نسلي به مثابه تفنگ سر پر
محمدصادق جواديحصار
طي روزها و هفتههاي اخير گزاره تازهاي وارد عرصه كنشگري سياسي و اجتماعي كشور شده است كه تا قبل از اين براي مسوولان و سياستگذاران كشور ناشناخته بود. ورود دانشآموزان و نوجوانان 15، 16 و 17ساله به عرصه مطالبهگريهاي عمومي كشور و برخوردهاي سلبي متوليان آموزش و پرورش و مسوولان امنيتي و... با آنهاست. درباره نسلي صحبت ميكنيم كه بيشترين نياز را به همراهي، ملاطفت و رفتار پدرانه دارد. نسلي كه برخلاف نسلهاي قبل، اطلاعات خود را به صورت مستند و از منابع قابل اطمينان به دست آورده است. نسلي كه دايره آگاهي و درك او با هيچ كدام از نسلهاي قبلي قابل قياس نيست، بنابراين نحوه مواجهه با اين نسل نيز با همه نمونههاي قبلي، تفاوت دارد. در آداب تربيت اسلامي آمده است كه تا هفت سالگي هر آنچه فرزند ميگويد را تاييد كنيد و او را در جايگاه امير خانه بنشانيد؛ از 7سالگي تا 14سالگي، دست به كنترل فرزندان بزنيد و سعي كنيد دايرهاي براي آنها ترسيم كنيد و طي 14 سالگي به بعد هم آنها را در جايگاه مشاور، امين و همراه خود بنشانيد. اگر اين گزاره را بخواهيم در خصوص جوانان اين نسل عينيت بخشيم بايد به اين واقعيت اشاره كنيم كه جوانان 16ساله، 17ساله به بعد در وضعيتي قرار دارند كه بايد آنها را در جايگاه امين، مشاور و همراه جامعه نشاند. اما نه تنها چنين ويژگي براي اين نسل در نظر گرفته نشده است، برخي افراد و جريانات تعاريفي در خصوص اين نسل ارايه ميكنند كه بيشتر باعث فاصله گرفتن اين نسل از جامعه ميشود.نبايد فراموش كرد، اين نسل در حال حاضر به دليل تواناييهاي سترگي كه در عرصه ارتباطات دارد و دادههاي دامنهداري كه از ابزارهاي نوين كسب كرده و مسلح به ابزارهاي تكنولوژيكي در حوزه رسانه شده است، دركي فراتر از دانشهاي متعارف در حوزههاي اجتماعي، سياسي و فرهنگي دارد. اين نسل تصوري از جامعه دارد كه با درك سياستگذاران و متوليان قبلي تفاوت دارد.
بنابراين در شرايطي كه مسوولان، تصميمسازان و سياستگذاران از چنين دركي و تواناييهايي محروم هستند و در اتمسفر ديگري تنفس ميكنند، قادر به درك مطالبات، خواستهها و نيازهاي اين نسل نيستند. نسل 15تا 20سال كه دانشآموزان كشور و دانشجويان سالهاي نخست را تشكيل ميدهند، نسلي است كه مانند تفنگ پر هستند. زيبا، لطيف و ارزشمند در عين حال، قوي، دورپرواز و مستحكم. اين تفنگ سر پر اگر با دقت، با ملاطفت و آرامش روي زانوان فرد قرار بگيرد، ميتواند بهنگامتر و مناسبتر و هدفمندتر هم شليك كرده و در راستاي منافع ملي هم حركت كند. اما اگر از اين نسل غفلت و با تندي با او برخورد شود، مطالباتش به هيچ انگاشته و اصالتش نفي شود، ميتواند بر خلاف منافع ملي كشور و منافع خود عمل كند. لذا مواجهه با اين قشر و با اين نسل ،هوشمندي، سواد كافي، صبر و تحمل و مداراي بسيار زيادي را طلب ميكند. به نظرم ورود اين نسل به مناسبات اجتماعي و تعارضات و تظاهرات خياباني اگر تداوم پيدا كند و اگر برخورد مناسبي با اين حضور و با اين مطالبات صورت نگيرد، اين نسل از اين ويژگي برخوردار است كه چالشها و بحرانهاي فراواني را در فضاي عمومي جامعه شكل دهد. بنابراين نه فقط برخوردهاي فعلي با اين نسل را معقول نميدانم، بلكه درست در نقطه مقابل منافع ملي كشور و منافع نسلهاي آينده ارزيابي ميكنم. به برخوردهاي سلبي در مدارس بايد پايان داده و صداي اين نسل شنيده شود، چراكه فردا ممكن است دير باشد.