• ۱۴۰۳ جمعه ۲ آذر
روزنامه در یک نگاه
امکانات
روزنامه در یک نگاه دریافت همه صفحات
تبلیغات
بانک ملی صفحه ویژه

30 شماره آخر

  • شماره 5321 -
  • ۱۴۰۱ سه شنبه ۱۹ مهر

بحران معرفتي در ايران و ماكياوللي نابهنگام

مجيد فنايي

نيازي نيست مدرك دكتراي فلسفه از دانشگاه تهران داشته باشيد.يك دانشجوي مقطع كارشناسي علوم اجتماعي، علم سياست و غيره در هر گوشه از دانشگاه‌هاي علوم انساني ايران با پوست و استخوان معناي بحران معرفتي را درك مي‌كند؛ عدم توليد دانش در مورد وضعيت انضمامي ايران كلاس‌ها را به فضايي براي وقت‌گذراني و گرفتن مدرك تبديل كرده است؛ بحث‌هايي چون جهانشمول بودن علوم يا بومي‌سازي علوم انساني نيز كه توسط دو طيف در حال نزاع مطرح مي‌شود تا به امروز منجر به توليد دانش نشده است: اين وضعيت يعني بحران معرفت‌شناختي. در اين يادداشت نگاهي به يكي از بنيانگذاران علوم اجتماعي و سياسي جديد و پروژه معرفتي او مي‌اندازم و قرائت خاصي از انديشه‌هايش -در نسبت با بحران معرفتي در ايران- خواهم داد.
ماكياوللي در ايران
ماكياوللي همان كسي است كه در فهم عمومي مردم ايران با «هدف وسيله را توجيه مي‌كند» و براي اندكي كه فهم دقيق‌تري دارند با عنوان «پدر علم سياست نوين» شناخته مي‌شود. يكي از مهم‌ترين چهره‌هاي جنبش رنسانس و نويسنده دو اثر پرمخاطب در ايران: تاملات و شهريار.تا به حال پنج ترجمه از شهريار به فارسي برگردانده شده است. نخستين در سال 1311 توسط محمود محمود و آن كه براي نسل ما معروف‌تر است: ترجمه داريوش آشوري در سال 1365 كه با حواشي زيادي همراه بوده است.جواد طباطبايي كتابي با عنوان تاملي در ترجمه متن‌هاي انديشه سياسي جديد: مورد شهريار ماكياوللي دارد كه در اين كتاب ايرادات زيادي از ترجمه داريوش آشوري گرفته است.يكي از اختلافات مترجمان فارسي شهريار بر سر واژه ويرتو است كه ماكياوللي از ويژگي‌هاي شهريار يا دولتمرد مي‌داند كه داريوش آشوري با استناد به متون كلاسيك ايراني همچون شاهنامه آن را هنر ترجمه كرده است.بحث‌ها و حاشيه‌هاي شهريار در ايران به همين جا ختم نمي‌شود.  باري، شهريار امروز به چه كار ما مي‌آيد؟ بد نيست بدانيم پيش از ماكياوللي بسياري همچون بارتولومئو ساچي و فرانچسكو پاتريزي در سنت سياست نامه‌نويسي براي دادن رهنمودهايي به پادشاه كتاب‌هايي نگاشته بودند، اما فرق شهريار با اين كتاب‌ها در چيست؟ شهريار يك اندرزنامه سياسي نيست، كتابي است با زباني چندلايه كه بسياري آن را خطاب به مردم، كساني كه ميل به قدرت دارند و همچنين پادشاهان تاويل كرده‌اند. ماكياوللي ميهن‌پرستي بود كه در دوران افول ايتاليا از هراس قدرت‌هاي نوظهور سعي در نوشتن از فاكت‌ها و كمك به حكومت براي اتحاد ميهن داشت.او بايد نوع جديدي از گفتار ابداع مي‌كرد تا رويدادها، تحليل‌ها و خواست سياسي خود را در آن قالب بريزد.تنها راه او به جان خريدن تهمت‌ها و ناسزاها و نقد راديكال سنت فكري قدمايي براي گسست از نظام معرفتي دوران قرون وسطي بود. او با ميل، خود را وقف آرزوي ايتالياي متحد كه در خطر جنگ و فروپاشي داخلي بود، كرد.بدنامي كه نظام معرفتي‌اش -با تفسير جديدش- الاهياتي بود. در بحث‌برانگيزترين بخش شهريار يعني فصل پاياني مولف سخن از ظهور يك منجي در هيات شهريار دارد و آن را در پادشاه زمانه خود لورنزوي مديچي دوك اوربينو مي‌بيند.نمونه‌هاي آرماني شهريار موفق براي ماكياوللي حضرت موسي، كوروش، تسئوس و رومولوس بودند. او با زبان جديد علم سياست نوبنيادش تحليلي از ساز و كارهاي قدرت، حكومت، سپاهيان، مردم و همچنين مقوله‌سازي و دسته‌بندي انواع سياست‌ورزي‌ها با نمونه‌هاي فراوان تاريخي و به لحاظ ابژكتيو قابل بررسي انجام داد. برخلاف آنچه بسياري مي‌پندارند شهريار مانيفستي شيطاني نيست.در بسياري از فقرات كتاب نوعي نقد نظم خشن قرون وسطايي و به دست آوردن دل مردم توسط حكومت بيان شده است: «با اين همه، شهريار نبايد ترس از خويش را چنان در دل‌ها اندازد كه اگر نتواند مهر را به خود برانگيزد، مايه نفرت از وي شود.» با اين حال آنچه ماكياوللي را در جهان بدنام كرد تلاش او براي «استقلال موضوع علم سياست» و جدايي آن از اخلاق بود.فرم و زبان ماكياوللي چنان نوآورانه و تحليل او بديع است كه با اينكه در قرن شانزدهم مي‌زيست پس از مدت‌ها در قرن هجدهم و توسط انديشمندان روشنگري مورد ستايش قرار گرفت.روسو در قرارداد اجتماعي او را جمهوري‌خواه اصيل ناميد و روش تاريخي او بعدها بر پدران فلسفه سياسي و اجتماعي مدرن همچون هابز، هگل، منتسكيو و... تاثير گذاشت. در واقع آنچه در ماكياوللي براي ما مهم است، جدايي اخلاق از سياست يا رهنمودهاي او نيست.گسست از سنت قدمايي تفكر و بنياد گذاشتن تفكري نو براي تحليل جهان جديد است. ماكياوللي در دوره‌اي مي‌زيست كه جهانِ علم در حال چرخش به نظام دانايي ديگري بود.منظور از نظام دانايي يا اپيستمه -به تعبير فوكو در كتاب نظم گفتار- پيوندي كلي در يك دوره تاريخي ميان بخش‌هاي گوناگون و شاخه‌هاي مختلف علمي است.هر دوره از اپيستمه خاص خود تشكيل مي‌شود؛ هر چند اين روند وابسته به اشخاص و سوبژكتيو نيست، اما ماكياوللي از چهره‌هاي پيشگام علم مدرن است.به تعبيري ديگر: «ظهور علم در دوران جديد را بايد در پرتو سه مفهوم كليدي فهميد.اين سه مفهوم عبارتند از: قانون طبيعت، آزمايش و پيشرفت» (مرادي، 47: 1398) گاليله نيز از پس ماكياوللي آمد و به پيروي از كوپرنيك خورشيد را مركز هستي قرار داد.همچنين در شكل‌گيري علوم انساني مدرن در قرن هجدهم بايد از كانت نام برد كه مركز قرار دادن سوژه در فلسفه خود را انقلاب كپرنيكي ناميد.نكته‌اي ديگر در مورد انديشه ماكياوللي وسعت تاثيرگذاري او و پيوند عمل و نظر است. نوشته‌اي كه فهمي را از جهان جديد عرضه مي‌كند كه طيف وسيعي از چپ و راست را تحت تاثير خود قرار داده است. 
منابع: 
شهريار، نيكولو ماكياوللي، ترجمه داريوش آشوري، 1400 نشر آگه
بنيادهاي فلسفي علم فرهنگ، محمدعلي مرادي، 1398، نشر علمي و فرهنگي
شهريار منجي: معناي شاهكار ماكياولي، مائوريتزيو ويرولي، ترجمه زانيار ابراهيمي، 1398، نشر علمي و فرهنگي
نظم گفتار، ميشل فوكو، مترجم باقر پرهام، 1400، نشر آگه

 

ارسال دیدگاه شما

ورود به حساب کاربری
ایجاد حساب کاربری
عنوان صفحه‌ها
کارتون
کارتون