• ۱۴۰۳ جمعه ۷ دي
روزنامه در یک نگاه
امکانات
روزنامه در یک نگاه دریافت همه صفحات
تبلیغات
بانک ملی بیمه ملت

30 شماره آخر

  • شماره 5316 -
  • ۱۴۰۱ دوشنبه ۱۱ مهر

ادامه از صفحه اول

خانه نه! اينجا بايد براي هميشه امن بماند!

 مكانيسم دفاعي متقابلا فعال مي‌شود كه قابل رويت‌ترين بخش ماجراست: اعتراض، تجمع، تظاهرات، تخريب، آتش كشيدن سطل آشغال، تهاجم، فشار بر گروه‌هاي اجتماعي، هشتگ، بوق ممتد و... . مديريت چنين شرايطي با در نظر گرفتن اشتباه پي در پي مقامات و عناصر تاثيرگذار دولتي از يك سو و جريان‌سازي رسانه‌اي به وجود آمده البته كار سختي است؛ اما حمله كردن به خانه‌ها را ديگر مي‌توان نوبر داستان معرفي كرد! جامعه كه اينچنين در شوك و واكنش غريزي است، حالا مهاجم را از هر زماني به خود نزديك‌تر مي‌بيند. اين يك ارث مشترك تمام جانداران از طبيعت وحشي است؛ احتمالا همه ما با تصويري روبرو شده‌ايم كه يك حيوان چگونه در شرايطي كه حريمش خدشه‌دار شده از خود دفاع مي‌كند، آن همزماني كه يك بيگانه به اعضاي خانواده تحت حمايتش نزديك شده است؟! هيچ بعيد نيست غيرممكن‌ترين خشونت‌ها از ساكنين خانه‌هايي سر بزند كه نيروهاي امنيتي بدان تعرض كرده‌اند. نقض حريم و آسيب رساندن خانه‌ها قدم خطرناكي است كه خوشبختانه هنوز ميان نيروهاي امنيتي عموميت نيافته است. اما همين موارد محدود هم به راستي خطرآفرين و مهيب جلوه مي‌نمايند، جايي كه آخرين منطقه امن مردان و زنان در شرايطي كه خيابان بوي ترس و خون مي‌دهد نيز خدشه‌دار شده و همه شرايط براي فوران حداكثر نيروي اجتماعي عليه مهاجمين فراهم است. نيروهايي كه براي مقابله با معترضين به كار گرفته مي‌شوند بايد در اين زمينه آموزش‌هاي لازم را ببينند؛ اين مساله بيش از همه براي نيروهاي بسيج يا نيروي انتظامي مستفر در كلانتري‌ها نسبت به يگان‌هاي ويژه كه اصولا براي همين كار تعبيه شده‌اند، از اهميت و فوريت بالايي برخوردار است تا با درك درست از شرايط موجود، به استانداردها و اصول حرفه‌اي پايبند باشند. اين مهم يك مورد اورژانسي است و اصلا تاخير در آموزش يا تذكر دوباره جايز نيست. دستگاه قضايي هم مي‌تواند با پيگيري پرونده‌هاي منتشرشده و مجازات شديد عاملان آن، قدمي در جهت مديريت اين قضيه بردارد. حوادث كنوني به هرشكل و منوالي كه خاتمه پيدا كند، ما نيازمند پايبندي به اصولي حداقلي هستيم كه جامعه را اداره مي‌كنند؛ قدم‌هاي بزرگ را جوامعي برمي‌دارند كه ديد بزرگي هم داشته باشند؛ فارغ از سنگربندي در حوادث جاري، فرداي اين روزهاي سخت هم خواهد آمد و آن روز همه ما بايد بتوانيم به چشمان همديگر نگاه كنيم و قادر به ادامه ارتباط با يكديگر باشيم. امري كه به جز با چنگ زدن به اصول حداقلي و استانداردهاي اجتماعي در حين درگيري ميسر نخواهد شد.


زنان و بوي ماه مهر

 امروز دختران و زنان با آرامش بيشتري به سر كلاس‌هاي درس مي‌رفتند مگر نه آنكه هدف معاونت زنان تحقق مطالبات زنان در همه عرصه‌هاست! پس اين گوي و اين ميدان! وارد ميدان شويد و پاسخ دختران و زنان اين شهر و كشور را به روشني بدهيد و براي مطالبات آنها راهكار پيدا كنيد! امروز زنان و دختران در كنار برادران و مردان مطالباتي از جنس زندگي و احترام دارند كه با رواداري و گفت‌وگو و پذيرش حق آنها براي بيان مطالبات قابل دستيابي است! چرا آستين بالا نمي‌زنيد و وارد فضاي مطالبات آنان نمي‌شويد؟ مگر نه اينكه اين دختران و پسران فرزندان ايران هستند و آينده متعلق به آنان است و ما در خدمت آنهاييم!؟ بسم‌الله! امروز مديران مسوول و تصميم‌گيران حوزه زنان نه با سكوت كه با مشاركت فعال بايد به عرصه وارد شوند و خواست احترام و شنيده شدن زنان را ببينند و راهي براي آن جست‌وجو كنند! راهي از جنس پاسخگويي در شرايطي برابر! شهروندان اين كشور صاحبان اصلي آن هستند و مسوولان خدمتگزاران آنها! اما بعد، ماه مهر است ماه دوست داشتن و دانش جستن! مگر نه اين است كه دانش جستن فرصتي براي كسب علم و باور‌پذيري حقوق فردي و اجتماعي است! مگر نه اين است كه دانش جستن بخشي از هويت آرماني بشري براي درك فضاي اجتماعي و ارتباط با انسان‌ها براي حل مسائل است! مگر نه اين است كه دانش جستن بستري براي ايجاد حقوق و تكاليف مشترك جامعه و فرد و تعهد دولت به حمايت از حقوق شهروندان است! پس اكنون كه دختران و زنان در خيابان هستند كه سخن بگويند لازمه سخن گفتن پذيرش ديگري است پس دستگاه‌هاي حاكميتي ‌بايد وارد عرصه شنيدن شوند! و آنها را پذيرا باشند، هر نوع پاسخگويي از جنس تنش و... منجر به ناكارآمدي ارتباط مي‌شود! ارتباط نيازمند احترام متقابل و پذيرش حق ديگري است كه بر مبناي آن راهكار برون‌رفت از مسائل و مشكلات دست‌يافتني است! با اين نگاه ماه مهر آمده و دختران و زنان ايران مطالباتي دارند از جنس اجتماع و احترام به حقوق آنها، در اين مسير چه بايد كرد؟! آيا بايد مساله را جست‌وجو و پاسخي براي رفع مطالبات پيدا كرد يا... به نظر مي‌رسد زيست جهان زنان در شهر دستخوش التهاباتي شده كه بخش بزرگي از آن در پاسخگويي اجتماعي نهفته است و مسووليت اين مهم بر عهده نهادهاي اجرايي است! ماه مهر است و بوي ماه مهر در سراسر شهرها پيچيده، بياييد با گره مهر به زلف شهر راهي براي شنيده شدن صداها و ديده شدن آنها پيدا كنيم و مطالبات را در بستر تعامل اجتماعي پاسخ دهيم! و به خواست زنان و دختران احترام بگذاريم!

جاي خالي نهادهاي واسط بين مردم و حاكميت

2) شك نكنيد حتي با وجود همين دشواري‌ها نيز نسل جوان اگر فرصتي پيدا مي‌كردند تا از طريق ابزارهاي مدني و قانوني مطالبات خود را پيگيري كنند و اطمينان به شنيدن صداي اعتراض خود داشتند، اين بسترهاي قانوني را دنبال مي‌كردند. اين نسل به‌رغم همه تهمت‌هايي كه به آنها زده مي‌شود، نسلي آگاه، خشونت‌گريز و معتقد به قانون است. اما مسير كنشگري در عرصه‌هاي سياسي و انتخاباتي، فرهنگي، مدني و...براي آنها مسدود شده است. هر زمان كه نسل‌هاي جوان تلاش كردند صداي خود را به گوش مسوولان برسانند يا مانند سال 98 با محدوديت‌هاي ميداني مواجه يا مانند حوادث انتخابات 1400 با ردصلاحيت‌ها، فيلترينگ و...روبه‌رو شدند و صداي آنها محدود شد.طبيعي است كه اين روند باعث شكل‌گيري يك دوقطبي خطرناك مي‌شود كه به اشكال گوناگون بروز مي‌كند.
3) به ميزاني كه ظرفيت‌هاي واسط بين حاكميت و مردم وجود نداشته باشد، آنچه اتفاق مي‌افتد منجر به تنش‌هاي گسترده مي‌شود، چراكه حلقه واسطي ميان نظام سياسي و مردم وجود دارد. اين روند نه به نفع مردم است و نه دستاوردي براي حاكميت خواهد داشت. سيستم تنها تلاش مي‌كند، صورت مساله را در زمان بحران‌ها پاك كند، اما توجه نمي‌كند كه اين مطالبات به شكل و شمايلي خطرناك در آينده بروز مي‌كند. سيستم بايد از طريق توانمندسازي نهادهاي مدني، احزاب و تشكل‌ها، فضايي را ايجاد كند كه از دل آن بتوان به راه‌حلي توافقي دست پيدا كرد. البته اين موارد راه‌حل‌هاي كوتاه‌مدت است و در بلندمدت بايد اصلاح شيوه حكمراني در حوزه داخلي و خارجي مورد توجه قرار بگيرد تا همه شهروندان در نظام تصميم‌سازي مشاركت داشته باشند و حس مشاركت نيز داشته باشند. اگر فكري به حال اين ضرورت‌ها نشود و تريبون‌هاي رسمي مدام مردم را دو دسته شهروند درجه يك (خودي) و درجه (غيرخودي) تقسيم كنند، روز به روز بر حجم مشكلات افزوده مي‌شود و موقعيت ايران در منطقه متزلزل‌تر مي‌شود. 
4) پس از فاجعه مرگ اميني سيستم بلافاصله بايد فضاي لازم براي اقناع افكار عمومي فراهم و شرايطي را ايجاد مي‌كرد كه مردم قبول كنند، سيستم از اين حادثه ناراحت است و به دنبال عدم تكرار آن است. اما عدم توجه سيستم به اين واقعيت‌ها در كنار موج‌سواري برخي طيف‌هاي فرصت‌طلب خارجي فضايي را ايجاد مي‌كند كه از يك طرف مقبوليت سيستم كاهش يابد و از سوي ديگر دستاوردهاي جوانان مورد بي‌اعتنايي قرار گيرد.

ارسال دیدگاه شما

ورود به حساب کاربری
ایجاد حساب کاربری
عنوان صفحه‌ها
کارتون
کارتون