• ۱۴۰۳ يکشنبه ۴ آذر
روزنامه در یک نگاه
امکانات
روزنامه در یک نگاه دریافت همه صفحات
تبلیغات
بانک ملی صفحه ویژه

30 شماره آخر

  • شماره 5327 -
  • ۱۴۰۱ سه شنبه ۲۶ مهر

ابوالقاسم دلفي، سفير سابق ايران در فرانسه در گفت‌وگو با «اعتماد»:

خطر اتهام همراهي با روسيه از خطر تحريم‌هاي حقوق بشري بيشتر است

محمدحسين لطف‌الهي

شوراي وزيران اتحاديه اروپا اعلام كرده است كه در واكنش به اتفاقات اخير و ناآرامي‌ها در ايران 11 شخص و 4 نهاد ايراني را تحريم مي‌كند. همزمان گفت‌وگو در اروپا براي تصميم‌گيري در خصوص تحريم ايران براي اتهام ادعايي ارسال پهپاد به روسيه براي استفاده عليه اوكراين ادامه دارد و در حالي كه وزارت امور خارجه هرگونه كمك نظامي به روسيه را تكذيب مي‌كند، احتمال اعمال تحريم‌هاي اتحاديه اروپا در اين زمينه جدي است. اروپايي‌ها اين اقدام ادعايي را نقض قطعنامه 2231 شوراي امنيت سازمان ملل متحد معرفي مي‌كنند. «اعتماد» در گفت‌وگو با ابوالقاسم دلفي، سفير سابق ايران در كشورهاي فرانسه، بلژيك و صربستان به بررسي اين مساله پرداخته است. او معتقد است، خطر مساله اتهام همراهي با روسيه بسيار بيشتر از تحريم‌هاي حقوق بشري است. اين گفت‌وگو را در ادامه مي‌خوانيد. 

   ‌ اتحاديه اروپا در واكنش به اتفاقات اخير و ناآرامي‌ها در ايران تحريم‌هايي حقوق بشري را عليه جمهوري اسلامي وضع كرده است. مقام‌هاي ايراني اين اقدام را دخالت در امور داخلي و با انگيزه سياسي مي‌خوانند اما اروپا معتقد است كه دغدغه‌هاي حقوق بشري به اتخاذ چنين تصميمي منجر شده است. ارزيابي شما در اين باره چيست؟
براي بررسي اين مساله بايد به كمي قبل‌تر بازگرديم و مجموعه‌اي از مسائل را در نظر بگيريم تا بتوانيم به پاسخ مناسب برسيم. روابط ايران و اروپا پس از انقلاب اسلامي ايران روابط متلاطمي بوده و ما فراز و فرودهايي را در اين رابطه تجربه كرده‌ايم. پس از مذاكرات برجام و توافق وين اين روابط شكل جديدي به خود گرفت. در دولت جديد، طي اين چهارده ماهي كه از آغاز به كار دولت سيزدهم مي‌گذرد، روابط با اروپا و نوع مناسبات با كشورهاي اروپايي بار ديگر دچار تغيير شد. به همين دليل مذاكرات هسته‌اي يا به قول مقام‌هاي دولت جديد مذاكرات رفع تحريم‌ها ماه‌ها ادامه پيدا كرد و به نتيجه نرسيد. در مرحله آخر مذاكرات، آقاي بورل مسوول سياست خارجي اتحاديه اروپا پيشنهادي را ارايه كرد تا ايران و ايالات متحده بر سر موضوعات مورد اختلاف به توافق برسند. ايران پاسخ‌هايي را داد، امريكا نظرات خود را ارايه كرد و در نهايت دو طرف به نتيجه‌اي نرسيدند. يعني اميدها به احياي برجام هم بسيار كم و روابط ايران و اروپا وارد دوران پرتنش خود شد. همزمان با بي‌نتيجه ماندن مذاكرات هسته‌اي، اروپا با يك بحران ديگر هم مواجه شد. روسيه حمله نظامي به اوكراين را آغاز كرد و اين بحران از نظر امنيتي، اقتصادي و انرژي براي اروپايي‌ها بسيار پرهزينه بود. در اين شرايط روس‌ها فشار مي‌آوردند و از موضوع انرژي براي افزايش فشار عليه اروپا استفاده مي‌كردند. براي اروپايي‌ها كه به دنبال منابع جديد انرژي مي‌گشتند و سابقا هم همكاري‌هايي با ايران در اين زمينه داشتند، ايران مي‌توانست گزينه خوبي براي تامين بخشي از نيازها در حوزه انرژي باشد. با به سرانجام نرسيدن برجام اين گزينه از ميان رفت. علاوه بر اينها، ما مشكلاتي بر سر دوتابعيتي‌ها با اروپايي‌ها و امريكايي‌ها داشتيم. به ويژه با فرانسه اين مشكل جدي بود و اين خود معضلي بود كه تنش ميان ايران و اروپا را افزايش مي‌داد. مجموعه اين عوامل باعث شد ظرفيتي ايجاد شود تا اروپا از مواضع سنتي خود كه اصولا مواضع راديكالي نيست و نسبت به نگاهي كه امريكايي‌ها به ايران دارند موضع متعادل‌تري است، عدول كنند. گمان آنها اين است كه ما روابط را از حالت عادي خارج كرديم و به سوي تنشِ بيشتر پيش رفتيم. در كنار اين مساله، موضوع پهپادها هم مساله‌ساز است. اروپايي‌ها ايران را متهم مي‌كنند كه تهران به روسيه كمك نظامي انجام مي‌دهد و براي روسيه پهپاد ارسال مي‌كند. به رغم اينكه موضع رسمي ايران دعوت طرفين به گفت‌وگو و تكذيب كمك نظامي است اما فضاي بين‌المللي به اين سمت و سو رفته كه ايران و روسيه در جنگ اوكراين در كنار هم قرار گرفته‌اند. برخي رفتارهاي ما نظير غيبت در نشست اخير مجمع عمومي كه طي آن قرار بود به موضوع روسيه و اوكراين پرداخته شود، برداشت‌هاي نابجا درباره ما در جامعه بين‌المللي را تشديد كرد. همه اين دلايل در كنار هم اروپا را به سوي تشديد مواضع عليه ايران سوق داد. تشخيص آنها اين است كه روش و مكانيسم رفتار با ايران به دليل نگاه به شرق ايران و هم‌سويي تهران با مسكو در برخي مسائل بايد تغيير كند. اتفاقات داخلي ايران و مسائلي كه طي چند هفته گذشته نيز اتفاق افتاد، باعث شد تا اروپايي‌ها بخواهند از آن به عنوان يك عامل فشار عليه ايران استفاده كنند. در اين يكي دو هفته، اروپايي‌ها هر كدام به نوبه خود واكنش‌هايي را داشتند، از آلمان و فرانسه گرفته تا سران اتحاديه اروپا و ديگر كشورهاي عضو اتحاديه هركدام مواضعي اتخاذ كردند و تحريم‌هايي هم عليه ايران وضع شد.
  ‌همان‌طوركه اشاره كرديد، طي دو هفته گذشته مواضعي از سوي اروپايي‌ها مطرح شده بود. عملكرد دستگاه ديپلماسي براي جلوگيري از تبديل اين مواضع عليه ايران به تحريم عليه ايران را  چطور مي‌بينيد؟ 
به عقيده من تماس‌هاي تلفني و ارتباطاتي كه آقاي وزير امور خارجه با برخي وزراي خارجه اروپايي و آقاي بورل گرفتند و نوع خبرهايي كه از اين مكالمات بيرون داده شد، نه تنها در جهت كاهش اين تنش در حال افزايش موثر نبود بلكه اروپايي‌ها نوعي تهديد را از آن برداشت كردند. يكي از رسانه‌هاي غربي هم اين مساله را درز داد كه ايران پيام تهديدآميزي را به اروپايي‌ها ارسال كرده و هشدارهايي داده كه اگر تحريمي اعمال شود تهران هم واكنشي جدي نشان خواهد داد. به هرحال همان‌گونه كه ما به زبان تهديد واكنش خوبي نشان نمي‌دهيم و دنيا نمي‌تواند مشكلاتش را با ما با زبان تهديد حل كند، بعيد است كه ما بتوانيم مشكلات‌مان را از طريق تهديد حل‌و‌فصل كنيم. بايد توجه كنيم با توجه به مشكلاتي كه امروز در داخل كشور با آن مواجه هستيم، افزايش تنش با اروپا مشكلات‌مان را بيشتر خواهد كرد.


  ‌ رويكرد ايران در قبال اروپا بايد چگونه باشد؟
ما بايد زبان تهديد را كنار بگذاريم. شما ببينيد، هرگاه كه جهان تلاش كرد با ما با زبان زور سخن بگويد، واكنش ما برعكس بود و در مسير خود مصمم‌تر عمل كرديم. همين مساله در مورد ديگران نيز صادق است. راه‌حل عبور از شرايط فعلي گفت‌وگو با كشورهاي اروپايي و به ويژه كشورهاي موثر اروپايي براي رسيدن به دركي درست از ديپلماسي ايران است. برداشت‌هاي نادرستي كه از ايران وجود دارد نتيجه‌اش مي‌شود همين وضعيت فعلي. ما بايد بگوييم به دنبال تنش نيستيم و نمي‌خواهيم جنجال‌آفريني كنيم. ما خواهان حل مشكلات از طريق گفت‌وگو هستيم. تهديد، مكالمات تلفني نظير آنچه در اين دو هفته اتفاق افتاده و اين مدل خبررساني كه شاهدش بوديم راه درستي براي حل مشكلات   نيست. 
  ‌ پوليتيكو در روزهاي گذشته ادعا كرد كه تهران به گروهي از ديپلمات‌هاي اروپايي هشدار داده در صورت اعمال تحريم‌ها «روابط دوجانبه ممكن است دوام نياورد». فكر مي‌كنيد واكنش تهران به تحريم‌هاي  اخير چه  باشد؟
به هرحال طبيعي است كه ايران نمي‌تواند عكس‌العملي نشان ندهد و از كنار هر اتفاقي كه افتاد به سادگي بگذرد. ما طبيعتا عكس‌العملي خواهيم داشت اما عكس‌العمل ما بايد متناسب با اقدام اروپايي‌ها باشد. قطع رابطه، كاهش رابطه يا تحت‌تاثير قرار گرفتن رابطه ديپلماتيك با هر كشوري كه امكان حل مشكلات با آن كشور وجود دارد، از بي‌نتيجه‌ترين راه‌هايي است كه مي‌توانيم از آن استفاده كنيم. اين كانال ديپلماتيك و گفت‌وگو تنها مسيري است كه امكان حصول راه‌حل از طريق آن وجود دارد و اگر ما خود عمدا اين راه را مسدود كنيم، كار درستي نيست. بعيد مي‌دانم دولت فعلي و وزارت امور خارجه به دنبال چنين راه‌حلي باشد و اگر اين اتفاق بيفتد نوعي خودزني است. راه‌حل‌هاي زيادي وجود دارد كه بتوانيم با حفظ پرستيژ پاسخ متناسب به اقدام اروپا بدهيم.
  ‌ اروپايي‌ها در حال بررسي مساله ادعايي ارسال پهپادهاي ايراني به روسيه و استفاده از آنها جنگ عليه اوكراين هستند و احتمال اعمال تحريم در اين زمينه هم وجود دارد. آنها معتقدند مساله ادعايي ارسال پهپادها به روسيه از سوي ايران، نقض قطعنامه 2231 شوراي امنيت سازمان ملل متحد است. به عقيده شما اين نوع سياست‌ورزي دولت سيزدهم كه باعث شده جهان، ايران را در كنار روسيه ببيند چه تاثيري روي روابط ايران خواهد داشت؟
واقعيت اين است كه در مقطع فعلي نوع رابطه ما با روسيه و نحوه مديريت ما در اين زمينه بسيار حساس و مهم است. ايران و روسيه در حال حاضر روابط نزديكي دارند. دولت فعلي هم نگاه به شرق را خيلي علني‌تر دنبال مي‌كند و از همين رو نحوه بازنمايي رابطه ايران با روسيه نيز متفاوت شده است. در موضوع اوكراين و حمله نظامي روسيه به اين كشور نيز، جهان و كساني كه در اين زمينه روبروي روسيه قرار گرفتند به دنبال تنبيه مسكو هستند و مي‌خواهند واكنشي داشته باشند كه روسيه ديگر چنين اقدامي را تكرار نكند. اراده غرب براي تنبيه روسيه جدي است. غرب پس از تجربه كريمه و همه‌پرسي اخير براي الحاق چهار منطقه از خاك اوكراين به روسيه، مايل نيست راه را براي تكرار دوباره اينگونه اتفاقات باز بگذارد. شما ببينيد حمايت از اوكراين شدت گرفته؛ هم از نظر آموزش نيروها هم ارسال تجهيزات و هم حمايت مالي. همان‌طوركه بايدن و بسياري از سران ناتو اعلام كردند آنها در پي مواجهه جدي با روسيه هستند. در اين شرايط كشورهايي كه علنا كنار روسيه قرار بگيرند، تبعات اين مساله دامن‌گيرشان خواهد شد. هرچند وزارت امور خارجه ما مي‌گويد ما چنين نكرده‌ايم، قائل به گفت‌وگو هستيم و بي‌طرفي پيشه كرده‌ايم در اذهان عمومي دنيا مساله اينچنين جا افتاده كه ايران به كشور اشغالگر سلاح ارسال مي‌كند و از اين سلاح‌ها براي هدف قرار دادن مواضع ارتش، زيرساخت‌ها و مناطق مسكوني استفاده مي‌شود. اگر وضعيت با اين شيوه ادامه يابد، ما بايد منتظر عواقب جدي باشيم و بهاي حمايت از روسيه را بپردازيم. انتظار مي‌رود همان‌طوركه وزير خارجه و سخنگوي وزارت خارجه روي بي‌طرفي تاكيد دارند و ارسال سلاح را تكذيب مي‌كنند اين اقدام در سطوح بالاتر نيز با جديت دنبال شود. ما بايد بي‌طرفي رسمي خود را به اثبات برسانيم و بگوييم طرف متجاوز نيستيم. ما زخم تجاوز نظامي را چشيده‌ايم و هشت سال جنگ نابرابر تحميلي را از سر گذرانديم. ما كشوري نيستيم كه بخواهيم از تجاوز حمايت كنيم. عواقب حمايت از روسيه بسيار بيشتر از تحريم‌هاي حقوق بشري اروپا خواهد بود.
  ‌ پس معتقديد اهميت جلوگيري از تبعات اتهام همراهي با روسيه در جنگ اوكراين مهم‌تر از فشارهاي حقوق  بشري اروپاست؟
الان رفتن به سمت اينكه تحريم‌هاي اروپا را بزرگنمايي كنيم و بر اساس آن واكنش داشته باشيم، فرار از واقعيت مهم‌تري است كه ما را تهديد مي‌كند. ما با اروپايي‌ها مي‌توانيم مذاكره و مساله را حل كنيم اما اكنون كه اين فرصت وجود دارد بايد از آن استفاده كنيم تا اتهام همراهي با روسيه و همراهي با كشور اشغالگر به ما  نچسبد.
   ‌ به عنوان سوال پاياني، با توجه به اينكه برجام اهميت زيادي براي كشورهاي اروپايي دارد و عنصري تعيين‌كننده در روابط ايران و اروپاست، آيا امكان اين را مي‌بينيد كه پس از انتخابات كنگره امريكا شرايط براي احياي برجام و ترميم رابطه فراهم شود؟
آنچه الان از جمع‌بندي مذاكرات برمي‌آيد، اين است كه چندان نمي‌شود اميدي به آينده مذاكرات داشت. به هرحال نه ما مطالبات امريكايي‌ها را قبول داريم و نه آنها خواسته‌هاي ما را مي‌پذيرند. ايران و ايالات متحده به نقطه بدون راه‌حل رسيده‌اند. اگر در پي انتخابات كنگره آرايش سياسي كنگره هم تغيير كند و جمهوري‌خواهان وزن بيشتري پيدا كنند، انتظار اين است كه مواضع ايالات متحده در قبال ايران تشديد شود. از سوي ديگر انتخابات رياست‌جمهوري هم در سال 2024 در پيش است و در آن زمان فشار بر دموكرات‌ها در موضوع ايران بيشتر خواهد شد. به همين دليل دور از دسترس است كه بخواهيم فكر كنيم پس از انتخابات كنگره گشايش ويژه‌اي در مسير مذاكرات اتفاق خواهد افتاد. از طرفي حتي اگر رييس‌جمهور بعدي هم روي كار بيايد و كنگره را هم كاملا همراه خود داشته باشد، ما به زماني رسيده‌ايم كه موعد پايان بسياري از تعهدات ايران فرا رسيده و اين يعني برجام به انتهاي راه خود رسيده است. به‌طور كلي مشكل است كه فكر كنيم در اين شرايط برجام مي‌تواند مشكلات عميق ما را حل كند. ضمن اينكه نگاه دولت فعلي و نوع مطالباتي كه اين دولت از ايالات متحده دارد چشم‌انداز روشني پيش روي مذاكرات نمي‌گذارد كه بتوانيم 1+4 يا 1+5 را به سمت اجراي برجام بازگردانيم.


    تشخيص آنها اين است كه روش و مكانيسم رفتار با ايران به دليل نگاه به شرق ايران و هم‌سويي تهران با مسكو در برخي مسائل بايد تغيير كند. اتفاقات داخلي ايران و مسائلي كه طي چند هفته گذشته نيز اتفاق افتاد، باعث شد تا اروپايي‌ها بخواهند از آن به عنوان يك عامل فشار عليه ايران استفاده كنند
   به عقيده من تماس‌هاي تلفني و ارتباطاتي كه آقاي وزير امور خارجه با برخي وزراي خارجه اروپايي و آقاي بورل گرفتند و نوع خبرهايي كه از اين مكالمات بيرون داده شد، نه تنها در جهت كاهش اين تنش در حال افزايش موثر نبود بلكه اروپايي‌ها نوعي تهديد را از آن برداشت كردند
   طبيعي است كه ايران نمي‌تواند عكس‌العملي نشان ندهد و از كنار هر اتفاقي كه افتاد به سادگي بگذرد ما طبيعتا عكس‌العملي خواهيم داشت اما عكس‌العمل ما بايد متناسب با اقدام اروپايي‌ها باشد. قطع رابطه، كاهش رابطه يا تحت‌تاثير قرار گرفتن رابطه ديپلماتيك با هر كشوري كه امكان حل مشكلات با آن كشور وجود دارد، از بي‌نتيجه‌ترين راه‌هايي است كه مي‌توانيم از آن استفاده كنيم
   انتظار مي‌رود همان‌طوركه وزير خارجه و سخنگوي وزارت خارجه روي بي‌طرفي تاكيد دارند و ارسال سلاح را تكذيب مي‌كنند اين اقدام در سطوح بالاتر نيز با جديت دنبال شود
    ما زخم تجاوز نظامي را چشيده‌ايم و هشت سال جنگ نابرابر تحميلي را از سر گذرانديم. ما كشوري نيستيم كه بخواهيم از تجاوز حمايت كنيم. عواقب حمايت از روسيه بسيار بيشتر از تحريم‌هاي حقوق بشري اروپا خواهد بود

ارسال دیدگاه شما

ورود به حساب کاربری
ایجاد حساب کاربری
عنوان صفحه‌ها
کارتون
کارتون