آراي رييسجمهور راست افراطي برزيل فراتر از پيشبيني نظرسنجيها بود
پيروزي شكننده «لولا»
محمدحسين لطفالهي
براي ماهها نظرسنجيهاي موسسات معتبر آماري در برزيل، ژايير بولسانارو رييسجمهور اين كشور را محكوم به يك دورهاي شدن و شكست در انتخابات رياستجمهوري ميدانستند، اما درست در آخرين لحظات و در شرايطي كه آخرين نظرسنجيها، فاصله او با رقيبش لولا ايناسيو داسيلوا را در حدود 14درصد تخمين ميزدند، بولسانارو موفق شد ورق را برگرداند و با اختلاف 5درصدي نسبت به لولا در جايگاه دوم قرار گيرد. اين دو رقيب قرار است روز 30 اكتبر يكبار ديگر روبهروي يكديگر قرار گيرند.
براساس آراي اعلام شده در پي شمارش بيش از 99درصد آرا در برزيل، لولا ايناسيو داسيلوا رييسجمهور پيشين و چپگراي اين كشور موفق شد با 57 ميليون و 258 هزار راي (48.4درصد) در جايگاه نخست قرار گيرد و ژايير بولسانارو رييسجمهور مستقر و راستگراي افراطي نيز با كسب آراي 51 ميليون و 70 هزار نفر از مردم برزيل (43.2درصد) در جايگاه دوم قرار گرفت. پس از اين دو نفر، سيمونه تِبِت از جنبش دموكراتيك برزيل كه يك حزب راست ميانه محسوب ميشود با 4 ميليون و 915 هزار راي سوم شد و سيرو گومز از حزب دموكراتيك كارگران برزيل با 3 ميليون 599 هزار راي جايگاه چهارم را از آن خود كرد. هفت كانديداي باقيمانده مجموعا كمتر از يك ميليون و 400 هزار راي را از آن خود كردند و 5 ميليون و 450 هزار راي نيز به صورت باطله به درون صندوقها انداخته شده بود.
پيروزي لولا داسيلواي چپگرا ميتوانست چهره امريكاي لاتين را به كلي تغيير دهد. پيش از لولا، پدرو كاستيلو در پرو، گابريل بوريچ در شيلي و گوستاوو پترو در كلمبيا توانسته بودند به عنوان چهرههاي مطرح جريان چپ در امريكاي لاتين در انتخابات ملي پيروز شوند و با پيروزي لولا داسيلوا و بازگشت چپها به برزيل كه 4 سال است زيرنظر يك رييسجمهور راست افراطي اداره ميشود، ميتوانست تحول بزرگي در منطقه ايجاد كند.
نشريه گاردين چاپ انگليس، نتايج دور اول انتخابات رياستجمهوري در برزيل را «يك نااميدي» براي چپهاي برزيل توصيف ميكند. گاردين نوشته است: «چپگرايان در برزيل انتظار داشتند كه لولا داسيلوا يا در دور اول بتواند كار را تمام كند يا اختلاف راي قابلتوجهي با ژايير بولسانارو داشته باشد كه پيروزي در دور دوم انتخابات رياستجمهوري كار سخت و طاقتفرسايي به نظر نيايد. بسياري از ترقيخواهان در جهان نيز فعالانه اين انتخابات را دنبال ميكردند تا شكست بولسانارو را به عنوان پسزده شدن افراطگرايي از سوي مردم جشن بگيرند. با اين حال اوضاع آنطور كه آنها ميخواستند، پيش نرفت.»
در دور اول انتخابات چه اتفاقي افتاد؟
براي بسياري از تحليلگران جاي تعجب نداشت كه لولا داسيلوا اول شود يا اينكه با اختلاف اندكي از پيروزي نهايي در دور اول باز بماند. عجيبترين قسمت از ماجرا در دور اول انتخابات رياستجمهوري برزيل به آراي ژايير بولسانارو بازميگشت. تام فيليپس، تحليلگر مسائل برزيل در اين باره ميگويد: «پيروزي قاطعي كه هواداران لولا منتظر آن بودند محقق نشد، مساله هم در آراي لولا هويدا نبود كه مطابق با پيشبينيها بود. مساله به آراي بولسانارو بازميگشت كه بسيار بيشتر از پيشبينيها بود و بايد گفت نظرسنجيها در پيشبيني واقعيت شكست خوردند.» او ميافزايد: «بعد از اعلام نتايج من به ستاد انتخاباتي لولا رفتم. مردم بهتزده بودند؛ يا گريه ميكردند يا چهرههاي تعجبزده آنها نظر شما را جلب ميكرد.»
نتايج انتخابات سنا و مجلس نمايندگان برزيل نيز چپها را بيش از پيش متعجب ساخت. از مجموع كرسيهاي سنا كه به راي گذاشته شده بود (27 كرسي از 81 كرسي)، 19 كرسي به محافظهكاران و راستگرايان رسيد و در مجلس نمايندگان نيز راستگرايان توانستند دست برتر را پيدا كنند.
لولا همچنان شانس اول پيروزي
تحليلگران پيشبيني ميكنند كه راي بيشتر كانديداهاي حذف شده در دور اول در دور دوم در حمايت از لولا داسيلوا به صندوق ريخته شود و او همچنان شانس اصلي پيروزي باقي بماند، اما پيروزي چپگرايان در 30 اكتبر از آنچه تا پيش از برگزاري دور اول به نظر ميآمد، سختتر خواهد بود.
لولا داسيلوا كه كشيده شدن انتخابات به دور دوم را به اين ترتيب بايد يك «نتيجه منفي» براي او محسوب كرد، در واكنش به اين موضوع با وامگيري از يك اصطلاح رايج فوتبالي خطاب به هوادارانش گفت: «ميتوانم به شما اطمينان دهم كه پيروزي از آن ماست و رقابت فقط به وقت اضافي كشيده شده است.» ژايير بولسانارو نيز كه برخلاف پيشبينيهاي قبلي آراي به مراتب بيشتري كسب كرده (۸درصد بيشتر از نظرسنجي آخر)، با ابراز خوشبيني نسبت به «نيمهدوم» باقيمانده اين انتخابات، خطاب به هوادارانش گفت كه ما بر «دروغ» پيروز شديم.
چرا اين انتخابات براي برزيل و جهان مهم است؟
برزيليها طي چهار سال گذشته روزهاي سختي را ازسر گذراندند. بيش از 600 هزار نفر از مردم اين كشور در پي مديريت ناصحيح همهگيري كوويد 19 و اصرار دولت بر جلوگيري از به كارگيري روشهاي علمي از جمله عدم همراهي رييسجمهور با برنامه تزريق واكسن، جان خود را از دست دادند. همزمان، طي دوره رياستجمهوري بولسانارو نرخ جنگلزدايي از آمازون به بالاترين حد خود طي 15 سال گذشته رسيد كه نشانگر يك فاجعه زيست محيطي براي برزيل و براي جهاني است كه ميخواهد با تغييرات اقليمي مقابله كند.
حمايت بولسانارو از سياستمداران افراطگراي ديگر نظير دونالد ترامپ، رييسجمهور پيشين ايالاتمتحده و ويكتور اوربان نخستوزير مجارستان و حمايت متقابل آنها از او بازنماي خطر ديگري براي جهان است. پيروزي بولسانارو ميتواند تقويتكننده گفتمان راست افراطي در جهان باشد و تبعات بدي براي بسياري از مردم دنيا در پي داشته باشد. در برزيل، پهناورترين كشور حوزه امريكاي لاتين، بيش از ۳۰ ميليون نفر زير خط فقر زندگي ميكنند.
نگراني از خطرات استفاده از استراتژي «دروغ بزرگ»
يكي از بزرگترين نگرانيها در برزيل اين است كه استفاده مكرر بولسانارو از استراتژي «دروغ بزرگ» و تاكيد مداوم او بر آسيبپذيري سيستم انتخاباتي ميتواند به بروز اعتراضات خياباني پس از شكست احتمالي او در دور دوم منجر شود. بولسانارو ميگويد اگر نتيجه پاك و شفاف باشد، آن را خواهد پذيرفت؛ البته سيستم رايگيري الكترونيكي برزيل به خوبي اداره ميشود و دستكاري در آن سخت است. اما نكته اينجاست كه تاكيد چندباره بولسانارو اين است كه نظرسنجيها اشتباه است و او بهطور قطع در مسير پيروزي قرار دارد. او همچنين در تلاش است تا در اذهان عمومي چنين القا كند كه ممكن است در انتخابات عليه او تقلبهايي صورت گيرد. هرچند تا به اين روز هيچ مدرك معتبري براي ادعاهاي مطرح شده توسط بولسانارو وجود ندارد، اما بسياري از حاميانش سخنان او را پذيرفتهاند. به نظر ميرسد كه او در حال تدارك پيشزمينهاي براي نظريه تقلب در آرا و انكار نظر رايدهندگان است. برزيليها از اينكه چنين سخناني موجب برافروخته شدن شعلههاي شورشي شود، ابراز نگراني ميكنند. آنها نگرانند دچار مشكلاتي مشابه آنچه امريكا در انتخابات پيشين تجربه كرد، شوند كه در آن گروهي از حاميان دونالد ترامپ در ۶ ژانويه۲۰۲۱ به ساختمان كنگره حمله كردند.
به نوشته اكونوميست، بولسانارو انتقاد را تحت عنوان اخبار جعلي رد ميكند و غرايز او به اندازه رفتارهاي ترامپ اقتدارگرايانه است؛ بهطوري كه نسبت به روزهاي حكومت نظامي در برزيل مشتاق است. يكي از پسران او كه از نزديكترين مشاوران او نيز هست، آشكارا شورشيان كنگره امريكا را تشويق كرده بود. نميتوان از اين گذشت كه بولسانارو، يكي از آخرين رهبران جهان بود كه پذيرفت كه بايدن در انتخابات پيروز شده است. بولسانارو كه قبلا يكي از اعضاي كنگره برزيل نيز بوده است، در ۲۰۱۸ همراه موج خشمگين از نظام حاكم به عنوان رييسجمهور انتخاب شد. گفته ميشد او در كارهاي خود از يك الگوي آشنا كمك ميگرفته است؛ مهمترين آنها سوءاستفاده ماهرانه از رسانههاي اجتماعي به نفع خود بود. بولسانارو با مهارت، طرفدارانش را از آينده شوم برزيل در صورت شكست خود مطمئن كرده است. اول آنكه اگر ببازد، دليل بر ناعادلانه بودن راي است و دوم، اينكه برد حريف اصلي او، لوئيس ايناسيو لولا داسيلوا، برزيل را به جهنم تبديل خواهد كرد.
داسيلوا يك چپگراي عملگراست و بين سالهاي ۲۰۰۳ و ۲۰۱۰ رييسجمهور نسبتا موفقي بود. دولت او كه با دوران رونق تجارت همزمان شده بود، توانست به واسطه افزايش درآمد عمومي و توسعه دولت رفاه وظايف خود را به خوبي انجام دهد. رونق اقتصادي پس از اتمام دولت او سقوط كرد و ديلما روسف، جانشين و همحزبي مورد حمايت او، طي افشاي رسوايي فساد گسترده كه مربوط به سالها قبل بود، استيضاح شد. داسيلوا نيز به جرم دريافت رشوه مجرم شناخته شد؛ گرچه محكوميتش بعدها ناديده گرفته شد و او نيز ارتكاب تخلف را انكار كرد. از منظر اكونوميست داسيلوا هرچند كانديداي ايدهآلي نيست، اما از طرفداران دموكراسي است. اين درحالي است كه بولسانارو چنين نيست؛ او ممكن است زير پرچم سيستم دموكراتيك عمل كند، اما دايما به دنبال راههايي براي فرار از سختگيريهاي موجود در آن است. سيستمي كه مسوول محدود كردن بولسانارو است، ضعيفتر از سيستمي است كه ترامپ را محدود ميكرد. در حالي كه حمايت ارتش امريكا از كودتاي ترامپ غيرقابل تصور بود، دولت نظامي برزيل در ۱۹۸۵ پايان يافته است. در چنين شرايطي صحبت درباره كودتاي احتمالي چندان بيراه نيست.