گزارشي درباره اهميت و تاثير فيلم كوتاه در آينده سينما
خالقان ناشناخته ايدههاي ناب
تينا جلالي
هر ساله در موسم برگزاري جشنواره فيلم كوتاه تهران، وقتي به تماشاي ساختههاي كارگردانان جوان مينشينيم و انديشهها و تفكرات متفاوت و بعضا جديد فيلمسازان را ورق ميزنيم اين نكته به ذهن متبادر ميشود كه از ميان همين جوانان نوجو و نوگرا، نسل آينده سينماگران ايران پديدار شوند، جواناني سرشار از شور و انرژي و با خلاقيتهاي بعضا حيرتانگيز كه در دقايقي كوتاه، جهان عظيمي از انديشه به مخاطب هديه ميدهند. اين فيملسازان جوان گاهي چنان ايدههاي بكر و خلاقانهاي را در آثارشان طرح ميكنند و چنان حرفهاي بزرگي را در قالبهاي كوچك و فيلمهاي چند دقيقهايشان به تماشاگر تحويل ميدهند كه تا سالها پس ذهن ميماند. آثاري نه تنها برخوردار از تخيل بالا و قابلتحسين كه حتي به لحاظ ساختاري واجد يكجور غافلگيري براي مخاطب. فيلمهايي كه در يك دقيقه روايت ميشوند اما اهميت هنريشان كمتر از يك فيلم بلند نيست. ميتوان بارها و بارها به تماشايشان نشست و از قصهگويي و روايتپردازي آنها لذت بُرد و خسته نشد. قاطعانه ميتوان گفت پافشاري روي ايدههاي ناب و جسارت در اجرايي كردن افكارشان و عدم نگاه كاسبكارانه از نشانههاي اصلي اين سينما و خصوصيات بارز كارگردانهاي آن است. كدام مخاطب جدي سينما ميتواند از ياد برده باشد كه عباس كيارستمي، ناصر تقوايي، مسعود كيميايي، داريوش مهرجويي، رخشان بنياعتماد، اصغر فرهادي، محمود كلاري، شهرام مكري، مجيد برزگر، سعيد روستايي و بسياراني ديگر از دل همين سينماي كوتاه و تجربهگرا درآمدند و آثار مهم و ماندگار را براي آيندگان و تاريخ سينماي ايران برجاي گذاشتند؟
يكي از مديران سينما (هاشم ميرزاخاني، مديرعامل موسسه سينما شهر) ميگفت: امروز بيش از ۸۰درصد سينماي حرفهاي را سينماگراني تشكيل ميدهند كه از دل اين رويداد معرفي شدهاند. حتي برخي مسوولان و مديران سازمان سينمايي نيز از برگزيدگان جشنواره فيلم كوتاه تهران بودهاند. در اين رويداد درخشيدهاند و حالا نيز در حوزه سينما فعاليت ميكنند.
اگر ساخت فيلم كوتاه درآمد داشت هميشه ميساختم
اما درباره سينماي كوتاه و ساخت فيلم كوتاه آنچه اهميت دارد و به عنوان پرسش مطرح است، اين است كه آيا جايگاه فيلم كوتاه به اندازه آينده درخشاني كه ميتواند پيش روي فيلمسازان جوان بگذارد، جدي گرفته ميشود؟
كاوه سجادي حسيني از كارگرداناني است كه به عنوان فيلمساز حرفهاي شناخته ميشوند. او سالهاست كه در زمينه ساخت فيلمهاي بلند سينمايي فعاليت دارد اما همچنان گوشه چشمش به سينماي كوتاه است. سجادي حسيني برخلاف بسياري از فيلمسازاني كه به ساخت فيلم كوتاه به عنوان پله و نردباني براي رسيدن به موفقيتهاي فيلم بلند نگاه ميكنند، معتقد است كه فيلم كوتاه پلهاي براي ساخت فيلم بلند يا رسيدن به يك موقعيت نيست بلكه خودش موقعيت است و يك نوع سينماست. همان قدر قابل تامل، قابلتوجه و شايسته قدرداني. او به «اعتماد» ميگويد: «فيلمساز، فيلمساز است؛ مهم آن جهانبيني و نگاهي است كه در فيلم جاري است. حال اين حرف يا در زمان كمتري گفته ميشود يا به صورت فيلم بلند روايت ميشود.»
او ادامه ميدهد: «به نظرم در ساخت فيلم كوتاه فيلمسازان بسيار آزادتر و راحتتر ميتوانند حرفهايشان را بگويند و دغدغههايشان را مطرح كنند. براي اينكه در ساخت فيلمهاي كوتاه سرمايه تاثيرگذار نيست و استرس بازگشت مالي وجود ندارد. كارگردان براي تجربه خود ريسك بيشتري ميكند و اين خود باعث چابكي و پويايي در كار ميشود. وقتي فيلمساز با نگاه بالاسري مواجه نباشد، حرف و نگاه خودش را در فيلم جاري ميكند و اين باعث بروز خلاقيت و پيشرفت و نگاه جديد ميشود.»
سجادي در بخش ديگري از صحبت خود به اعمال سانسور و مميزي در فيلم كوتاه اشاره ميكند و با اشاره به اينكه فيملسازان كوتاه هم به اندازه فيلمسازان بلند با سانسور دست و پنجه نرم ميكنند، توضيح ميدهد: اين جوانان در ابتداي مسير ياد ميگيرند چگونه با سانسور كار كنند و اين محدوديتها خلاقيت به وجود ميآورد.
كارگردان فيلم «بيسر» در ادامه صحبتش به تغيير مسيري كه كارگردانان فيلم كوتاه به بلند دارند، اشاره ميكند و ميگويد: «از آنجايي كه سينماي كوتاه درآمدزايي و مفر درآمدي تعريف نشدهاي ندارد، فيلمسازان براي ارتزاق تغيير مسير ميدهند و به سينماي بلند و حرفهاي گرايش پيدا ميكنند و به نوعي مجبور ميشوند فيلم بلند بسازند. خود من اگر با فيلم كوتاه درآمد كسب ميكردم و تامين ميشدم، هميشه فيلم كوتاه ميساختم و با همان رهايي و آزادي خاصي كه دراين حيطه وجود دارد، كار ميكردم؛ اما همانطور كه درابتداي صحبتتان اشاره شد، نكته ديگري كه در تغيير مسير فيلم كوتاه وجود دارد اين است كه فيلمساز تا فيلم بلند نسازد، ديده نميشود و به تعبيري جامعه هنري قبولش نميكند. هرقدر هم جايزه در مجامع بزرگ كسب كند، بعد از مدتي عادي ميشود و انگار كه هيچ اتفاقي براي او نيفتاده! درنتيجه فيلمساز مجبور ميشود براي ديده شدن به سينماي بلند رجوع كند. وقتي هم فيلم بلند ميسازد ديده ميشود و تاثير حرفهايش بيشتر احساس ميشود. البته اين فقط مربوط به سينماي ايران نيست بلكه در تمام دنيا هيجان ساخت فيلم بلند براي فيلمسازان كوتاه وجود دارد.»
او در بخش ديگري از صحبتش به سختي ساخت فيلم كوتاه اشاره ميكند و يادآور ميشود كه وقتي يك كارگردان فيلم بلند ميسازد، تازه متوجه ميشود كه ساخت فيلم كوتاه چقدر سختتر از فيلم بلند است. چون بايد در تايم مشخصي نگاه درست و دقيقي داشته باشد كه خلاقيت و تجربه هم در آن لحاظ شود.
كارگردان فيلم «بوفالو» در انتهاي صحبتش به انتخاب موضوع و مضاميني كه فيلمسازان كوتاه بايد انتخاب كنند، اشاره ميكند و ميگويد: «توصيه من اين است كه علاقهمندان ساخت فيلم كوتاه اگر ميخواهند فيلم بسازند با نبض و درد جامعه حركت كنند و براساس آن، موضوع فيلمشان را انتخاب كنند و فيلم كوتاه بسازند؛ چراكه تاريخ مصرف اين نوع فيلمها هيچوقت تمام نميشود؛ اما اگر فيمسازي بخواهد سياسزده باشد يا نگاه شخصي خود را در فيلم لحاظ كند، فيلمش مشمول زمان شده و تاثيرپذيري خاصي در سينماي ايران نخواهد داشت. به عقيده من فيلمساز بايد درد جامعه خود را انتقال دهد و مضامين اجتماعي روز را بشناسد.»
در ساخت فيلمتان از نامهاي بزرگ استفاده نكنيد
يكي از مواردي كه هميشه در ساخت فيلم كوتاه مدنظر فيلمسازان جوان بوده، اين است كه از چهرههاي شناخته براي معرفي بيشتر فيلمشان بهره بردهاند. البته دليل ديگري هم ميتوان براي اين انتخاب آنها برشمرد و آن، بالا بردن كيفيت كارشان است. رضا كيانيان در نشست تخصصي «پرسش از بازيگردان» به نكته مهمي در اين باره اشاره كرد، او گفت: «وقتي ميخواهيد فيلم كوتاه بسازيد، از بازيگر و تصويربردار اسم و رسمدار استفاده نكنيد چون وقتي فيلمتان تمام ميشود مثلا ميگويند آقاي كلاري فيلم را ساخته است! پس سعي كنيد در فيلمتان كار خودتان را نشان بدهيد. اين را هم بايد بگويم اگر بخواهيد [فقط] يك چيز را مدنظر داشته باشيد، اشتباه ميرويد. پس بايد خلاقيت داشته باشيد؛ به شرطي كه دنياي خود را بشناسيد. البته تمام حرفهايي كه گفتم اصلا قانون نيست.»
چرا نبايد به استعدادهاي جوان كمك كنم؟
اما بابك كريمي، بازيگر شناختهشده سينماي ايران كه با فيلمسازان فيلم كوتاه همكاريهاي زيادي دارد، نظري متفاوت با كيانيان دارد. او در اهميت جدي گرفتن فيلم كوتاه به «اعتماد» ميگويد: «به نظر من ساخت فيلم كوتاه مقدمهاي است براي اينكه مسير فيلمسازي بلند براي كارگردانان هموار شود و همه بزرگان سينماي ايران و جهان هم روزي از سينماي كوتاه شروع كردند.»
اين هنرپيشه در پاسخ به اينكه آيا معتقد است فيلمسازان فيلم كوتاه در ساخت فيلمشان بهتر است به عوامل سرشناس وابسته نباشند؟ ميگويد: «چرا ما نبايد به استعدادهاي جوان كمك كنيم؟ روزي ما هم جوان بوديم و براي اينكه استعداد و تواناييمان ديده شود، بزرگان و شناخته شدههاي ديگري به ما كمك كردند؛ پس ما هم موظف هستيم به علاقهمنداني كه استعداد و توانايي دارند، كمك كنيم و من در خودم احساس مسووليت ميكنم كه هر وقت جرقهاي از شعور و نبوغ در جواني ميبينم به او كمك كنم تا رشد كند. اصلا چه ايرادي دارد آقاي فلاني كه چهره شناخته شدهاي است، وقتي استعدادي را كشف ميكند، معرف اين استعداد جوان باشد؟»
بازيگر فيلم «جدايي نادر از سيمين» در ادامه ميگويد: «وقتي فيلمنامه فيلم كوتاهي خوب باشد، كارگردان هم مستعد باشد و من هم وقتم آزاد باشد، قطعا با فيلمسازان كوتاه همكاري ميكنم. بعضي اوقات اگر سرم شلوغ باشد، همكاري شكل نميگيرد ولي بعضي وقتها هم ممكن است سه فيلم كوتاه پشت سر هم كار كنم.»
اين بازيگر درباره اهميت و جدي گرفتن فيلم كوتاه و تاثير آن بر نسلهاي آينده سينما توضيح ميدهد: «سينماي كوتاه را بايد بسيار جدي گرفت؛ براي اينكه آينده سينماي ايران در دستان همين فيلمسازان فيلم كوتاه است. بايد به دنبال استعدادهاي جوان و خلاق باشيم. ما يك روز ميرويم و آنها سر كار ميآيند. جوانان امروز، نشانههاي سينماي فردا را در خود دارند.»
كريمي با طرح اين پرسش كه چرا فوتبال اروپا آنقدر سرآمد است؟ ميگويد: «براي اينكه تيمهاي بزرگ در كنار خود تيم جوانان دارند و در آنجا استعداديابي ميكنند خيلي از قهرمانان امروز تيمهاي بزرگ از همين تيمهاي جوان شروع كردند و كسي آنها را زيرنظر گرفته است. در فوتبال دنيا اشخاصي به نام نظارهگر فعاليت دارند. اين افراد نظارهگر در شهرستانها، در مدارس و حومه شهر استعدادها را مدام رصد كرده و كشف ميكنند. براي همين است كه تيم فوتبال اروپا هميشه پيشرو است. بايد در سينماي ايران چنين روشي را اتخاذ كنيم و در شهرستانها دنبال استعدادها بگرديم نظرم اين است كه بهتر است ميوه را از درخت بچينيم نه اينكه كمپوتش را بخريم.»
به گفته اين بازيگر اگر به آينده سينماي ايران علاقهمند هستيم، بايد به دنبال كشف استعدادهاي جوان، نوجو و نوگرا باشيم: «امروز تهيهكنندههاي سينماي ايران با حضور در اين جشنواره ميتوانند استعدادها را كشف كنند اما متاسفانه سينماي ايران به گونهاي است كه همه به دنبال استعداد مطمئن هستند، نه كشف خلاقيتها. سالها در ايتاليا درس ميدادم. خيلي از جوانهاي ايتاليايي كه امروز براي خودشان در سينماي ايتاليا اسم و رسم دارند، از شاگردان من بودند.
جاي خالي دوربينها روي عرشه لنج، ميان عشاير و...
امروز با يك جستوجوي كوچك در سينماي ايران ميبينيم كه بسياري از سينماگران حرفهاي ايران از شهرهاي مختلف ايران هستند اما هيچوقت به اين فكر كردهايد كه چرا اكثر فيلمهاي ايران در پايتخت ساخته ميشوند؟ كارگرداني كه اصالتا كرمانشاهي و اتفاقا شناخته شده است، در آثارش از مردمان اين شهر روايتي ارايه نميدهد؟ چرا؟
اتفاقا يكي از نقدهايي هم كه به فيلمهاي جشنواره امسال ميشود، در همين راستاست كه يا فيلمسازان تحتتاثير فيلمهاي بلند هستند، يا از قصههايي بهره ميبرند كه به مركز تهران معطوف ميشود و موضوعات بيشتر درباره مسائل شهري، مثلث عشقي و... است. همين ميشود كه از پرداخت به قصههايي كه بازگوكننده روايات و مشكلات همه مناطق ايران باشد باز ميمانند. احمدرضا درويش كارگردان نام آشناي سينماي ايران در خلال نشست جشنواره فيلم كوتاه تهران به نكته مهمي اشاره ميكند و ميگويد: «ايران كه فقط تهران نيست، پس انحصار را بشكنيد.» او ادامه ميدهد: «همانطور كه در فيلمهاي بلند مسائلي مانند سرمايه باعث ميشود دوربينها در جايجاي ايران قرار نگيرد، اينجا هم دوربين ما دربرگيرنده همه مناطق نيست. مثلا دوربين ما در عرشه، لنج يا ميان عشاير نيست. موضوعات بيشتر درباره مسائل شهري، مثلث عشقي و... است. ريشه اين موضوع به مسائل فرهنگي ما برميگردد و بخشي معطوف به بودجه است و اينگونه است كه موضوعات هم محدود ميشود. اگر سينماي جوانان بتواند از نظر كمي و پشتيباني به گونهاي عمل كند كه جوانان توليد كنند و فيلمي بسازند كه عطر و بويي كمتر ديده شده داشته باشد، بهتر است و اين يك انتخاب خلاقانه خواهد بود. پس از دوستان خواهش ميكنم از كساني كه شهر، فرهنگ و در كليت ايرانيت و وطن را در فيلمها مورد توجه قرار دادهاند، حمايت كنند. تا اين انحصار شكسته شود چون ايران فقط تهران نيست، متاسفانه به دليل بيعدالتي فرهنگي، بخشي از افراد در شهرستانها شهروندان درجه دو و سه محسوب ميشوند.»
جشنواره فيلم كوتاه و يادآوري يك نكته
اما اين روزها در جريان برگزاري جشنواره سيونهم نكته مهمي كه بسيار به چشم ميآيد و قابل طرح است سالنهاي شلوغ اين رويداد است كه مهمترين دليل اين حجم عظيم در پرديس سينمايي ملت به رايگان بودن تماشاي فيلمهاي اين رويداد بينالمللي مربوط ميشود. اين مهم بيش از هر چيزي نشاندهنده اين نكته است كه سينما همچنان يكي از مهمترين تفريحات مردم است. قابلتوجه بعضي از سينماگران و سينماداران كه تصور ميكنند سالنهاي سينمارو به تعطيلي است و مخاطبي ندارد! شلوغيهاي اين روزهاي جشنواره فيلم كوتاه نشان ميدهد اگر اين هنر با قيمت بليت مناسب و فيلم باكيفيت خوب به تماشاگر عرضه شود، مخاطبان خود را خواهد داشت.
بابك كريمي: چرا ما نبايد به استعدادهاي جوان كمك كنيم؟ روزي ما هم جوان بوديم و براي اينكه استعداد و تواناييمان ديده شود، بزرگان و شناخته شدههاي ديگري به ما كمك كردند؛ ما موظفيم به علاقهمنداني كه استعداد و توانايي دارند، كمك كنيم. من در خودم احساس مسووليت ميكنم كه هر وقت جرقهاي از شعور و نبوغ در جواني ميبينم به او كمك كنم.
احمدرضا درويش: همانطور كه در فيلمهاي بلند مسائلي مانند سرمايه باعث ميشود دوربينها در جايجاي ايران قرار نگيرد، اينجا هم دوربين ما دربرگيرنده همه مناطق نيست. مثلا دوربين ما در عرشه، لنج يا ميان عشاير نيست. موضوعات بيشتر درباره مسائل شهري، مثلث عشقي و... است. ريشه اين موضوع به مسائل فرهنگي ما برميگردد و بخشي معطوف به بودجه است و...
رضا كيانيان: وقتي ميخواهيد فيلم كوتاه بسازيد، از بازيگر و تصويربردار اسم و رسمدار استفاده نكنيد چون وقتي فيلمتان تمام ميشود مثلا ميگويند آقاي كلاري فيلم را ساخته است! پس سعي كنيد در فيلمتان كار خودتان را نشان بدهيد. اين را هم بايد بگويم اگر بخواهيد [فقط] يك چيز را مدنظر داشته باشيد، اشتباه ميرويد. پس بايد خلاقيت داشته باشيد.
كاوه سجادي حسيني: وقتي يك كارگردان فيلم بلند ميسازد، تازه متوجه ميشود كه ساخت فيلم كوتاه چقدر سختتر از فيلم بلند است... علاقهمندان ساخت فيلم كوتاه اگر ميخواهند فيلم بسازند با نبض و درد جامعه حركت كنند و براساس آن، موضوع فيلمشان را انتخاب كنند و فيلم كوتاه بسازند؛ چراكه تاريخ مصرف اين نوع فيلمها هيچوقت تمام نميشود.