• ۱۴۰۳ چهارشنبه ۲۳ آبان
روزنامه در یک نگاه
امکانات
روزنامه در یک نگاه دریافت همه صفحات
تبلیغات
بانک ملی صفحه ویژه

30 شماره آخر

  • شماره 5326 -
  • ۱۴۰۱ دوشنبه ۲۵ مهر

گزارش «اعتماد» از نيم قرن تاريخ زندان اوين و زندانيان معروفش

به دنبال شب آتشين اوين

بنفشه سام‌گيس

معروف‌ترين زندان ايران است. وقتي اسم «زندان اوين» را به زبان مي‌آوريد و از سابقه حضور يك زنداني در اين زندان فرسوده و 51 ساله حرف مي‌زنيد، به چشم‌هاي مخاطب‌تان نگاه كنيد تا رسوب تدريجي ترس را در نگاهش ببينيد. اسم «زندان اوين» در اين 5 دهه براي همه مردم ايران مترادف با ترس بوده چون به پيشاني اين زندان، برچسب ابدي محل نگهداري زندانيان سياسي، فعالان مدني و معترضان وضع موجود خورده است. نام زندان اوين، چه آن زمان كه سلول‌هايش ميزبان مرداني همچون خسرو گلسرخي و بيژن جزني و آيت‌الله طالقاني بود و چه امروز و همه اين 4 دهه كه خانه موقت و گاه دايمي چهره‌هاي فرهيخته و انديشمند كشور شده، هميشه باعث رعب و وحشت رواني بوده . اين زندان واقع در شمالي‌ترين نقطه پايتخت به واسطه مهمانانش، چه آنها كه از اين مكان زنده بيرون آمدند و چه آنها كه هيچ‌گاه مجال خروج نداشتند، مكاني است نامحبوب و نفرين شده كه انگار طلسمش با رنج و مرگ  مي‌شكند. 

زندان اوين چيست و كجاست؟ 
از اتوبان چمران كه به سمت شمال برويد، اگر به تپه‌هاي روبه‌رو نگاه كنيد، نمايي محو از يك ديوار ممتد و دوار روي تپه‌ها مي‌بينيد. اين ديوار همان حفاظ امنيتي زندان اوين است و ساختمان اصلي زندان كه شامل بندهاي 7 (ويژه نگهداري زندانيان با جرايم عمومي) بند هشت (ويژه نگهداري زندانيان سياسي و داراي احكام قطعي) بند چهار (ويژه نگهداري زندانيان سياسي عقيدتي و زندانيان مشهور اختلاس مالي اقتصادي) بند ۳۵۰ (ويژه نگهداري زندانيان سياسي) بند ۶ يا بخش 3 سابق (عمومي و زيرنظر قوه قضاييه) بندهاي 240 و ۲۰۹ (دراختيار وزارت اطلاعات) بند ۳۲۵ (دادگاه ويژه روحانيت) بند ۴ (ويژه محكومان بدون حكم قطعي و قرنطينه) بند ۶ يا ۳۵۰ سابق (ويژه زندانيان مالي و خدماتي) بند 241 (متعلق به اداره حفاظت قوه قضاييه) بند 2 - الف (متعلق به اطلاعات سپاه؛ تحت‌نظر قرارگاه ثارالله) و بند زنان است، در مركزيت اين ديوار مرتفع واقع شده است. از دو دهه قبل و بعد از احداث پل «يادگار»، از مسير غرب به شرق اين پل هم اشراف بر محوطه زندان اوين ايجاد شده و رانندگان عبوري از اين مسير مي‌توانند از فاصله نزديك‌تري محوطه محصور زندان را ببينند. امروز زندان اوين 51 ساله است. در منابع تاريخي مكتوب، زمان افتتاح زندان را سال 1350 ذكر كرده‌اند كه از زمان افتتاح تا بهمن 1357، زيرنظر سازمان اطلاعات و امنيت كشور (ساواك) اداره مي‌شد و طي 4 دهه اخير، «ندامتگاه اوين» كه بزرگ‌ترين زندان محل نگهداري زندانيان سياسي و جرايم مرتبط با امنيت ملي است، زيرنظر سازمان زندان‌ها و اقدمات تاميني وابسته به قوه قضاييه قرار دارد اگرچه كه بندهاي مختلف زندان، بسته به اينكه محكومان توسط كدام نهاد امنيتي دستگير شده باشند، ناظر و مسووليت جداگانه از قوه قضاييه دارد. طي 5 دهه گذشته و به دنبال افزايش تعداد زندانيان سياسي، امنيتي، عقيدتي، ظرفيت پذيرش زندان افزايش داده شده در حالي كه در زمان افتتاح (1350) گنجايش كل زندان در 20 سلول انفرادي و دو بند عمومي، فقط ۳۲۰ نفر بوده اما چند سال بعد از افتتاح و آغاز بهره‌برداري از زندان و در سال 1356، تعداد سلول‌هاي انفرادي به 100 سلول افزايش مي‌يابد و بندهاي جداگانه براي زندانيان زن و همچنين محكوميت عمومي ايجاد مي‌شود كه به دنبال اين تغييرات، در ماه‌هاي پاياني سال 1356، ظرفيت زندان اوين به 1500 نفر افزايش مي‌يابد. طي 4 دهه اخير هم افزايش آمار زندانيان ورودي به «اوين» دليلي بر تغييرات كاربري برخي ساختمان‌ها و تبديل آنها به محل نگهداري زندانيان جديد بوده چنانكه گفته مي‌شود ظرفيت نهايي زندان اوين حدود 3000 نفر است در حالي كه به استناد منابع مكتوب در وبسايت‌هاي رسمي، امروز در بند 7 (ويژه نگهداري زندانيان با جرايم عمومي) و معروف به باكيفيت‌ترين بند زندان در كشور، ظرفيت نگهداري تا 1400 نفر است اما به دنبال تعدد احكام صادره و افزايش تعداد محكومان مرتبط، آمار نگهداري در اين سالن‌ها، گاه تا بيش از 4000 نفر هم رسيده است. در نمونه ديگر از تغيير كاربري‌ها به جهت افزايش آمار زندانيان سياسي و امنيتي مي‌توان به بند هشت زندان اشاره كرد كه تا بهمن 1357، ساختماني با كاربري اداري بوده و بعد از بهمن 1357، به دادگاه انقلاب تبديل شده و در سال‌هاي بعد و پس از استقرار دادگاه انقلاب در خيابان شريعتي، اين بخش از ساختمان هم به بند نگهداري محكومان سياسي و امنيتي تبديل شده است. تعدد ناظران و صاحبان و مسوولان بندهاي مختلف زندان، تفاوت وضعيت سازه‌اي، تفاوت امكانات نگهداري و حتي تفاوت امكانات مورد نياز زندانيان را هم سبب شده است. به عنوان مثال، بنا به اعلام مسوولان قوه قضاييه و سازمان زندان‌ها، زندان اوين داراي يكي از مجهزترين كتابخانه‌ها در ميان زندان‌هاي ايران است اما به دفعات، زندانيان سياسي با خبرنگاران و بستگان و دوستان خود تماس گرفته و درخواست كرده‌اند كه كتاب‌هاي مشخصي از نويسندگان خاص براي ايشان ارسال شود چون اين كتاب‌ها يا داخل كتابخانه زندان موجود نيست يا اينكه در صورت موجودي، تمام زندانيان به ‌طور يكسان و برابر امكان و اجازه دسترسي به اين كتاب‌ها را ندارند و ناظران و صاحبان بندها تصميم مي‌گيرند كه زندانيان تحت مسووليت‌شان در چه زماني و با چه شرايطي از كتابخانه زندان استفاده كنند. مثال ديگر از تفاوت امكانات مورد نياز زندانيان بنا به‌ بندي كه در آن ساكن هستند، وجود فروشگاه‌هاي عرضه اقلام و مايحتاج اوليه است كه طبق گفته زندانيان، ظاهرا در تمام بندها يا چنين امكاناتي وجود ندارد يا ميزان موجودي فروشگاه‌ها در هر بند با ديگري متفاوت است. محدوديت ملاقات زندانيان با اعضاي خانواده هم بسته به اينكه با چه جرمي و چه نوع از محكوميت در كدام بند زندان باشند متفاوت است و مثال ديگر از اين تفاوت‌ها، ويژگي‌هاي سازه‌اي بندهاست. به عنوان مثال، بند ۶ (350 سابق) كه از بندهاي عمومي زندان و زيرنظر قوه قضاييه است، يك ساختمان دو طبقه است كه چهار ضلع ساختمان همچون حصاري دور يك حياط مربع احداث شده و دو ضلع ساختمان، محل نگهداري زندانيان شامل 7 اتاق (هر اتاق 6 در 6 متر) در هر طبقه است در حالي كه بندهاي 240 و 209 (متعلق به وزارت اطلاعات) داراي سلول‌هاي انفرادي و چند نفره (موسوم به سوييت) در چند طبقه است. 


«اوين» عرصه‌اي بر بام تهران 
طبق اطلاعات مندرج در منابع تاريخي مكتوب، اِوين، يك ناحيه كوهستاني واقع در دامنه‌هاي البرز 
- ارتفاعات توچال- است كه محله اوين، بخشي از اين ناحيه محسوب مي‌شود. منطقه‌اي سردسير كه به واسطه كوهستاني بودن، تابستان‌هاي خنك و زمستان‌هاي بسيار سرد و يخ بندان‌هاي طولاني دارد. 
محله اوين در دهه‌هاي قبل، به واسطه باغ‌هاي وسيع و متعدد، بسيار سرسبز بود كه به دنبال توسعه شهري و صدور مجوزهاي بي‌رويه انبوه‌سازي، باغات اين محله تخريب و تبديل به برج‌هاي مرتفع شد و حالا از فضاي سبز منطقه تقريبا اثري باقي نيست. 
قدمت محله اوين را در حدود 10 قرن تخمين زده‌اند كه به واسطه وجود نهرهاي پرآب پيرامون «تپه سرباز» شكل گرفته است؛ تپه‌اي كه در اوايل دوران قاجار به مركز اردوگاه نظامي و آموزش فنون رزمي تبديل شده و به همين سبب هم به «تپه سرباز» ملقب مي‌شود. بخش وسيعي از زمين‌هاي محله اوين و از جمله مساحتي كه امروز زندان اوين در ان واقع شده، املاك سيد ضيا الدين طباطبايي؛ سياستمدار و نخست‌وزير ايران (اسفند 1299 تا خرداد 1300) در دوره پادشاهي احمد شاه قاجار بوده و گفته مي‌شود كه بعد از كناره‌گيري از سياست در نيمه دهه 1330، در املاك خود در محله اوين، به كشاورزي و دامداري مشغول شده است. طبق اسناد تاريخي، ساختمان كنوني زندان اوين، خانه مسكوني سيد ضيا واقع در املاك شخصي او بوده كه بعد از درگذشتش در سال 1348، بازسازي و با تغييراتي تبديل به زندان شده است. 
امير نصرت منقح؛ از جمله معماراني است كه در بازسازي بناي مسكوني محل زندگي سيد ضيا و قطعه‌بندي ساختمان با سلول‌ها و راهروهاي و تقسيم بنا نقش داشته است. البته فضاي محصور زندان اوين مشتمل بر حدود 40 هكتار زمين است كه ساختمان زندان، بخشي از ان به شمار مي‌رود.
آذر 1380، لايحه‌ تقديمي دولت هشتم با عنوان «لايحه انتقال زندان‌ها و مراكز اقدامات تاميني و تربيتي موجود به خارج از شهرها» در جلسه علني مجلس به تصويب رسيد و در همان ماه توسط شوراي نگهبان تاييد شد. ارديبهشت 1391، محمدباقر قاليباف؛ شهردار وقت تهران از تبديل زندان اوين به بوستان و فضاي سبز و انتقال بزرگ‌ترين زندان سياسي كشور خبر داد تا امروز و با گذشت 10 سال از اين وعده و 21 سال از تصويب اين لايحه، بازداشتگاه اوين همچنان پابرجاست و در اين سال‌ها هم خبر جديدي درباره اجراي اين تصميم شنيده و منتشر نشده است. 


نمايش غيرواقعي از واقعيت‌ها 
طي دهه اخير، قوه قضاييه مهماناني عجيب در زندان اوين داشته از جمله تابستان 1396 كه 50 سفير از كشورهاي خارجي از جمله اندونزي و پرتغال و كره‌جنوبي به بازديد از بزرگ‌ترين زندان سياسي ايران رفتند. سفراي خارجي بعد از بازديد از زندان، شگفت‌زده از وضعيت مطلوب زندان اوين تعريف كردند كه «آنچه از شرايط اينجا ديدم بسيار خوب است. امكانات تربيتي و اصلاحي كه در اين زندان است بسيار خوب است و شرايط زندانيان بسيار خوب و رفتاري كه با آنها مي‌شود بسيار مطلوب است. قبل از اينكه بيايم فكر مي‌كردم اين زندان شلوغ و غيرقابل مديريت باشد و محيط خوب و شادي‌بخش نداشته باشد. هنگام بازديد شوخي مي‌كردم و مي‌گفتم شرايط اينجا آن‌قدر خوب است كه شايد برخي زندانيان ترجيح بدهند در زندان بمانند..... امروز در بازديد اوين فرصتي كردم كه از شرايط اين زندان آگاه شوم. اين يك مدل خوبي است و خيلي شگفت‌زده شدم و برايم اطلاعات جالبي داشت و فكر مي‌كنم شرايط اين زندان واقعا شرايط خيلي خوبي است و اين بازديد من را تحت تاثير قرار داد..... من زندان‌هاي كشورهاي ديگر را نديدم اما چيزي كه برايم خيلي جالب بود اينكه اينجا زندانيان لباس فرم ندارند، اسم‌شان روي لباس‌شان نوشته نشده و درهاي زندان‌ها بسته نيست. اينجا زندانيان نمازخانه، كتابخانه و آرايشگاه دارند و درهاي خوابگاه‌ها بسته نيست و همه مي‌توانند با هم ارتباط داشته باشند.»
با فاصله‌اي كمتر، خبرنگاران داخلي و خارجي هم به تماشاي «اوين» دعوت شده بودند و در همين بازديد بود كه سهراب سليماني؛ مديركل وقت زندان‌هاي استان تهران گفته بود: «ظرفيت اسمي زندان اوين هزار نفر است اما آمار كل زندانيان در اين بازداشتگاه 5 هزار و 300 نفر است كه در حال حاضر، 2 هزار و 500 نفر از آنان در زندان و مابقي در مرخصي هستند.»
در همين بازديد، زندانيان در گفت‌وگو با خبرنگاران از وضعيت زندان ابراز رضايت كرده بودند و تحمل دوران بازداشت در اين زندان را به ديگر بازداشتگاه‌ها ترجيح داده بودند و خبرنگاران هم در گزارش‌هاي خود تاييد كردند كه «مشاهدات ما از گوشه‌هايي از زندان اوين و شرايط زندگي آنان، گفته‌هاي مقامات قضايي جمهوري اسلامي ايران را مبني بر اينكه زندان‌هاي ايران در جهت حفظ حقوق شهروندي و حقوق زندانيان به مراتب بهتر از زندان‌هاي ديگر كشورها است، تاييد مي‌كند.»
بازداشتگاه اوين در طول 4 دهه گذشته، محل نگهداري محكومان سياسي و فعالان مدني و معترضان وضع موجود است. استادان دانشگاه، معلمان، ورزشكاران، دانشجويان، روزنامه‌نگاران، نويسندگان و هنرمندان، فعالان كارگري و دوستداران محيط‌زيست، چهره‌هاي سياسي و حقوقي و قضايي سرشناس، سال‌هاست كه «اوين» خانه دوم‌شان شده است. طي سال‌هاي اخير، مسوولان وقت سازمان زندان‌ها مدعي شده‌اند كه حقوق انساني زندانيان در «اوين» به‌ طور كامل رعايت مي‌شود. شهريور 1400، گروه هكري «عدالت علي» موفق به هك كردن دوربين‌هاي مدار بسته در برخي بندهاي اين زندان شد و بعد از 4 دهه، با نمايش تصاويري تلخ از بدرفتاري زندانبانان «اوين» با زندانيان، واقعيت پشت ديوارهاي بزرگ‌ترين زندان سياسي ايران را به عموم مردم ايران نشان داد.
توضيح اعتماد: تمام اطلاعات اين گزارش مستند به وب‌سايت‌هاي رسمي و گفته‌هاي زندانيان سابق است


نخستين اعدامي‌هاي اوين

بيژن جزني، عضو موسس سازمان چريك‌هاي فدايي خلق، در اواسط اسفندماه ۱۳۵۳ به زندان اوين برده مي‌شود و در شبانگاه ۲۹ فروردين ۱۳۵۴ همراه با ۸ تن در تپه‌هاي اوين توسط مامورين ساواك و زندان اوين تيرباران مي‌گردد.
حسن ضياظريفي، احمد جليلي افشار، سعيد (مشعوف) كلانتري (دايي بيژن جزني)، عزيز سرمدي، محمد چوپان‌زاده، عباس سوركي. مصطفي جوان خوشدل، سيد كاظم ذوالانواري همراه با بيژن جزني تيرباران شدند. روزنامه‌هاي كشور در فرداي آن روز از اعدام بيژن و يارانش خبر دادند كه ۹ زنداني در حين فرار از زندان كشته شدند. اين موضوع تا زمان انقلاب بهمن و دستگيري و محاكمه كاركنان ساواك مسكوت ماند.
در دادگاهِ كوتاه پس از انقلاب، آرش بازجوي ساواك تشريح كرد كه بيژن و يارانش را به تپه‌هاي اوين برده و در آن‌جا به رگبار گلوله بستند.

ارسال دیدگاه شما

ورود به حساب کاربری
ایجاد حساب کاربری
عنوان صفحه‌ها
کارتون
کارتون