گزارش «اعتماد» از يكي از خطرناكترين مسيرهاي رفت و آمد براي كودكان و نوجوانان
دانشآموزان وسط حوادث
مجيد ابهري آسيبشناس و رفتارشناس اجتماعي: ۶۵ درصد از نوجوانان و جوانان معتاد به سيگار اولينبار سيگار را همراه دوستان و همكلاسيها در مسير مدرسه و خانه تجربه كردند
يكي از پرخطرترين راهها براي دانشآموزان مسير خانه تا مدرسه است كه به دليل سلامت جسمي و اخلاقي آنها اهميت زيادي دارد و به گفته برخي كارشناسان معادله چندوجهي است. استفاده از سرويس حملونقل مدارس، خودرو والدين يا سفر پياده از انواع روشهايي است كه دانشآموزان با آن خود را به مدارس ميرسانند اما توجه به برطرف كردن معايب هر كدام از اين مقولهها ميتواند كمك بزرگي به سلامت جسمي و روحي نسل فردا باشد. سلامت اخلاقي رانندهها كه دانشآموزان از آن الگوپذيري دارند و سلامت خودروها از موضوعاتي است كه همواره براي والدين جاي سوال است. خانوادهها به فاصله بين مدرسه و خانه حتما توجه كنند به ويژه اينكه دانشآموزان خصوصا در سالهاي اول ابتدايي هر چقدر مسيرشان از مدرسه تا خانه كمتر باشد به نفع است. اينكه فرزند ما مسيرهاي طولاني را براي مدرسه رفتن طي كند و در راهبندان بماند، آسيبزاست. لازم و حتي واجب است كه والدين در دوران تحصيل بچهها به صورت نامحسوس و هر از گاهي آنها را در اين مسير تعقيب كرده و ملاحظه كنند كه آنها از چه مسيرها و كدامين مناظر عبور ميكنند. «اعتماد» در گفتوگو با مجيد ابهري آسيبشناس و رفتارشناس اجتماعي به نكاتي در مورد اين مسير پر خطر اشاره ميكند.
مسير پر خطر خانه تا مدرسه
«مجيد ابهري» آسيبشناس و رفتارشناس اجتماعي در خصوص خطراتي كه در راه خانه تا مدرسه دانشآموزان را تهديد ميكند به «اعتماد» ميگويد: «با فرا رسيدن مهرماه و گشايش مدارس ذوق و شوق ديدار دوستان و حضور در كلاس و مدرسه در قلب فرزندان موج ميزند ولي در عوض ترس و اضطرابي ناشناخته در وجود والديني كه فرزندانشان براي بار اول وارد مدرسه شدهاند گسترده ميشود. البته والدين ديگر كه فرزندانشان از مدرسه وكلاس تجربه شيرين دارند نيز نگران رفتوآمد فرزندان خود هستند. به لحاظ شكل رفتوآمد دانشآموزان به سه گروه تقسيم ميشوند. گروه اول؛ فرزنداني كه راسا و مستقلا به محل تحصيل رفتوآمد ميكنند. گروه دوم؛ فرزنداني كه توسط پدر يا مادر به مدرسه رفته و به خانه بر ميگردند. گروه سوم؛ به وسيله سرويس مدرسه به محل تحصيل خود رفتوآمد ميكنند. گاهي والدين براي راحتي فرزندان و اطمينان خاطر خود توسط يك خودرو با رانندهاي آشنا آنها را به مدرسه اعزام ميكنند. در هر شكل از اياب و ذهاب زمان معيني طول ميكشد تا فرزندان اين مسير را طي كرده تا به خانه يا مدرسه برسند. در تهران و شهرهاي بزرگ ممكن است مدت زمان طولاني صرف شود تا دانشآموز به خانه يا مدرسه برسد. بنابراين مسافت خانه تا مدرسه با خستگي و طراوت دانشآموز تاثير مستقيم دارد و هرچقدر اين مسافت بيشتر و زمان رفتوآمد طولانيتر باشد بچهها با روح و جسمي خستهتر به كلاس درس ميرسند. در شهرهاي كوچكتر اين آسيب كمتر به چشم ميخورد. همچنين ثبتنام دانشآموزان در مدارس نزديك به خانه باعث حذف اين اتلاف وقت گشته و در طراوت آنها اثر مستقيم دارد.
متاسفانه در بين بعضي از خانوادههاي داراي فرزندان دانشآموز رقابت آزاردهندهاي وجود دارد كه از مدرسه وامكانات آن تا كلاسهاي فوقالعاده ادامه پيدا كرده است.»
ابهري در ادامه توضيح ميدهد: «توزيع غيرعادلانه امكانات آموزشي و تسهيلات تحصيلي از معلم تا وسايل كمكآموزشي و خصوصا در تهران و شهرهاي بزرگ باعث ظهور اين رقابتها ميشود. كلاسهاي فوق برنامه و آمادگيهاي كنكور باعث بالا رفتن آمار قبوليها در دانشگاههاي ممتاز شده است. گاه در بسياري از مدارس شهرهاي ديگر و همين تهران كلاسهاي پرجمعيت شصت تا هفتادنفره و فقدان امكانات آموزشي و آزمايشگاهي موجب عقبماندگي فرزندان ما ميشود. بهكارگيري آموزگاران خصوصي علاوه بر امتيازات گفتهشده مدارس موجب ظهور قشر دانشآموزان برتر و همچنين پذيرفتهشدگان دانشگاهها شده است.
در اينجا لازم ميدانم به عنوان يك آسيبشناس اجتماعي كه چهل سال از عمر وجواني خويش را در زمينههاي آسيبهاي اجتماعي نظير كودكان خياباني و دختران فراري و اعتياد و... سپري كردم و در جايگاه پدري كه دو فرزندش را تا تحصيلات دانشگاهي رسانده به والدين ارجمند نكاتي را يادآوري كنم.»
نشانههاي هشدار براي والدين
او شرح ميدهد: «براي دختران و پسران در سنين بلوغ يعني دورههاي راهنمايي به بعد مسير خانه تا مدرسه يكي از خطرناكترين راهها است. فروشندگان سيديهاي غيرمجاز در پوشش فروش بازيهاي رايانهاي در كمين فرزندان ما نشستهاند. ۶۵ درصد از نوجوانان وجوانان معتاد به سيگار اولينبار سيگار را همراه دوستان و همكلاسيها در مسير مدرسه وخانه تجربه كردند. فروشندگان مواد مخدر مخصوصا گل با شايعه صد درصد دروغ عدم اعتياد آن در اين مسير دست به فريب جگر گوشههاي ما ميزنند. والدين به محض مشاهده تغيير حالات فرزند نظير چرت زدن؛ خواب زياد و بيموقع؛ بيخوابيهاي ناگهاني؛ پرخوري يا بياشتهايي؛ توقف غيرعادي در توالت؛ در خواست پول جيبي بيشتر؛ گم شدن و كم شدن ناگهاني پول والدين؛ بداخلاقيهاي غير معمول و… لازم است بدون جنجال و خبركردن اهل خانه به يك مشاور مجرب و كاردان مراجعه كنند. البته تغييرات ذكرشده ممكن است از علايم ورود به دنياي پيچيده بلوغ باشد كه حتما و حتما نيز والدين در اين موارد به مشاور يا روانشناس مدرسه يا يكي از كلينيكهاي تخصصي مراجعه كنند.»
اين آسيبشناس و رفتارشناس اجتماعي درباره روابط والدين با فرزندانشان ميگويد: «دوستي و صميميت پدران با پسران در اين دوران و مادران و دختران در زمان بلوغ و نزديك شدن به فرزندان موجب جلوگيري از پناه بردن آنها به ديگران ميشود. ارتباط با آموزگاران در دوران دبستان و راهنمايي توسط والدين همجنس باعث تبادل اطلاعات متقابل ميشود. خودداري از برگزاري مهمانيهاي شلوغ تا ديرهنگام در دوران مدرسه بچهها موجب بههمريختگي برنامههاي خواب و استراحت و مطالعه آنها ميشود. نكته آخر اينكه لازم و حتي واجب است كه والدين در دوران تحصيل بچهها به صورت نامحسوس و هر از گاهي آنها را در اين مسير تعقيب كرده و ملاحظه كنند كه آنها از چه مسيرها و كدامين مناظر عبور ميكنند.
به فرزندان بايد آموزش دهيم از دستفروشها در نزديكي يا جلوي مدارس به هيچ عنوان تنقلات يا اقلام ديگر نخرند بلكه آنها را عادت دهيم كه اقلام مورد علاقه خود را از خانه همراه خود ببرند و ما نيز گاهي اقلام مطلوب بچهها را از مراكز و مغازههاي مورد اعتماد تهيه كرده و در خانه داشته باشيم. اقلامي مثل چيپس و پفك و انواع خوراكيهاي مورد توجه بچه را تهيه كرده و در اختيارشان قرار دهيم. گاهي با سركشي به محل تحصيل بچهها ضمن ملاقات با آموزگاران آنها در جريان نقاط ضعف و قوت آنها قرار بگيريم. البته در دوران دوم راهنمايي و دبيرستان مادران سعي كنند كمتر به محل تحصيل پسرانشان رفته و اين وظيفه را تا حد امكان به پدران واگذار كنند. چرا كه پسران در اين دوران احساس غرور و مردانگي ميكنند و با حضور مادران در مدرسه به هم ميريزند. به هرحال اميد است با همفكري و همدلي والدين و اولياي مدارس بتوانيم فرزنداني لايق و مفيد تربيت كنيم.»