چرا تيم ملي كشتي فرنگي در صربستان روي سكو نرفت؟
۵۰ درصد كشتي‌گيران در بلگراد فاجعه بودند
گروه ورزش
با نقره امين ميرزازاده پرونده رقابت‌هاي كشتي فرنگي قهرماني جهان ۲۰۲۲ بسته شد و ايران با كسب دو نشان نقره و يك برنز چهارم جهان شد. محمدرضا گرايي و محمدهادي ساروي ديگر مدال‌آوران ايران در بلگراد صربستان بودند.
تيم ملي كشتي فرنگي ايران در دوره گذشته مسابقات در اسلو نروژ با كسب ۴ نشان طلا و دو برنز بعد از روسيه در جايگاه نايب قهرماني قرار گرفته بود و انتظار ميرفت در صربستان با توجه به غيبت روسيه عنوان قهرماني را دشت كند. اتفاقي كه رخ نداد و ايران علاوه بر اينكه نتوانست روي سكوي نخست قرار بگيرد اصلا روي سكو هم نرفت. در بلگراد تيم‌هاي تركيه، آذربايجان و صربستان ميزبان در رده‌هاي اول تا سوم قرار گرفتند. فاصله امتيازي تيم ايران با تيم سوم كه تنها با ۶ كشتي‌گير شركت كرده بود و ۱۱۰ امتياز كسب كرد ۲۹ امتياز بود.
تحليل نتايج وزن به وزن مسابقات كشتي فرنگي قهرماني جهان نشان مي‌دهد تنها دو كشتي‌گير در حد و اندازه‌هاي خودشان ظاهر شدند، تعدادي ماكسيموم انتظارات را برآورده نكردند و برخي كشتي‌گيران فرسنگ‌ها با عملكرد ايده‌آلي كه از آنان انتظار ميرفت فاصله داشتند.
امين ميرزازاده و محمدهادي ساروي دو كشتي‌گيري بودند كه طبق پيش‌بيني‌ها عمل كردند. در سنگين‌وزن ميرزازاده با شايستگي خودش را به فينال رساند و در ديدار نهايي مقابل رضا كايالپ ترك كه دارنده ۱۱ نشان رنگارنگ جهان و المپيك بود با نتيجه
يك-يك شكست خورد و به نشان نقره رسيد.
در ۹۷ كيلوگرم محمدهادي ساروي تا نيمه‌نهايي نمايش تحسين‌برانگيزي داشت اما در اين مرحله مقابل يكي از نوابغ كشتي فرنگي دنيا يعني آرتور الكسانيان قهرمان المپيك ريو و نايب قهرمان المپيك توكيو شكست خورد. فاصله اين دو كشتي‌گير تنها يك بارانداز بود كه حريف ارمني در خاك توانست روي ساروي اجرا كند اما ساروي هرچه تلاش كرد موفق به انجام اين كار نشد.
محمدرضا گرايي قهرمان المپيك توكيو كشتي‌گيري بود كه در بلگراد تا آستانه برآورده كردن انتظارات پيش رفت اما در فينال به شكلي باور نكردني به حريف صرب خود باخت و به مدال نقره بسنده كرد.
همين‌طور عليرضا نجاتي در ۶۳ كيلوگرم كه تا مرحله نيمه‌نهايي عملكرد خوبي داشت و حتي در نيمه نهايي مقابل ابولادزه از گرجستان و نايب قهرمان جهان نمايش قابل قبولي ارايه كرد ولي دو بر يك بازنده شد. در حالي كه به نظر مي‌رسيد نجاتي در رده‌بندي لااقل نشان برنز را به دست بياورد يك باخت عجيب مقابل كشتي‌گير چيني دست او را از مدال كوتاه كرد.
به اين دو بايد ناصر عليزاده در ۸۷ كيلوگرم را هم اضافه كرد كه همانند نجاتي تا نيمه‌نهايي خوب كشتي گرفت ولي به حريف روسي‌الاصل خود از كشور دانمارك دو بر يك باخت و راهي شانس مجدد شد. عليزاده در شانس مجدد بعد از شكست آسان حريفي از كنگو به شكل تاسف‌آوري با نتيجه ۷ بر يك به حريف ترك باخت و پنجم شد.
به جز اين پنج نفر مي‌توان گفت باقي كشتي‌گيران به هيچ‌وجه نتوانستند حتي درصدي از انتظارات را هم برآورده كنند. در ۵۵ پويا دادمرز در همان مبارزه نخست ۵ بر صفر از حريف خود عقب افتاد كه ثابت كرد او با تمركز كامل و بدني آماده روي تشك نرفته. دادمرز در آن مسابقه به هر زحمتي بود كامبك زد و ۶ بر ۵ پيروز شد اما در مبارزه دوم بدون اينكه بتواند فني اجرا كند ۳ بر يك به حريف قزاق باخت و حذف شد.
در ۶۰ كيلوگرم مهدي محسن‌نژاد بعد از يك برد خوب برابر حريفي از كره‌جنوبي در مرحله دوم به كمال تركيه‌اي باخت، آن‌هم در حالي كه ۹ بر ۳ از حريف پيش بود اما به خاطر اصرار روي انجام فنون ريسكي روي پل ماند و ضربه شد!
در وزن ۷۲ كيلوگرم مختاري ضعيف‌ترين عملكرد ممكن را به نمايش گذاشت و تنها با يك مبارزه حذف شد. در اين وزن يك ايراني ديگر موفق به كسب نشان طلا شد. علي ارسلان كه تا دو سال قبل در ايران كشتي مي‌گرفت و بعد از عدم دعوت به تيم ملي توسط محمد بنا به صربستان عزيمت كرد موفق شد با اقتدار نشان طلاي قهرماني جهان را تصاحب كند.
يكي از بدترين باخت‌هاي تيم ايران در وزن ۷۷ كيلوگرم رقم خورد. جايي كه محمدعلي گرايي كاپيتان تيم و دارنده سه نشان برنز جهان كه براي شكست طلسم رسيدن به فينال راهي بلگراد شده بود خيلي زود و در دومين مبارزه برابر حريف ۳۴ ساله كره‌اي باخت و حذف شد. گرايي در المپيك توكيو هم انتظارات را برآورده نكرد تا امروز ترديدهايي در مورد كيفيت فني او به وجود بيايد.
در ۸۲ كيلوگرم پژمان پشتام كه يكي از باتجربه‌هاي تيم ملي به حساب مي‌آمد و در اسلو برنزي شده بود، يكي ديگر از نمايش‌هاي نااميدكننده ايران را رقم زد. اين كشتي‌گير بعد از برد سخت دو بر يك در اولين مبارزه برابر حريف ارمني در مبارزه دوم به حريفي از اوكراين با حساب ۵ بر ۲ باخت و كنار رفت.
نگاهي به عملكرد كلي تيم ملي كشتي فرنگي ايران در جهاني بلگراد نشان مي‌دهد دست‌كم ۵۰درصد كشتي‌گيران عملكرد بسيار ضعيفي داشتند. ۳۰درصد آنها نمايش متوسطي ارايه كردند و تا يك قدمي كسب مدال يا آنچه از قبل براي آنها پيش‌بيني مي‌شد هم رفتند و تنها ۲۰درصد كشتي‌گيران طبق انتظارات عمل كردند.
نگرفتن حتي يك مدال طلا و قهرماني كشتي‌گير ايراني‌الاصل زير پرچم صربستان مزيد بر علت شد تا نتايج ضعيف تيم كشتي فرنگي بيشتر به چشم بيايد. بدون شك يك نشان طلا از سوي گرايي مي‌توانست اين فضا را تا حدي عوض كند اما باخت بد او به حريف صرب در فينال همانند يك تير خلاص عمل كرد.
آنچه اهميت دارد بررسي سريع نتايج تيم ملي كشتي فرنگي توسط فدراسيون و پيدا كردن ميزان تقصير هر كدام از دست‌اندركاران است. اينكه چه مقدار از اين نتايج به كادر فني، كوچينگ ضعيف و نحوه آماده‌سازي برمي‌گردد، اينكه چه مقدار از اين باخت‌ها ناشي از تصميمات اشتباه كشتي‌گيران در طول مبارزه بوده و چه درصدي هم سهم خود فدراسيون و فراهم كردن همه شرايط موفقيت مي‌شود.