تحليل اصغر شرفي از وضعيت تيم ملي بعد ا ز اردوي اتريش
نباید این تیم را به نام کیروش نوشت
گروه ورزش
تيم ملي ايران دو بازي دوستانه در كشور اتريش مقابل اروگوئه و سنگال به انجام رساند و صاحب يك برد و يك تساوي شد. اين آخرين محك جدي مليپوشان قبل از جام جهاني بود و از حالا به بعد ديگر فرصت چنداني براي آمادهسازي وجود ندارد. خيليها اين نتايج را مقدمهاي براي درخشش در قطر عنوان كردند و برخي ديگر معتقدند شرايط جام جهاني كاملا متفاوت است. در اين ميان حاشيههايي هم براي تيم ملي به خاطر شرايط خاص كشور ايجاد شد كه بحثهاي غير فوتبالي را به اردوي تيم ملي كشاند. براي بررسي شرايط تيم ملي با اصغر شرفي مليپوش و مربي سابق تيم ملي كشورمان به گفتوگو نشستيم. ايشان معتقد است با وجود انجام دو بازي دوستانه خوب و نمايش موفق شاگردان كيروش نميتوان پيشبيني خاصي از شرايط تيم ملي در جام جهاني كرد چرا كه وضعيت كشور در شرايط پيچيدهاي قرار دارد.
به نظر شما دستاورد دو بازي دوستانه مقابل اروگوئه و سنگال براي فوتبال ايران چه بود؟
به نظرم دو تا خيلي خوب براي بازي دوستانه انتخاب شدند. منتها زمان برگزاري اين دو بازي بدموقع بود. بازيكنان يك مقدار احتياط ميكردند. چون در اين شرايط و در فاصله زماني كم تا جام جهاني آسيبديدگي مساوي است با از دست دادن جام جهاني. در عين حال ويژگي هر دو تيم اروگوئه و سنگال اين بود كه هم فيزيكي بودند هم تكنيك خيلي خوبي داشتند. منتها تيم سنگال خيلي فيزيكيتر كار كرد و بچههاي ما هم خيلي خوب كار كردند. منتها اين ترسي كه در ساق پاي بازيكنان وجود داشت همراه بازيكنان بود. بازيكنان استرس داشتند كه هر آن ممكن است آسيبديدگي پيش بيايد و باعث خط خوردنشان از جام جهاني بشود.
در تيم ما هم اين ترس مصدوميت وجود داشت؟
بله در تيم بود و اتفاقا بازيكنان ما بيشتر مراقب بودند. اما خب در مجموع بچهها خيلي خوب كار كردند. در مجموع ميخواهم بگويم در اين شرايط سخت است با اين تيمها بازي كردن. معمولا نزديك مسابقات يكسري تيمهايي دعوت ميكنند كه يك خرده راحتتر باشند، مخصوصا از لحاظ فيزيكي ، برخوردي پيش نيايد. الحمدلله اتفاق خاصي در اين دو بازي رخ نداد ولي اين روال وجود دارد كه بازيهاي سادهتر در آستانه رقابتهاي مهم در نظر گرفته ميشود. با اين وجود بچهها بازي بسيار خوبي به نمايش گذاشتند، مخصوصا در نيمه دوم هر بازي كه من از تماشاي بازي بچهها لذت بردم.
با توجه به اينكه ايران بايد با انگليس و امريكا و ولز در جام جهاني بازي كند آيا بازي مقابل اروگوئه و سنگال شبيهسازي خوبي براي مليپوشان فراهم كرد؟
تقريبا ميتوان گفت تا حدودي نزديك بود منتها نميتوان تيمهايي را انتخاب كرد كه صد در صد با شرايط دلخواه ما يكي باشند. در تمام دنيا به اين شكل است كه نميتوان تيمهايي را پيدا كرد كه دقيقا مشابه تيمهايي باشند كه با آنها بازي قرار است انجام شود. سخت است تيم پيدا كردن. وليكن به نظرم اين دوتا بازي تمرين خيلي خوبي براي بچهها بود و از لحاظ آسيبديدگي هم مشكل خاصي پيش نميآيد.
در تغيير سرمربي از اسكوچيچ به كيروش چه تغيير قابل توجهي در تيم ملي مشاهده ميشود؟
به نظرم نبايد اين تيم را به اسم كارلوس گذاشت. زحمت را اسكوچيچ كشيده بود. نميشود يك مربي بيايد و يك هفتهاي تيم بساز. خم رنگرزي نيست كه شما برداريد پارچهاي را در آن فرو كنيد و اگر قرمز خواستيد قرمز بيرون بكشيد و اگر آبي خواستيد آبي. آن بنده خدا كار كرده بود. ما خيلي كملطفي كرديم به اسكوچيچ. ايشان خيلي براي فوتبال ما زحمت كشيد. مخصوصا آن زماني كه تيم ملي در شرايط بدي بود، وقتي آن كلاهبردار را رد كردند (منظور ويلموتس) ايشان نتايج خيلي خوبي گرفت. ايشان كار كرد و ما بايد از او قدرداني كنيم. حالا كيروش آمده و چه ببرد چه ببازد دو سر برد است برايش. وقتي در جام جهاني برنده شود، ميگويد بفرماييد! اين منم! وقتي ببازد ميگويد يك ماه مانده به جام جهاني مرا آورديد و بيشتر از اين نبايد توقع داشته باشيد. حرفش هم درست است. يعني دو سر برد است براي كيروش. ولي تيمش در اين دو بازي خيلي خوب كار كرد.
برخي معتقدند چون بيشتر بازيكنان تيم ملي شاگردان خود كيروش بودند توانستند خيلي زود در پازل تاكتيكي او جا بگيرند؟
مسلما بيتاثير نيست. كارلوس كيروش هشت سال در ايران بوده و شناخت قبلي دارد. ولي چيزي اضافه نشده به تيم ملي. تيم به همين حالت بود. تيم آمادگي داشت. نميشود گفت از روزي كه كيروش آمده فوتبال ملي ما زير و رو شده. نه! كيروش شناخت داشت و يك عده هم دوستش داشتند و آمد و در اين شرايط تيم را گرفت و حالا در اين دو بازي دوستانه خيلي خوب بود و بايد ديد در جام جهاني جه نتيجهاي رقم خواهد خورد. گفتم كيروش در هر صورت برنده است.
به نظر شما در جام جهاني به همين شيوه تدافعي بازي كنيم بهتر است يا هجوميتر عمل كنيم؟
ببينيد، الان فوتبال روز دنيا ديگر به دو بخش تهاجمي يا تدافعي تقسيم نميشود. همه همديگر را ميشناسند. فوتبال هم عين بسكتبال شده. در بسكتبال شما ميبينيد كه ۵ نفر دفاع ميكنند و همان ۵ نفر حمله. در فوتبال هم الان تيمها با ده نفر حمله ميكنند و همان ده نفر دفاع. ديگر شما نميتوانيد بگوييد كه من فورواردم و در دفاع يا هافبك شركت نميكنم. در همين دو بازي ايران مقابل اروگوئه و سنگال ديديم كه هر دو فوروارد ما در ۱۸ قدم خودمان هم بودند و دفاع ميكردند. يك بازيكن بايد همه جا پيدايش بشود. همهچيز بستگي به شرايط بازي دارد. اگر تيم رقيب بتواند ما را تحت فشار قرار دهد همه دفاع ميكنند و اگر بتوانند خودشان را از زير فشار خارج كنند همه هجوم ميبرند. فوتبال روز دنيا به اين صورت است.