به انگيزه يكم آبان، روز جهاني آگاهي از «لُكنتِ زبان»
سينما و پديده زبان پريشي
عزيزالله حاجيمشهدي
روز يكم آبان ماه، برابر با 22 اكتبر، روز جهاني آگاهي از «لُكنتِ زبان» نامگذاري شده است. اين نامگذاري كه از روز 22 اكتبر سال 1998 آغاز شده است، سرآغاز توجهي جدي به پديده «لكنت» (stuttering/ Tongue tie) يا «ناروانيِ گفتار» به حساب ميآيد. انتخاب چنين روزي با هدف آگاهيبخشي و بالا بردن ميزان آشنايي همگاني افراد جوامع انساني به اين پديده زبانشناختي و روانشناختي است كه از ديدگاه زبانشناسان به عنوان گونهاي «زبان پريشي» شناخته شده است.
زبان پريشي يكي از سرفصلهاي مهم موردنظر بسياري از زبانشناسان در موضوع زبانآموزي كودكان است كه در علم زبانشناسي
(Linguistics) از آن به عنوان يكي از دشواريهاي زبانآموزي ياد ميكنند. پديدهاي به نسبت آزاردهنده كه گفته ميشود ميليونها نفر از گويشوران مختلف در سراسر جهان را به عنوان يك عارضه روانتني (جسمي روحي) كه در عوامل متعددي ريشه دارد، رنج ميدهد. خوشبختانه در ايران نيز «بنياد گفتار روان» و «انجمن لكنت ايران» در حال فعاليت است و همگام با ساير كشورها، به اين روز جهاني، توجه نشان داده ميشود.به همين مناسبت بر آن شديم تا با نگاهي گذرا به اين «اختلال گفتاري» ضمن اشاره به چند فيلم سينمايي نامآشنا در سينماي ايران و جهان، درباره مستند «لكنت» (ساخته منصوره ميرمعرّب) نگاهي جزيينگرانهتر داشته باشيم تا با قدرشناسي از مستندسازاني كه به اينگونه پديدههاي به ظاهر نه چندان جذاب، اما به راستي مهم و درخور اعتنا توجه نشان ميدهند، در آينده، انگيزههاي بيشتري براي تداوم بخشيدن به ساخت چنين آثاري، برايشان ايجاد شود.
لُكنتِ زبان، نوعي اختلال گفتاري:
عارضه لُكنت زبان به عنوان پديدهاي آزاردهنده از زماني بروز ميكند كه كودكان در آغاز راه گفتوگو با پدر و مادر و اطرافيان خود دچار اختلال گفتاري ميشوند. صرفنظر از شدت و تنوع و گوناگوني اين اختلال گفتاري، ريشه همه گونههاي مختلف پديده لكنت زبان را بايد در كودكاني جستوجو كرد كه به دليل ناتواني در ايجاد تعادل و هماهنگي بين تعداد زيادي از ماهيچههاي مرتبط با اندامهاي گفتاري (Organs of speech) خود، دچار مشكل ميشوند. اين اختلال بيشتر از حدود دو يا سه سالگي در ميان كودكان پديد ميآيد كه در صورت درمان بهموقع با استفاده از متخصصان گفتاردرماني ميتوان در مسير درمان و نجات آنان از اين پديده رنجآور، گامهاي سودمندي برداشت. نكته آزاردهنده در برخورد با اختلال لكنت زبان، موضوع مهم نوع واكنش مخاطبان يا اطرافيان كودكاني است كه از مشكل ُلكنت زبان رنج ميبرند. در راس اين واكنشهاي آزاردهنده، تمسخر و ريشخند همسن و سالان و ساير مخاطبان كودكان گرفتار لكنت زبان قرار ميگيرند كه به تدريج موجب گوشهگيري و انزواي كودكان داراي لكنت ميشود و آنها را از حضور در كارهاي گروهي و همراهي با همسن و سالانشان در بازيهاي دستهجمعي باز ميدارد!
باتوجه به سفارشهاي سودمند متخصصان گفتاردرماني، همدلي و همراهي مشفقانه و مهرورزانه با اينگونه كودكان، خودداري از بريدن رشته كلام آنان حتي به قصد كمك و اصلاح گفتارشان هنگام حرف زدن و به ويژه پرهيز از ريشخند و تمسخر آنان، ميتواند، بهترين كمك به اينگونه كودكان باشد. از آنجايي كه در اين نوشتار قصد پرداختن تفصيلي به پديده اختلال گفتاري لكنت زبان و بررسيهاي دقيق اين دشواري را نداريم و واكاوي جزييات مشكل لكنت زبان نيازمند يادداشتي مفصلتر است، بد نيست در پايان اين اشاره اجمالي، گفته شود كه عمده مشكلات گفتاري در پديده لكنت زبان را در كودكاني ميتوان شاهد بود كه در بيان يك واژه يا يك جمله و همچنين در كشيدن يك هجا يا كلمه و گاه در تكرار برخي هجاها و واژهها مشكل دارند و به ويژه هنگام بيان و اداي يك حرف يا يك واژه، در اندامهاي گفتاري خود فشار زيادي احساس ميكنند كه فرد طرف گفتوگو يا شاهد عيني ميتواند آشكارا نشانههايي چون: لرزش لبها، پلك زدنهاي سريع و تيكهاي صورت را نيز در آنها ببيند.
سينما و لُكنتِ زبان:
همه ما تا امروز با پديده لكنت زبان و اختلال در گفتار، به شكلهاي مختلف در بسياري از فيلمهاي سينمايي و فيلمهاي داستاني و برخي مستندها و مجموعههاي تلويزيوني روبهرو شدهايم. گاه اين مشكل گفتاري در شخصيت محوري يك فيلم وجود داشته است و گاه در صحنههايي كوتاه و گذرا با برخي شخصيتهاي فرعي برخورد كردهايم كه داراي لكنت زبان بودهاند. واقعيت اين است كه اگر در هنرهاي فراگير و پرمخاطبي چون سينما و تئاتر به اين پديده پرداخته نشود، به اين معناست كه با نگاهي دور از واقعگرايي، گويي دست به انتخاب و گزينشي زدهايم كه ناخواسته ميليونها نفر از افرادي را كه در سراسر دنيا داراي چنين مشكلي هستند، ناديده گرفتهايم.
در ميان نمونههاي ايراني فيلم كوتاه داستاني: «زنگِ اول، زنگِ دوم» (به كارگرداني كيومرث پوراحمد، محصول كانون پرورش فكري كودكان و نوجوانان -1356) از نمونههاي مناسبي است كه بهطور مستقيم به عارضه لكنت زبان ميپردازد. داستان فيلم به نوجواني به نام «مسعود» مربوط ميشود كه لكنت زبان دارد. عموي جوان ِ او برعكس مادربزرگش كه اعتقاد دارد مسعود با خوردن تخم كبوتر و لاكپشت، خوب ميشود، بر اين باوراست كه تنها با استفاده از سفارشها و تمرينهاي موردنظر پزشك و با تكرار و تمرين ميتواند اين مشكل را حل كند.
فيلم «رابطه» (ساخته پوران درخشنده- 1365) به عنوان نخستين تجربه بلند سينمايي اين كارگردان نيز از نمونههاي مناسب ديگري است كه به موضوع زبان پريشي و ناتواني يك نوجوان (ناصر) در تكلم ميپردازد كه با تلاش فراوان، با كمك معلم خود، موفق ميشود كه تا حدودي تكلم خود را بازيابد و با ديگران ارتباط برقرار كند.
يكي ديگر از نمونههاي به نسبت موفق در پرداخت مناسب موضوع «لكنت زبان» فيلم سينمايي «لكنت» از توليدات سيماي شبكه يزد است كه در سي و يكمين جشنواره بينالمللي فيلمهاي كودكان و نوجوانان در اصفهان، پروانه زرين بهترين كارگرداني فيلم بلند در بخش بينالملل، جايزه ويژه هيات داوران، پروانه زرين بهترين بازيگري و جايزه ويژه بهترين بازيگر در بخش يونيسف را به دست آورده است. در اين فيلم موضوع واكنشهاي تمسخرآميز اطرافيان دخترك نوآموزي كه داراي لكنت زبان است، در يك مدرسه روستايي به خوبي به تصوير كشيده شده است.
گفته شده است كه براي اين اختلال گفتاري در طول تاريخ نيز نمونههاي معروفي ميتوان برشمرد كه شخصيتهاي معروفي، از كودكي تا نوجواني و در مواردي حتي در دوران بزرگسالي، گرفتار لكنت زبان بودهاند، اما اين پديده آزاردهنده هرگز مانع كار و فعاليت و رسالت اصلي آنان در جامعهاي كه ميزيستهاند، نشده است. از ميان اين شخصيتهاي نامآشنا به كساني چون: ارسطو، چارلز داروين، سامرست موام، حضرت موسي و... ميتوان اشاره داشت.
يكي از نمونههاي شاخص سينماي جهان فيلم سينمايي معروف و شناخته شده يك دهه گذشته، يعني: «سخنراني پادشاه» (The King’s Speech) ساخته «تام هوپر» (Tom Hooper) محصول ۲۰۱۰ كشور انگليس است كه به عنوان يك گونه تاريخي مذهبيِ شخصيتمحور، با درونمايه روانشناختي، جايزه اسكار و بفتا را در زمينه بهترين كارگرداني، فيلمنامه و بازيگر نقش اول به دست آورده است. در اين فيلم، پادشاه «آلبرت» (با بازي كالين فرث) به عنوان فرزند كوچك پادشاه بريتانيا، موفق ميشود تا به كمك معلم زبانشناسي و گفتاردرماني خود، با انگيزه زياد و با اميد فراوان، بر همه ترسهاي خود كه در واقع از ضعف شخصيتِ او سرچشمه ميگيرد، غلبه كند و سرانجام به پيروزي دست يابد.
همچنانكه در بخش آغازين اين نوشتار اشاره شد، فيلم مستند «لكنت» (توليد 13...) ساخته «منصوره ميرمعرّب» باتوجه به حضور موفق در جشنواره جهاني فيلم فجر و دعوت براي حضور در چند جشنواره خارجي طي سه، چهار سال گذشته، به عنوان يك كار پژوهشي به نسبت زمانبري كه گويا ساخت آن نزديك به سه سال طول كشيده، ازجمله فيلمهايي است كه به موضوع «لكنت زبان» بسيار نزديك شده است. واقعيت اين است كه ساختن برخي فيلمهاي مستند براي مستندساز، همواره با رنجي دوچندان همراه ميشود. از يكسو دشواري موضوع و از سوي ديگر بيميلي و اكراه كساني كه به نوعي درگير همان مشكلي هستند كه از قضا، موضوع فيلم مستند است، براي حضور در مقابل دوربين مستندساز، بر دشواري كارشان ميافزايد. شايد براي نخستينبار است كه فيلمسازي سراغ ساختن فيلم مستندي با موضوع «لكنت زبان» (stuttering) يا «زبان پريشي» (Aphasia) از ريشه لاتين (Phasis)به معناي «فقدان قدرت گفتار» به عنوان يكي از دشواريهاي ديرآشنا در گفتار، رفته است كه به ويژه نشانههاي بارز آن را در كودكان خردسال، بيش از ديگر گروههاي سني ميتوان مشاهده كرد. بسياري از سفارشها و توصيههاي كاربردي و عملي افراد متخصص حاضر در فيلم ازجمله زيان مداخله اطرافيان ناآشنا با عارضه لكنتزبان كه گاه دخالتهايشان به تشديد بيماري در افراد مبتلا به زبان پريشي نيز منجر خواهد شد، به ويژه در شناساندن ابعاد رواني اين عارضه به مخاطبان فيلم بسيار موفق عمل ميكند. به نظر ميرسد كه بها دادن به چنين اثري به ويژه از سوي نهادهايي چون «انجمن لكنت ايران» كه بيترديد دغدغه كاهش عوارض رواني اين عارضه گفتاري در ميان گروه زبانپريشهاي جامعه را دارد، ميتواند به سود همه مبتلايان به اين عارضه و خانوادههايشان تمام شود و چه بسا با حمايت و پشتيباني جديتر از چنين مستندسازاني، به آنان فرصت داده شود كه با جلب همكاريهاي بهتر و بيشتر برخي افرادي كه داراي لكنتزبان هستند، بتوانند فيلمهايي مفصلتر و دقيقتر بسازند.