ماهرويا مهرباني پيشه كن
نيوشا طبيبي
همه ما ايرانيها هفتههاي پراضطرابي را پشت سر گذاشتهايم. آثار درد و ناراحتياي كه در اين مدت عارض ما شده احتمالا مدتها با ما باقي خواهد ماند. زخمهايي كه ممكن است حتي گذر زمان از دردشان نكاهد. از دست رفتن جانهاي عزيزي كه ميتوانستند امروز هم در كنار خانوادههايشان باشند، غم فراموش نشدني و ترميمناپذيري است. درد اين فقدانها، فارغ از قوميت و نظرگاههاي سياسي و جناحي و اختلافنظرها، دل همه را به درد آورد.
در طول تاريخ ايران، خانواده بزرگ ما، مصيبتها و دردهاي مشترك فراواني را متحمل شدهايم و در بزنگاهها دادرس و غمخوار و پناه يكديگر بودهايم. با تكيه بر همين روحيه سي قرن دوام آوردهايم. حس خويشاوندي و نزديكي و يكي بودن ما را به عنوان ملتي چند فرهنگي و چند قومي همچنان متحد و سرپا نگه داشته. اختلافات سياسي و اجتماعي گذرا هستند، آنچه مهم است و بايد باقي بماند موجوديت ما به عنوان ملتي تاريخي و سرزمين يكپارچهاي به نام ايران است. هر چه كه رفته، بايد پشت سر بگذاريم، بيآنكه حقيقتجويي و حقيقتخواهي را فرو گذاريم.
بياييم و براي ايران و ايراني گفتوگويي ملي را آغاز كنيم. گرد هم آييم و درد و دغدغه و مساله همديگر را جويا شويم و درك كنيم. ما قطعا ميتوانيم براي مشكلات مابينمان راهحلهايي پيدا كنيم، بيآنكه زبان به ناسزاگويي بگشاييم، بيآنكه به روي هم فرياد بكشيم. ادامه وضع كنوني معيشت ميليونها نفر در سراسر كشور را تحت تاثير قرار
داده است.
قطعي اينترنت و فيلتر شدن اينستاگرام هزاران كسب و كار روستايي و خانگي و فردي را راكد كرده. شبكههاي اجتماعي، در بسياري از روستاهاي كشور سبب توسعه و رونق شده بودند. اقامتگاههاي بومي روي اين شبكهها خود را معرفي ميكردند، با پا گرفتن اقامتگاهها در مناطق مختلف مشاغل متعددي هم بهتبع آنها زنده شده و رونق گرفته بودند. من خود شاهد بودهام كه در شهرهايي مثل گناباد (خراسان)، ندوشن (يزد) و روستاي نسبتا دور افتادهاي مانند طرق (نزديكي كاشمر)، استفاده از شبكههاي اجتماعي و به ويژه اينستاگرام توانسته بود، تا چه ميزان سبب مهاجرت معكوس و رونق كسب و كار شود. تا پيش از اين شهري مانند نشتيفان - در خراسان - به كلي از نقشه گردشگري كشور به دور افتاده بود، اما با استفاده از همين ابزار نشتيفان به ايرانيان و حتي گردشگران غيرايراني معرفي شد، اقامتگاهها در اين شهر به راه افتادند. محصولات سنتي و توليدات بومي آنها خريداراني از سراسر كشور و حتي خارج از ايران پيدا كردند و رزق و معيشت تعداد زيادي از خانوادههاي نشتيفاني به درآمد حاصله پيوند خورد.
در دورهاي كه ايجاد شغل مستلزم سرمايهگذاريهاي سنگين است و تحت تاثير مضايق اقتصادي و تحريمها، كسب و كارهاي كوچك از ثبات كمتري برخوردارند از دست دادن اين امكان فوقالعاده، خسارت سنگيني به مردم و كشور وارد ميكند. بسياري از ما جواناني را ميشناسيم كه در دور افتادهترين مناطق كشور با استفاده از اين شبكهها به بازاريابي و فروش محصولات روستايي با دست ساختههاي خود مشغول بودند. امكان معرفي فرهنگهاي بومي و محصولات غذايي و پوشاك محلي، فرصت بينظيري براي بازشناسايي ظرفيتهاي منحصربهفرد اقليمي و قومي ايران برايمان پديد آورده بود. ظرفيتي كه در آيندهاي نزديك و پس از رفع موانع ميتوانست منجر به جذب سرمايههاي داخلي و خارجي و به راه افتادن كسب و كارهايي پر رونق و بزرگ و عامالمنفعه شود.
دولتها در ايران مانند تمام جهان درگير ساز و كارهاي سياسي و پيچيدگيهاي تصميمگيري و منافع جناحي و حزبي هستند.اي كاش مردم بتوانند رو در رو با زباني ملايم و مهربان، به شيوه و سنت ادب ايراني، گفتوگويي اجتماعي ترتيب دهند. حرفهاي گرايشهاي مختلف را بشنوند و به رسميت بشناسند و بر سر مفهومي مقدس و عزيز به نام ايران به توافق برسند. به نام ايران از دلگيريها و هتك حرمتها و آسيبها گذر كنند و با نظري به آينده، گام بردارند.
ما اهالي يك خانه هستيم. خانه ما ايران است. ما ناگزير هستيم كه در اين خانه با هم زندگي كنيم، چنانكه هزاران سال است نياكان ما با مهرباني و مودت و رفاقت چنين كردهاند. اين خاك متعلق به فرزندان ماست، ميراث ماست و آنها در فرداي ايران قرار است با يكديگر زندگي كنند. با كينهاي در دل و اختلافي كه حل نشده اين بار به منزل نميرسد. گفتوگو تنها راه ما و سنت نياكان ماست.