گفتوگو با زنان شهر و نگرانيهايشان
زهرا نژادبهرام
زنان نيمي از جمعيت شهري هستند كه نسبت به مسائل مختلف در شهر حساسيتها و نگرانيها و مسائلي دارند.آنها كه در هويت شهروندي، نقشهاي مادري، همسري و عضويت در جامعه شهري را نيز ايفا ميكنند نسبت به اتفاقات پيرامون داراي ديدگاهها و نگاههاي مختلفي هستند. نگرانيهاي آنان از امنيت تا وضعيت اقتصادي، از آموزش و پرورش فرزندان تا مسائل فرهنگي، از ترافيك تا حمل و نقل عمومي، از بهداشت محيط تا اشتغال، از دستفروشي تا آلودگي هوا، از اجاره خانه تا تامين نيازهاي اساسي خانوار، از بيكاري همسران و پدران تا سرپرستي خانوار و از نوع پوشش و آينده فرزندان و دغدغههاي آنان در جامعه و امنيت اجتماعي و... روح و جسم آنان را تحت تاثير قرار داده است. طي دو هفته گذشته با جان باختن دختري از ايران در گشت ارشاد يا پليس امنيت اتفاقات زيادي به وقوع پيوسته كه دامنه اين نگرانيها را براي زنان بيشتر كرده است. زنان و دختران شهرها در پي نگرانيهاي خود به عرصه خيابان آمدند تا بگويند ما در كجاي اين شهر هستيم و حرفهايمان و نگرانيهايمان را چگونه بيان كنيم. ريشهيابي اين مهم بيانگر آن است كه شنيده نشدن و كمتوجهي به مطالبات آنها دامنه نگرانيها را افزايش داده است! آنها نگران تداوم حيات خود و فرزندان هستند. آنان مادران آينده و امروز هستند كه مشاركت گرفتن آنها در پاسخ به دغدغههايشان امري ضروري است.نحوه از دنيا رفتن مهسا و علت مرگ او هنوز نامشخص است، اما آنچه مشخص است علت اعزام او به پليس امنيت است. در شهري كه آينده شغلي زنان، نامتعين است، در شهري كه براي مديريت زنان بهرغم متن قانون برنامه ششم و برنامه سوم شهر تهران به دست گرفتن آن تاكيد شده، در جامعهاي كه افتخارش رشد دانشگاهها و مشاركت دختران و پسران اين كشور در آنهاست چگونه توانستيم امنيت آنان را تامين كنيم و نگرانيهاي آنان را كاهش دهيم!؟ يقينا همه آن زناني كه اكنون در پشت درهاي ندامتگاهها و دادسراها براي تعيين تكليف عزيزانشان هستند.
نگرانند!!! يقينا زناني كه در خيابان خواهان رسيدگي به مطالبات هستند! نگرانند!!! و... اما يك سوال جدي وجود دارد، جامعهاي كه قرار است بار مسووليت تداوم نسل را با مشاركت زنان در دستور كار خود قرار بدهد چگونه است كه فضاي شنيدن مطالبات را با ادبيات گفتوگويي به ميدان نميآورد و نسبت به اقدامي عملگرايانه وارد عرصه نميشود. چرا احزاب سياسي، كنشگران سياسي، رهبران ملي و مذهبي و... مجلس شوراي اسلامي كه كاركرد نخستين آنها ميانه را گرفتن است و حل مسائل با مشاركت مطالبهگران و تصميمگيران پا به ميدان نميگذارند؟!
انتظار ميرود در حالي كه زن نگران در خانه و خيابان در شهر حضور دارد، اين گروههاي ميانجي به عرصه بيايند و گفتوگو با نهادهاي تصميمگير و تصميمساز را آغاز كنند.يقينا همه كساني كه در اين كشور زندگي ميكنند درد و رنج هم دارند، اما شيوه انتخاب براي حل مساله با پاك كردن صورت مساله متفاوت است. زنان شهرهاي ايران نگران هستند كه حتي گروههاي ميانجي نيز نسبت به نگراني آنها بيتوجه شدهاند. امروز بايد در كنار هم نگرانيهاي زنان را برطرف كنيم. اين زنان سالهاست كه ديده نميشوند مگر در مواردي خاص، درد آنها، رنجها، امنيت آنها، اشتغال آنها، سلامت آنها و... ديده نميشود. شهري كه قادر نيست اشتغال زنان را تامين كند و فرصتهاي شغلي محدود با مشكلات متعدد تصوير بيكاري بيش از دوبرابري را در نسبت مردان به زنان در تحصيلكردگان، براي آنان ايجاد كرده است! چگونه ميخواهد فقر زنانه را ناديده بگذارد.
براساس مطالعات انجام شده به وسيله صندوق توسعه كشاورزي ملل متحد (IFAD) حدود 65 تا 70 درصد از افرادي كه تحت عنوان «فقير مطلق» طبقهبندي شدهاند، زن هستند. زنان، تقريبا در همه دنيا (نسبت به مردان) از قدرت اقتصادي پايينتري برخوردارند. اطلاعات موجود سازمان ملل نشان ميدهد كه اگرچه حدود دوسوم كار انجام شده در دنيا به وسيله زنان انجام ميشود، لكن تنها 10درصد از درآمد و يك درصد از داراييهاي دنيا در اختيار زنان است. اين مهم با توجه به تركيب جمعيتي كشورها كه 70 درصد در شهرها زندگي ميكنند و 30 درصد در روستاها، نگرانيها براي فقر زنان را جدي ميكند. از اينرو است كه نگرانيهاي زنان بيش از آنچه به نظر ميرسد با شهر گره خورده. شهرهايي كه بايد مأمني براي حضور و فرصتي براي رشد و توسعه و امكاني براي پيوند با مردم باشند!
پس بياييم با هم نگرانيهاي زنان را جدي بگيريم آنان نبايد براي شنيده شدن مجبور باشند فرياد بكشند. آنان مادران و خواهران و دختران اين سرزمين هستند كه حق آنها اگر بيشتر نباشد كمتر از ديگران نيست!