نحوه اجراي درست رسالت رسانه
بيژن نفيسي
يكي از وظايف عمده رسانه اين است كه به جامعه آگاهي بدهد و اين آگاهيرساني از طريق تهيه اخبار يا گزارشها ممكن ميشود. بحث بر اين است كه اين وظيفه در زمان اعتراضات اجتماعي كه يك اتفاق كاملا طبيعي است چگونه انجام شود. رسانه در چنين شرايطي بايد برخورد منطقي داشته باشد و چنين رويدادهايي را طبيعي و عادي بداند چنانكه در همه كشورهاي دنيا هم اتفاق ميافتد. پيش از اين اعتراضات اخير، اعتراضهاي بازنشستهها و معلمها را داشتيم كه مطالبات خود را مطرح ميكردند. اگر اين مطالبات به خيابان كشيده ميشود شايد به اين دليل است كه رسانهها نقش اساسي خودشان را ايفا نميكنند. اگر رسانه اين امكان را داشته باشد و اين امكان را فراهم كند كه معترضان، در رسانه اعتراضشان را مطرح كنند و در واقع، رسانه وظيفهاش را به درستي انجام دهد، ديگر با اعتراضات خياباني آن هم به اين شكل اخير مواجه نخواهيم شد. در هر كشوري، وقتي رسانه رسالت خود را به درستي انجام ندهد، واكنشها به خيابان كشيده ميشود و شرايطي پيش ميآيد كه ديگر برخورد منطقي با اعتراضات هم امكانپذير نيست. در حالي كه رسانه اين فرصت را دارد كه اعتراضات و شرايط را تجزيه و تحليل كند و از مسوولان هم بخواهد كه پاسخگو باشند. كدام مسوول براي پاسخ به معترضان به خيابان ميآيد؟ ما در خيابان فقط با كساني روبرو هستيم كه ميخواهند نظم را برقرار كنند. در سالهاي گذشته، تشكلهاي صنفي مختلف، نمايندگاني داشتند كه در زمان بحرانها به رسانهها ميآمدند و در قالب ميزگرد و گردهماييها، اعتراضات مردم را بيان ميكردند. طرح اين مسائل در رسانهها باعث ميشد از خياباني شدن اعتراضات جلوگيري شود چون در مقابل طرح اين مسائل، مسوولان هم پاسخگو بودند و در نهايت، يك شرايط منطقي براي رفع مشكل ايجاد ميشد. در غير اينصورت، مشكل به همين شكل باقي ميماند و ممكن است مشكلات ديگري هم به آن اضافه شود. در چنين شرايطي، نقش كليدي رسانه مشخص ميشود. رسانههاي رسمي ميتوانند شرايطي ايجاد كنند كه دچار چنين تشتتهايي نشويم. شرايط امروز براي بسياري مشاغل ضررهاي اقتصادي ايجاد كرده است. اين اتفاقات رخ نميداد اگر اجازه ميدادند رسانه كارش را به درستي انجام ميداد و بدون جهتگيري، با رويكرد منطقي آگاهيرساني ميكرد. امروز به دليل فعاليت شبكههاي اجتماعي، مسووليت رسانه سنگينتر شده چون موظف است پوشش وسيعتري براي رخدادهاي پيرامون داشته باشد. وجود شبكههاي اجتماعي، فرصت خوبي براي رسانههاي ماست كه به همان وسيله ارتباطي خودشان متكي نباشند و از همه امكانات شبكههاي اجتماعي استفاده كنند تا مخاطبان هم با مقايسه اخبار شبكههاي اجتماعي و اخبار صحيح منتشرشده در رسانهها، واقعيت را از غير واقعيتها تمييز دهند. يكي از راههاي انتقال اطلاعات درست، تكثر كانالهاي ارتباطي است و فقط در اين زمان است كه راست از دروغ مشخص ميشود. البته تعدادي از مردم هم در شبكههاي اجتماعي حضور دارند و در اين فضا اطلاعاتي ميدهند كه ما توقع نداريم اين اطلاعات بر اساس معيارهاي درست اطلاعرساني باشد بلكه ممكن است بر اساس مشاهدات عيني، با رويكرد احساسي با موضوع برخورد كنند ولي در رسانه رسمي، ممكن است روزنامهنگار برخورد احساسي هم داشته باشد ولي امكانات ادراكي هم در اختيار دارد كه مجموع اينها به اطلاعرساني درست منجر ميشود. به جاي اينكه شبكههاي اجتماعي و كانالهاي اطلاعرساني را ببنديم و ارتباط را قطع كنيم بايد از اين امكانات استفاده و امكاني فراهم كنيم كه رسانه رسمي قادر به اطلاعرساني درست باشد تا مخاطب هم متوجه واقعيت شود. اين راهي است كه در تمام كشورهاي دنيا در پيش گرفتهاند و ما هم بايد از تكنولوژي بهرهبرداري كنيم نه اينكه اين مسير را مسدود كنيم. دولت موظف به اطلاعرساني يكسان براي همه رسانههاست. ممكن است هر رسانه، موضعگيريهاي متفاوتي داشته باشد و تحليل و تفسير متفاوت ارايه دهد. در تمام كشورها، نشريهاي كه ارگان يك حزب است، مسائل حزبي خودش را انتقال ميدهد و لازم نيست تمام رسانهها يكدست و يكسان باشند و اشكالي هم ندارد و طبيعي است چون بايد در جامعه صداهاي مختلف باشد.
روزنامهنگار پيشكسوت