نگاهي به توافق مرزي بيروت-تلآويو
رامين فخاري
در روزهاي اخير توافق مرزي دريايي بين اسراييل و لبنان مورد پذيرش مقامات لبنان و رژيم صهيونيستي قرار گرفت، بايد افزود كه امضاي اين توافق بسيار سريعتر از انتظارات انجام شد و مخالفتهاي زيادي را در داخل اسراييل برانگيخته است.
البته بايد افزود امضاي اين قرارداد با فراز و فرودهايي نيز همراه بوده است، بهطور مثال در هفته گذشته رژيم صهيونيستي فرماندهي شمال خود را فعال و اقدام به اعزام نيرو به سمت مرزهاي لبنان كرد و همچنين اخبار غيرموثقي مبني بر كشف منابع گازي ديگري در درياي مديترانه را منتشر كرد.
برخي مخالفان اين توافق، توافق را يك حربه انتخاباتي باير لاپيد عليه نتانياهو براي كسب كرسي بيشتر در كنست ميدانند و برخي ديگر از مخالفان اظهار ميكنند كه اين توافق تحت فشار و ميانجيگري امريكا انجام شده است و منافع اسراييل را تامين نميكند.
برخي مخالفان توافق در رژيم صهيونيستي نيز ضمن خفتبار خواندن اين توافق آن را ناشي از اعمال فشارهاي حزبالله و سيدحسن نصرالله ميدانند كه منافع طرف لبناني را از بيش تامين ميكند، زيرا قبل از توافق سيد حسن نصرالله تهديد كرده بود در صورتي كه توافق گازي منافع لبنان را تامين نكند به اين ميدان گازي حمله خواهد نمود.
همچنين خبرهايي مبني بر ورود شركت نفت فرانسوي توتال به ميدان گازي منتشر شده است.
در كنار همه اين تحليلها بايد افزود كه تلاش اسراييل براي توافق فوري با لبنان نميتواند از بحران جهاني انرژي متاثر نباشد و فشارهاي اتحاديه اروپا و امريكا به اسراييل را با توجه به بحران انرژي جهاني صرفا به يك مساله انتخاباتي در درون رژيم صهيونيستي تقليل داد.
گفته ميشود رژيم صهيونيستي قادر است كه 10درصد از گاز روسيه را در اتحاديه اروپا جايگزين كند، بايد افزود امريكاييها تلاشهايي را براي ترغيب كردن جمهوري آذربايجان و قطر و شمال آفريقا براي استحصال گاز انجام دادهاند و اگر اين منابع را جمع ببنديم هرچند درنهايت نميتواند جاي منابع گازي روسيه را پر كند اما ميتواند به چند كشور بزرگ صنعتي اروپا گازرساني را انجام دهد.
مورد بعدي اين است كه آلمانيها نيز اخيرا سعي در افزايش خريدهاي تسليحاتي و بهبود روابط خود با اسراييل كردهاند كه اين مساله نيز احتمالا با منابع انرژي درياي مديترانه بدون ارتباط نبوده است، زيرا آلمان بيشترين خسارت را از قطع گاز پروژه نورداستريم خواهد خورد و بيشترين نياز را به منابع انرژي دارد.
يك مساله را نيز بايد اضافه كرد كه در صورتي كه خط لولههاي گاز رژيم صهيونيستي به اتحاديه اروپا كشيده شود، ميزان نفوذ سياسي اين رژيم در اتحاديه بيشتر از گذشته خواهد شد، زيرا لولههاي گاز از نظر سياسي عملا امنيت كشور مبدا و كشور مقصد و كشورهاي در مسير خط لوله را بههم گره ميزند.
در نتيجهگيري بايد افزود درحالي كه رژيم صهيونيستي از يكسو و از سوي ديگر جمهوري آذربايجان در تلاش براي حضور در ماركتهاي انرژي اروپا هستند، از مسوولان ديپلماسي و مسوولان حوزه انرژي كشور انتظار ميرود درقبال عدم حضور ايران در ماركتهاي انرژي اروپا بيتفاوت نباشند.