ادامه از صفحه اول
بيانيه سيد حسن خميني در خصوص حوادث اخير در كشور
شك نبايد داشت كه باز كردن مسير حضور همه سليقهها در اركان حكومت، راه دشمنان را سد ميكند. براي اينكه ظرفيت حضور امريكا و رژيم غاصب اشغالگر و ايادي آنها را كم كنيم، بايد ظرفيت نظام را در مشاركت همه سلايق در تقنين و اجرا فراهم كنيم.
۵- شخص رهبر انقلاب اسلامي كه علاوه بر جايگاه حقوقي از ويژگيهاي ممتاز اخلاقي برخوردارند و از سرآمدان روزگار خود هستند، براي همه كساني كه با معظمله از دور يا نزديك آشنايي دارند داراي احترام ويژهاي هستند و... براي بخشهاي بزرگي از مردم از چنان احترامي برخوردارند كه توهين به ايشان مانع بزرگ هر نوع تفاهم و گفتوگوست. ضمن اينكه براي همه آشنايان به سياست محرز است كه صحت و سلامت ايشان پيوندي عميق با آرامش كشور و صلاح امور دارد.
۶- جمهوري اسلامي ثمره خونهاي پاكي است كه براي خدا و با پيروي از امام عظيمالشأن و با اميد سعادت مردم بر زمين ريخته شد. حفظ آن و صد البته اصلاح آن و چشم نبستن بر اشكالات آن و در عين حال دفاع از حقيقت ناب آن، وظيفه تمام كساني است كه خود را وامدار اين اتفاق بيبديل ميدانند. لازم ميدانم در پايان براي جانباختگان حوادث اخير طلب رحمت، براي آسيبديدگان آرزوي سلامت و بهروزي، براي حافظان امنيت توفيق و براي همه مردم روزهاي بهتر و شادتر از خداي متعال مسألت نمايم و از آنچه در شب گذشته در دانشگاه صنعتي شريف واقع شد، ابراز تأسف نموده و مسوولان مربوطه را به رعايت هرچه بيشتر حرمت دانشگاه توصيه كنم.
سيد حسن خميني
11 مهرماه 1401
مخاطب کیست؟
بفهمد رویکرد من در سیاست نه فقط موافق این رفتارها نیست که مخالف آن است. کسانی که در این رفتارها شرکت میکنند، محصول نظام آموزشی، تربیتی و رسانهای و فرآیندهای سیاسی شما هستند، آن اندازه شهامت داشته باشید که این را بپذیرید.
۳ـ ایراد اساسی به آقایان نواصولگرا همین است که خود را کلیددار بهشت و جهنم میدانند و هر کسی را از موضع پیامبری توصیه به تقوا و ترس از آخرت میکنند، ولی هیچ نگاهی به رفتار و کردار خودشان نمیکنند که چگونه خشم و کینه جوانان و مردم را برانگیختهاند. واقعا از عجایب روزگار است که یک مجموعه سیاسی با انحصار کامل ثروت، قدرت، رسانه، منبر و نهادهای آموزشی، تا این اندازه مسوولیتناپذیر باشد که بخواهد برای یک یادداشت روزنامه با تیراژ اندک این اندازه خط و نشان بکشد.
۴ـ من پیشنهادی برای آخرت شما ندارم، چون در ذهن شما نیستم که بدانم آیا اعتقادی دارید یا خیر؟ خودتان میدانید و خدایتان، ولی برای این دنیا توصیه دارم. آنهم توصیهای مشفقانه. سعی کنیم هنگامی که قلم را برمیداریم و مینویسیم، چیزی بنویسیم که اقلا تعدادی از افراد مخالف و منتقد نیز بر منطق و انصاف ما در قلم صحه بگذارند. قلم را نفروشیم. نمیخواهم بگویم که رضایت خاطر خالق را به دست آوریم، چون چنین توصیهای بسیار خودخواهانه است، ولی رضایت وجدان را که میتوان معیار گرفت.
۵ـ یکی از مخاطبان اصلی یادداشتهای بنده، فعالان اصولگرا هستند. همیشه به گونهای مینویسم که شما و دوستانتان نیز آن را بخوانید و حداقل اگر موافق آن نباشید دشمنی و کینه نیز ایجاد نکند و گمان میکنم که این هدفگذاری درستی است. ولی به نظرم مخاطب نوشته روزنامه جوان من نیستم، بلکه مجموعه اصولگرایانی است که یادداشتهای مرا منصفانه میخوانند و حتی با آن همراهی میکنند، نوشته مزبور فقط تهدید نویسنده اعتماد نیست، بلکه هدف اصلی آن تهدید اصولگرایان مخاطب است.
۶- در مورد نقد هم دو نکته را تقدیم میکنم. برای نقد بهتر است مطلب مرا بیاورید بعد هر چه خواستید بگویید چون همه آنچه که به من نسبت دادید خلاف است. بهعلاوه برای کسی که در روزنامه مینویسد شایسته نیست از کلمات زشت استفاده کند. چنین کلماتی بیش از اینکه مرا ملکوک کند نویسنده را بیاعتبار و ناسزاگو معرفی خواهد کرد. به نظرم مخاطبان شما هم چنین توصیههای را کردهاند. اگر میتوانستید این دو شرط را رعایت کنید قطعا از نوشتن این یادداشت پشیمان میشدید، زیرا چیزی برای گفتن نداشتید.
روز جهاني معلم
در نظام آموزشي متمركز و دستورمحور و ساختار فرسوده و سنتي و در فشارهاي چندجانبه و محدوديتها و معذوريتهاي متعدد چگونه ميشود تحول ايجاد كرد؟!
بهطور كلي توسعه همهجانبه و پايدار در گرو نظام آموزشي كارآمد و نظام آموزشي كارآمد در گرو سيستم تحولپذير و پويا و اين سيستم هم نيازمند معلمان تحولبخش است. اين فرمول هم تجربه موفق بشري را به گواهي ميگيرد و هم سالهاست كه مطالبه خانوادهها و دانشآموزان و كارشناسان و فعالان حوزه آموزش است، اما متاسفانه گامي در اين جهت برداشته نشده است، لذا متاسفانه بايد گفت جهان معلمان ايراني تناسبي با روز جهاني معلم ندارد.
نخبهستيزي در «حريم امن دانشگاه»
دانشگاههايي چون دانشگاه شريف مركز پرورش بخش زيادي از نخبگان اين سرزمين است و انتظار دارند كه دانشجويان دانشگاههاي كشور از محيط امن و آرامي براي تحصيل و پويايي فكري برخوردار باشند. چنين برخوردهاي دور از انتظاري، ضمن اينكه محيط امن دانشگاه را ناامن ميسازد، واكنشها و نقدها نسبت به موضوعات گوناگون را به مدارهاي راديكال خواهد كشانيد. اميد است ديگر شاهد چنين برخوردهايي در جامعه و به ويژه حريم دانشگاه نباشيم.