سختي ميتوان تصور كرد چنين راهكاري امروز شانسي براي موفقيت داشته باشد. توافق موقت، يا كمتر در برابر كمتر -يعني يكسري عقبگردهاي هستهاي محدود در برابر امتيازات اقتصادي محدود- نيز محتمل نيست، چراكه سقف آنچه امريكا مايل است در چنين توافقي ارايه كند احتمالا از كف مطالبات ايران كمتر خواهد بود.
در چنين وضعيتي، قناعت ميتواند در عملي شدن هر رويكردي كليدي باشد. يك احتمال اين است كه روي توافقات تكبندي تمركز شود. به عنوان مثال، يك اقدام هستهاي در برابر رفع يك تحريم. اما حتي اعمال اين راهكار هم ساده نخواهد بود. گزينه ديگر پيشرفت در زمينه توافقات بشردوستانه است، از جمله مبادله زندانيان دو تابعيتي كه در هر صورتي پسنديده است و به ايجاد فضايي بهتر براي ادامه گفتوگوهاي هستهاي كمك ميكند. درنهايت، فارغ از اينكه طرفين بتوانند در موارد ذكر شده به تفاهم برسند يا خير، بايد خطوط قرمز و تلههاي انفجاري را بشناسند تا نگذارند تنشهاي فزاينده هستهاي و منطقهاي به مارپيچي از تنش تبديل شوند. در اين راستا، تهران و واشنگتن ميتوانند از طريق واسطههاي اروپايي و منطقهاي با هم در ارتباط باشند. اين وضعيت ممكن است در بلندمدت پايدار نباشد، اما حداقل براي طرفين زمان ميخرد تا به شكل اساسي بررسي كنند تا چه ميزان الگوهايي كه دو دهه از ديپلماسي هستهاي را شكل داده بودند هنوز قابل اتكا هستند و چگونه ميتوان آنها را اصلاح كرد تا از رسيدن به نقطهاي كه براي همه خطرآفرين است، اجتناب شود.