خودكشي منجر به فوت 11 شهروند طي 11 روز اخير
مشكلات خانوادگي، بيكاري و مشكلات معيشتي، دليل اصلي اين رخداد تلخ بود
گروه اجتماعي| طي 11 روز اخير و در فاصله 12 تا 22 شهريور، 11 نفر از جوانان و نوجوانان ساكن در 4 استان آذربايجان غربي، كرمانشاه، كردستان و لرستان با اقدام به خودكشي به زندگي خود پايان دادند.
روز 12 شهريور آغاز اين دهه تلخ بود. بنا به گزارشهاي رسانهها، در اين روز دختر نوجواني به نام فرزانه ابراهيمزاده كه ساكن در روستاي «كانيرش» از توابع شهرستان سردشت بود، به دليل مخالفت خانوادهاش براي ازدواج با فرد مورد علاقه اين دختر، دست به خودسوزي زد و شدت جراحات سوختگي اين دختر 16 ساله در حدي بود كه در همان روز جان باخت.
روز ۱۴ شهريور خبر ديگري از خودكشي يك نوجوان در منطقه كردستان منتشر شد. طاها شيرمحمدي؛ نوجوان 15 سالهاي از اهالي قروه استان كرمانشاه بود كه به دليل اختلاف با خانواده، با خوردن قرص اقدام به خودكشي كرد و جان باخت. روز ۱۵ شهريور، خبر خودكشي دختر نوجواني از اهالي شهرستان دلفان در استان لرستان منتشر شد. به استناد گزارشهاي رسانهها، فاطمه قباديان؛ دختر ١٤ سالهاي از روستاييان «ماسي مرده» بوده كه به دلايل نامعلوم، خود را حلقآويز كرده و جان باخته است. روز 16 شهريور، خبر درگذشت عضو سابق تيم ملي كشتي ايران بر اثر اقدام به خودكشي منتشر شد. منابع خبري اعلام كردند كه رستم مرادي كه از پيشكسوتان عرضه ورزش استان كرمانشاه بوده، به دلايل نامعلوم، در منزل شخصي خود، به روش حلقآويز اقدام به خودكشي كرده و جان باخته است. روز 17 شهريور، يك نوجوان از اهالي روستاي «ده باوكه» از توابع شهرستان روانسر اقدام به خودكشي كرد و جان باخت. طبق اخبار منتشرشده در رسانهها، آرمين ملكي؛ نوجوان 17 سالهاي بوده كه به دليل نامعلوم، در خانه پدري خود را حلقآويز كرده است. روز 19 شهريور خبر تلخ سه فقره خودكشي منجر به فوت در روستا و شهرستانهاي استان كردستان و كرمانشاه منتشر شد. طبق گزارشهاي رسانهها در اين روز يكي از روستاييان از اهالي روستاي «ني» كه در شهر مريوان ساكن بود، به دليل اختلافات خانوادگي اقدام به خودسوزي كرد. گفته شده كه متوفي، عثمان داج نام داشته كه به دليل شدت سوختگي فوت كرده است. در همين روز يك جوان 19 ساله به نام مهيار كه ساكن در شهر كامياران بوده با حلقآويز كردن خود دست به خودكشي زده و جان باخته است. روز 19 شهريور، سهيل محمدي؛ جواني از اهالي روستاي «قلعه شيان» از توابع اسلامآباد غرب در استان كرمانشاه هم به دليل مشكلات خانوادگي، با حلقآويز كردن خود، اقدام به خودكشي كرد و جان باخت. روز پس از اين اخبار تلخ، 2۰ شهريور سال جاري، يك جوان اهل پاوه به نام ميلاد بابايي شيرخاني، به دليل بيكاري و فقر با حلقآويز كردن خود دست به خودكشي زد و جان باخت.
روز 22 شهريور هم خبر دو فقره خودكشي منجر به فوت در رسانههامنتشر شد. يك متوفيان، از كارگران شركت پتروشيمي كرمانشاه بود كه پس از اخراج از محل كار خود، به دليل مشكلات معيشتي اقدام به خودسوزي كرد. اين كارگر، يك جوان 30 ساله به نام سجاد اميري بود كه روز 21 شهريور مقابل ساختمان شركت پتروشيمي بيستون كه در واقع همان محل كار قبلي كارگر اخراجي بوده، دست به خودسوزي زده و شدت سوختگي در حدي بوده كه انتقال به مركز درماني هم فايدهاي نداشته و كارگر جوان به دليل جراحات ناشي از سوختگي، جان خود را از دست داده است. رسانهها به نقل از يك منبع آگاه اعلام كردند كه اين كارگر در اين شركت چند سال سابقه كار داشته و طي روزهاي اخير بدون هيچگونه توضيحي توسط مسوولان شركت پتروشيمي بيستون اخراج شده كه به دليل فقر و مشكلات معيشتي اقدام به خودسوزي كرده است. در آخرين خبر هم اعلام شد كه در همين روز، كيلومترها دورتر و در استان كردستان، يك نوجوان از اهالي ديواندره، خودكشي كرده و جان باخته است. طبق اعلام رسانهها، متوفي، كيان رضايي؛ نوجوان ۱۴ سالهاي از اهالي روستاي «كيله كو» از توابع شهرستان ديواندره استان كردستان بوده كه به دليل مشكلات خانوادگي خود را حلقآويز كرده و جان باخته است.
اين اخبار در حالي منتشر ميشود كه هفته گذشته و در آستانه روز جهاني پيشگيري از خودكشي، اكبر عليوردينيا و محمدعلي محمدي كه از جامعهشناسان ايران هستند، با رصد آمارهاي رسمي از وضعيت خودكشي منجر به فوت در كشور، ضمن هشدار بابت رشد 44 درصدي خودكشي در فاصله سالهاي 1380 تا 1398 در ايران، اعلام كردند كه در حال حاضر، ميانگين فوت ناشي از خودكشي در كشور، از ميانگين جهاني هم سبقت گرفته چنانكه ميانگين فوت ناشي از خودكشي در ايران، عدد 6 در 100 هزار نفر اما ميانگين جهاني، ۵.۲ در 100 هزار نفر است. اين كارشناسان، هشدارهاي خود را در نشست «خودكشي در ايران، دلايل و راهكارهاي مقابله» مطرح و با نگاهي به شايعترين روشهاي اقدام به خودكشي در ايران، تغيير الگوي آماري خودكشي در كشور و رشد اقدام به خودكشي در 14 استان طي سالهاي 1380 تا 1398 اعلام كردند: «در فاصله سالهاي ۸۰ تا ۹۸، تعداد قربانيان خودكشي در 14 استان كشور از ميانگين كشوري سبقت گرفت و به عدد بيش از 4.9 در 100 هزار نفر رسيد. در اين بازه زماني، حلقآويز كردن، مسموميت با سم و دارو، خودسوزي، شليك با سلاح گرم و سقوط از بلندي شايعترين روشهاي خودكشي در ايران بوده و افزايش 5 برابري خودكشي با سلاح گرم در استان تهران، افزايش 10 برابري خودسوزي در استان گلستان و افزايش 4 برابري حلقآويز در استان تهران و افزايش 3 برابري خودكشي با سلاح گرم در استانهاي قم و فارس شاخصترين آمارهاي اين گزارش رسمي هستند. در اين بازه زماني ميزان خودكشي در تهران، آذربايجان شرقي، اردبيل، اصفهان، فارس، قزوين، قم، مركزي، مازندران و گيلان روند افزايشي داشته است. ميزان خودكشي در كشور از ۴.۲ در سال ۸۰ به ۶.۲ در سال ۹۸ رسيد و با رشد حدود ۴۴ درصدي خودكشي در اين ۱۹ سال گذشته روبرو بودهايم. تهران در سال ۸۰ جزو سه ـ چهار استان با پايينترين نرخ خودكشي در كشور بود اما اين روند از سال ۹۵ ناگهان اوج گرفته و افزايشي شده و نهايتا به نرخ ۶.۸ رسيد. در فاصله سالهاي 1380 تا 1398، اولين وسيله خودكشي در ايران، حلقآويز كردن بوده كه ۵۰ درصد خودكشيها از اين طريق انجام ميشود، دومين وسيله نيز مسموميت با سم و دارو با سهم ۱۴ درصدي و سومين روش، خودسوزي بوده و خودكشي با سلاح گرم و سقوط از بلندي در رديفهاي بعد روش خودكشي قرار دارند. طي سالها 1380 تا 1398 روشهاي بسيار خشن خودكشي مثل خودسوزي و استفاده از سلاح گرم و... در استانهايي كه پيش از آن شيوع بالايي داشت روند كاهشي به خود گرفته اما در همين مدت بيشترين افزايش خودكشي با سلاح گرم در تهران بوده كه افزايش 5 برابري داشته و در استانهاي قم و فارس هم خودكشي با سلاح گرم در سالهاي 1380 تا 1398 افزايش 3 برابري يافته است. در كل كشور ميزان خودكشي با روش حلقآويز در اين مدت روند افزايشي داشته كه باز هم بيشترين افزايش خودكشي به روش حلقآويز مربوط به استان تهران است كه افزايش 4 برابري داشته و ميزان خودكشي به روش خودسوزي در استان گلستان ۱۰ برابر شده است.»
اين كارشناسان در تحليل وضعيت امروز جامعه ايران بابت آمار رو به افزايش خودكشي و در آسيبشناسي اين رخداد تلخ گفتند: «از آنجايي كه خودكشي ميتواند مثل دومينو مسائل ديگري را با خود به همراه داشته باشد، موضوع مهمي است حتي اگر به مسالهاي اجتماعي تبديل نشده باشد. خودكشي تجلي فيزيكي مرگ رواني است. يعني انسان ابتدا به لحاظ رواني ميميرد و سپس مرگ جسمي پديدار ميشود. طبق نظريهها قبل از مرگ جسمي نيز مرگ در جامعه و مرگ فرهنگ و اخلاق رخ داده كه انساني دست به خودكشي ميزند. خودكشي در ايران پديده رو به رشدي دانسته شده و ميگويند در هر ۱۰۰ هزار نفر ۶ نفر در اين امر موفق ميشوند. ايران در ميان كشورهاي اسلامي در جايگاه سوم است و در جهان جايگاه پنجاه و هشتم را دارد. ۱۲۵ نفر در هر ۱۰۰ هزار نفر اقدام به خودكشي ميكنند كه از اين بين ۶ نفر موفق ميشوند. همچنين روزانه ۱۳ نفر اقدام به خودكشي ميكنند و از سال ۹۹ اين ۱۳ نفر تبديل به ۱۵ نفر شده است. طبق آمار پزشكي قانوني، جوانان قربانيان اصلي خودكشياند و بيشتر خودكشيها بين افراد ۱۵ تا ۳۵ ساله رخ ميدهد. همچنين ۵۴ درصد خودكشيهاي منجر به مرگ در ميان جوانان زير ۳۰ سال رخ داده است. طبق آمار وزارت بهداشت در سال ۹۹، ۱۰۰ هزار نفر در ايران اقدام به خودكشي كردند كه اين ميزان نيز رو به افزايش است. بعد از جوانان، مردان متاهل يا پدران، قربانيان بعدي هستند. تقريبا نيمي از خودكشيها بين افراد متاهل اتفاق ميافتد. در سال ۹۹ مردان حدود ۶۵ درصد و زنان ۳۵ درصد قربانيان خودكشي بودند در حالي كه سال 1398، آمار مردان قرباني خودكشي، 70 درصد كل قربانيان بود. بين خودكشي جوانان ۱۵ تا ۳۴ سال با مسائل خانوادگي و مسائل مالي رابطه معناداري وجود دارد. ميشود گفت خودكشي، كنارهگيري از باب استيصال منبعث از فلاكت است. خودكشي يكي از نتايج مسلم درماندگي و مسري و آموختني است و اگر در نزديكترين افراد خانواده اتفاق بيفتد، تقليد اين امر بسيار بالا ميرود. براي جلوگيري از اين امر ميتوان از تبيينهاي جامعهشناختي و اجتماعي استفاده كرد. مساله معيشت باعث گسيختگي خانواده ميشود و براساس برخي فاكتورهاي روانشناختي خاص، برخي افراد خودكشي را در شرايط درماندگي انتخاب ميكنند. بايد براي كاهش هزينههاي اقتصادي و رواني از دوش سرپرست خانوارها تلاش كرد.»