• ۱۴۰۳ شنبه ۳ آذر
روزنامه در یک نگاه
امکانات
روزنامه در یک نگاه دریافت همه صفحات
تبلیغات
بانک ملی صفحه ویژه

30 شماره آخر

  • شماره 5339 -
  • ۱۴۰۱ سه شنبه ۱۰ آبان

«اعتماد» از مساله «آواز زنان» به عنوان مطالبه‌اي مدني در ايران گزارش مي‌دهد

زين آتش نهفته كه در سينه من است...*

سيمين سليماني

موسيقي، هنري است كه پيوند عميقي با زندگي عموم مردم داشته و دارد. هنري كه در رزم و بزم و غم، در كار و روزمر‌ّگي مردمان اين سرزمين جريان داشته است. هنري كه فارغ از جنسيت و سن و قوم، فارغ از محروميت و برخورداري، ميان اقشار مختلف جامعه جاري و ساري است. زنان نيز در اين ميانند؛ آنها بي‌آنكه جدا از جامعه باشند، حضورشان هميشه با محدوديت همراه بوده؛ چه آن هنگام كه مجوز روي صحنه رفتن براي نوازندگي ندارند و چه زماني كه آوازشان ممنوع مي‌شود؛ اما آنچه در موسيقي ايران بيش از هر چيز در اين سال‌ها بارها مورد مناقشه و انتقاد قرار گرفته است، حذف صداي زنان و ممنوعيت آن بوده؛ پرسش اين است كه مگر مي‌توان هنر را به جنسيت خاصي محدود كرد؟ مگر مي‌توان صداي لالايي مادران و زنان اقوام را خاموش كرد؟ مگر مي‌توان صداي با صلابت زناني همچون قمرالملوك وزيري، دلكش و بسياراني ديگر را در موسيقي ايران نشنيده گرفت؟ در اين گزارش نگاهي داشته‌ايم به موضوع موسيقي و آواز زنان، موانع و بازدارنده‌هاي آن و آسيب‌هايي كه در پي آن به هنر موسيقي ايران زمين وارد آمد.

صداي زن، بخشي از موسيقي ماست
از نگاه آكادميك موسيقي و بر اساس گفته كارشناسان اين حوزه، حذف صداي زنان آسيب‌هاي قابل‌ توجهي را در پي داشته است؛ گستره صوتي زنان در كشور ما ناديده گرفته شده. اين مساله مثل اين است كه فصلي از يك كتاب يا اپيزودي از يك نمايشنامه حذف شود. آيا با اين حذف، هدف آن كتاب به ثمر مي‌نشيند؟ محمدرضا شجريان در جايي تعبير جالبي در اين خصوص به كار و گفته بود: «صداي زن بخشي از موسيقي ماست؛ يك ساز چند سيم دارد، هر سيم يك كارايي دارد، يكي از اين سيم‌ها را كه شما‌ برداريد، بخشي از صدا را نداريد.» او همچنين با اشاره به محدوديت‌هاي موجود و بي‌مهري‌هايي كه نسبت به زنان صورت گرفته و تحسين عشق و علاقه زنان با وجود اين محدوديت‌ها بيان كرده بود: «مردم ما وقتي حس كنند يك پديده ميهني يا آييني‌شان مورد تهديد ممكن است قرار گيرد، اين را به هر شكلي كه شده نگه مي‌دارند ولو در خفا.»
البته كه فعاليت‌هاي موسيقي و به ‌خصوص آوازي زنان در اين چند دهه بيش از پيش به حاشيه رانده شد. پس از ممنوعيت صداي زنان بسياري از خوانندگان زن مجبور به مهاجرت شدند و بسياري ديگر در وطن خود ماندند و به‌طور كلي سكوت پيشه كردند و كار خوانندگي را كنار گذاشتند. در اين ميان برخي زنان خواننده به كنسرت‌هاي زنانه و اجرا در محافل خصوصي بسنده كردند. برخي هم فعاليت خود را به بيرون از مرزها بردند.
حتي موسيقي فولكلور كه بيشترين پيوند را با فرهنگ عامه دارد و لالايي‌هاي مادران نيز در اين جرگه جاي مي‌گيرند با محدوديت روبه‌رو مي‌شد. صداي لالايي‌هايي كه قابليت شنيده شدن در تمام ايران و حتي جهان را داشت، محدود به منطقه و خانه شد. يكي از سرپرستان گروه موسيقي اقوام مي‌گفت: «ما در گروه‌مان زنان هنرمند داشتيم كه گاه به خاطر حضور آنها به ما اجازه روي صحنه رفتن نمي‌دادند و ما گاهي به اجبار و براي احترام به مخاطبان بدون حضور آنها -هنرمندان زن- روي صحنه مي‌رفتيم.»
...و به راستي چه چيز بدتر از اينكه هنرمند باشي و به خاطر جنسيت از پشت صحنه در سكوت به فرياد همنوازان خود گوش دهي.

صداي زنان، در مقام همخواني و نه بيشتر!
صداي زنان مدت‌ها رو به خاموشي بود؛ اگرچه در محافل خصوصي و در خفا فراموش نشد. صداي زنان در اين سال‌ها هميشه در حاشيه بوده و يك زن به خودي خود نمي‌توانسته اجراي آواز داشته باشد مگر اينكه با مردي به عنوان همخوان همراه باشد. اين مساله براي بسياري از خوانندگان زن انجام‌شدني نبود، چراكه آنها خود، خواننده اصلي بودند و نمي‌توانستند تنها همخوان باشند. از سويي حتي همين قانون هم گاه زير سوال مي‌رفت و در اجراهاي صحنه‌اي شاهد بي‌احترامي به نوازندگان و به ‌خصوص خوانندگان زن بوديم. گاه ميكروفن خاموش شد، گاه مجوز لغو شد و گاه از حضور زنان روي صحنه ممانعت به عمل آمد. گاهي هم ايراد غالب بودن صداي زن بر مرد به اجرا وارد مي‌شد. به ياد دارم چند سال پيش ويديوي كوتاهي را در يكي از اين فضاهاي مجازي كه در آن، آقايي ظاهرا به باور خود بنا داشت درس انسان بودن به گروهي از پسران جوان بدهد و صراحتا حتي نوازندگي زنان را امري مذموم برمي‎شمرد و از مستمعينش مي‌پرسيد: «آيا خود شما حاضريد همسرتان يا خواهرتان در يك جمع ساز بزند؟» نظرات منتشر شده پاي آن ويديو را هم به ياد دارم؛ صريح‌ترينش مربوط به آقايي بود كه -نقل به مضمون- نوشته بود: نه تنها حاضريم، بلكه سبب افتخار ماست. 
حتي در اين زمينه بهمن‌ماه سال 93 دفتر موسيقي معاونت امور هنري وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامي در پي انتشار اخباري مبني بر صدور مجوز آلبوم تك‌خواني زن در چند رسانه، متني را منتشر كرد. در اين متن به يك آلبوم اشاره شده و در بخشي از آن آمده بود كه «بر اساس ضوابط موجود كه از بدو تاسيس دفتر موسيقي تاكنون به آن عمل شده است، هيچ‌گونه منع قانوني براي صدور مجوز آثاري كه همخواني زن و مرد دارند، وجود ندارد و پس از طي مراحل قانوني طبق روال مجوز انتشار براي اين‌گونه آثار نيز صادر مي‌شود... عموما پس از انتشار آثار نيز كارشناسان واحد تطبيق مجددا بررسي‌هاي تطبيقي را انجام خواهند داد و در صورت عدم تطبيق با نمونه صوتي ثبت ‌شده در دفتر برخوردهاي قانوني با متخلف صورت خواهد گرفت. اين دفتر مجددا بر اين نكته تاكيد مي‌كند كه تاكنون هيچ‌گونه مجوز تك‌‌خواني بانوان اعم از آلبوم صوتي يا اجراي صحنه‌اي، مگر در موارد كنسرت ويژه بانوان صادر نكرده است.»

پديده‌اي به نام «كنسرت‌هاي زنانه»
كنسرت‌هاي زنانه نيز خود از آن دسته از مسائلي است كه بارها مورد مناقشه قرار گرفته است؛ بسياري از زنان با برگزاري كنسرت‌هاي زنان براي زنان مخالف هستند، چراكه اين عمل را نمي‌پذيرند كه براي هنر تفكيكي باشد. اگرچه بارها كنسرت‌هاي مخصوص زنان برگزار شده ولي همين اجراها هم با چالش‌هايي روبه‌رو بوده‌اند. حتي برخي هنرمندان عنوان كرده بودند كه ساعات اجرا و روز‌هاي نامناسبي را در سالن‌ها به كنسرت‌هاي زنان اختصاص مي‌دهند؛ يكي ديگر از خوانندگان زن پيش از اين به «اعتماد» گفته بود: «براي برگزاري كنسرت بانوان، تمام افراد اعم از پرسنل و صدابردار و كاركنان بايد خانم باشند و در روز كنسرت هيچ آقايي در اطراف سالن برگزاري كنسرت نبايد حضور داشته باشد؛ خب همين محدوديت‌ها آسيب جدي به اجراي بانوان وارد كرده است.»
البته در اين رابطه حسين عليزاده نيز مخالف اين تفكيك‌هاست و در نشست خبري دوازدهمين جشنواره ملي موسيقي جوان بيان كرده بود: «در حال حاضر تعداد خواننده‌هاي زن كه با كيفيت خوبي موسيقي را اجرا مي‌كنند بيشتر از آقايان است، اما چون امكانات و اختيارات بيشتري به مردان تعلق مي‌گيرد، تعداد بانواني كه روي صحنه مي‌بينيم انگشت‌‌شمار هستند. اگر شما به جاي خواننده‌هاي زن باشيد با چه انگيزه‌اي براي حضور در جشنواره اقدام مي‌كنيد؟ حتي اگر صداي خانم‌ها در آلبوم‌هاي‌ ما كمي بالاتر باشد، مجوز نمي‌دهند...» او همچنين عنوان كرده بود: «چنين قاعده‌اي كه زنان را از مردان تفكيك كنيم در هيچ جاي دنيا ديده نمي‌شود. به عقيده من موسيقي جزو مقدسات است و اينكه يك زن فقط براي عده‌اي بخواند روا نيست؛ در حالي كه ما مي‌بينيم زنان در فعاليت‌هاي اجتماعي ايران نقش پررنگي دارند و اين امر به دليل تلاش خودشان بوده است. بسياري از خواننده‌هاي زن هيچ ‌وقت تمايل نداشتند كه در كنسرت ويژه بانوان شركت كنند و من اين حركت را ستايش مي‌كنم.»
البته نبايد فراموش كرد كه انحصار صداي زنان براي زنان، باعث مي‌شود كه خوانندگان زن نسبت به خوانندگان مرد كمتر شنيده شوند، چراكه مخاطبان آنها تحت غربالگري جنسيتي قرار مي‌گيرند و اين خود در حاشيه بودن محسوب مي‌شود.

از نظر شخصي تا طرح موضوع در جلسه
اگرچه دولت‌هاي مختلف گاه مدعي فضاي آزاد براي فعاليت هنري زنان شدند ولي هيچ‌گاه آن‌طور كه شايسته است خوانندگي و آواز زنان مورد حمايت جدي قرار نگرفت. نهادها و افراد مختلف نيز با نظرات موافق و مخالف و گاه محافظه‌كارانه به اين موضوع وارد شدند. براي مثال، داريوش پيرنياكان در شب چهاردهمين جشن خانه موسيقي به بيان مطالباتي پرداخته و گفته بود: موسيقي بايد به رسميت شناخته شود و به اين پرسش پاسخ بدهند كه چرا مي‌گويند موسيقي حرام است؟ دكتر شريعتي هم گفته است كه آيه‌اي در قرآن درباره حرام بودن موسيقي وجود ندارد. او در آن مراسم همچنين خواستار آزاد شدن صداي بانوان نيز شد؛ اين صحبت‌هاي پيرنياكان باعث شد كه هيات‌مديره خانه موسيقي اعلام كند كه سخنراني داريوش پيرنياكان در روز جشن خانه موسيقي بيان نظرات شخصي وي بوده و ديدگاه رسمي خانه موسيقي طي بيانيه‌اي اعلام شده است. 
جلسه هيات‌مديره خانه موسيقي با حضور داود گنجه‌اي، محمد سرير، تقي ضرابي، زيدالله طلوعي، نصرالله ناصح‌پور، حميدرضا نوربخش (از اعضاي هيات‌مديره)، آذر هاشمي (بازرس) و حميدرضا عاطفي (معاون اجرايي) بدون حضور داريوش پيرنياكان (دبير و سخنگو) روز 28 مهرماه 92 تشكيل شده بود. در اين جلسه اعضاي هيات‌مديره مسائل مطرح شده را توسط داريوش پيرنياكان مورد بررسي قرار داده و اعلام كردند كه سخنراني او در روز جشن نظرات شخصي بوده و مفاد آن سخنان قبلا به اطلاع هيچ‌ يك از اعضا نرسيده است. اعضاي هيات‌مديره در اين جلسه تاكيد كرده بودند كه نظرات هيات‌مديره و مطالبات بيان شده توسط خانه موسيقي رسما در قالب بيانيه‌اي بوده كه توسط مجري برنامه در همان شب قرائت شد.
اما در نشست ماهانه خانه موسيقي كه 30 شهريور امسال با حضور اعضاي شوراي عالي خانه موسيقي، اعضاي هيات مديره و جمعي از هنرمندان برگزار شد، فردين خلعتبري از بزرگان خانه موسيقي خواست آوازخواني رسمي زنان را به جد مطالبه كنند. سايت خانه موسيقي ايران نوشت: «نشست ماهانه خانه موسيقي ايران تحت تاثير تحولات روز جامعه و در ميان حزن و اندوه هنرمندان براي جان باختن دختر معصوم كردستان، «مهسا اميني» برپا شد و اعضاي هيات‌مديره خانه موسيقي و هنرمندان نسبت به اين اتفاق واكنش نشان دادند.» فردين خلعتبري، آهنگساز از جمله مهمانان اين نشست بود كه در بخشي از صحبت‌هاي خود بيان كرد: «اين روزها زنان در مساله حجاب واكنش جدي نشان داده‌اند و اهل هنر و فلسفه عموما از تحولات اجتماعي عقب هستند و اين هميشه بوده و هست؛ اما آنچه به ما اهالي موسيقي مربوط مي‌شود و براي ماست، كدام است؟ پاسخ اين است: صداي زن؛ وظيفه خانه موسيقي در اين ايام مطالبه جدي صداي زنان در عرصه موسيقي است. خانم‌ها آواز مي‌خوانند و عموما بهتر از مردان هم مي‌خوانند؛ پس بايد با تمهيد درستي خواستار حضور جدي زنان در عرصه موسيقي بود و اين به عقيده من وظيفه خانه موسيقي است. در حال حاضر فضاي مجازي بازتاب‌دهنده نظرات شخصي هر يك از ماست و اين درخواست از اين طريق مي‌تواند جدي بيان شود و به گوش مسوولان برسد.»
داريوش پيرنياكان، سخنگوي خانه موسيقي نيز در ادامه و در واكنش به صحبت‌هاي فردين خلعتبري گفت: «تمام حرف‌هاي فردين خلعتبري درست و بحق است، اما خانه موسيقي در اين سال‌ها منفعل نبوده است. ما در هر اتفاقي با تامل واكنش نشان داده‌ايم و كسي مثل من سال‌هاست پاي عقيده‌اش ايستاده و بارها و بارها مورد بازخواست اهالي ارشاد و... قرار گرفته است. اما ما هم مانند فردين خلعتبري خواستار مطالبه حق رسمي بانوان در عرصه موسيقي هستيم.»
اين مطالب اين‌بار در سايت خانه موسيقي منتشر شده بود؛ اگر چه موضع‌گيري ديرهنگامي است و در اوضاع كنوني كه فضاي مجازي مجال ارتباط و ارايه شده، شايد اين مسائل خيلي به چشم نيايد. امروز زنان زيادي هنر خود را از طريق صفحات مجازي به اشتراك مي‌گذارند؛ حتي در اين مدت يكي، دو ساله‌اي كه پلتفرم‌هاي جهاني بيش از پيش مورد توجه قرار گرفته‌اند، شاهد انتشار چندين قطعه و آلبوم از زنان بوده‌ايم كه اتفاقا گاه با اقبال خوبي هم مواجه بودند. اينكه براي صداي زنان محدوديتي وجود داشته باشد، در واقع ستم به هنر موسيقي است؛ اما با وجود تمام اين محدوديت‌ها و ممنوعيت‌ها زنان هنر خود را ادامه دادند، بي‌آنكه اميدي به ارايه آن داشته باشند. خواندند و نواختند تا صداي‌شان خاموش نشود.
* عنوان گزارش مصرعي از يك غزل حافظ است.

 


    محمدرضا شجريان جايي گفته بود: «صداي زن بخشي از موسيقي ماست؛ يك ساز چند سيم دارد، هر سيم يك كارايي دارد، يكي از اين سيم‌ها را كه شما ‌برداريد، بخشي از صدا را نداريد... مردم ما وقتي حس كنند يك پديده ميهني يا آييني‌شان مورد تهديد ممكن است قرار گيرد، اين را به هر شكلي كه شده نگه مي‌دارند ولو در خفا.»
     حسين عليزاده معتقد است: «تعداد خواننده‌هاي زن كه با كيفيت خوبي موسيقي را اجرا مي‌كنند بيشتر از آقايان است اما چون امكانات و اختيارات بيشتري به مردان تعلق مي‌گيرد، بانواني كه روي صحنه مي‌بينيم انگشت‌‌شمار هستند. اگر شما به جاي خواننده‌هاي زن باشيد با چه انگيزه‌اي براي حضور در جشنواره اقدام مي‌كنيد؟ حتي اگر صداي خانم‌ها در آلبوم‌هاي‌ ما كمي بالاتر باشد مجوز نمي‌دهند...»
     فردين خلعتبري 30 شهريور امسال گفت: «وظيفه خانه موسيقي در اين ايام مطالبه جدي صداي زنان در عرصه موسيقي است. خانم‌ها آواز مي‌خوانند و عموما بهتر از مردان هم مي‌خوانند؛ پس بايد با تمهيد درستي خواستار حضور جدي زنان در عرصه موسيقي بود و اين به عقيده من وظيفه خانه موسيقي است... اين درخواست از اين طريق مي‌تواند جدي بيان شود و به گوش مسوولان برسد.»
     داريوش پيرنياكان، سخنگوي خانه موسيقي: «تمام حرف‌هاي فردين خلعتبري درست و بحق است اما خانه موسيقي در اين سال‌ها منفعل نبوده است. ما با تامل واكنش نشان داده‌ايم و كسي مثل من سال‌هاست پاي عقيده‌اش ايستاده و بارها و بارها مورد بازخواست اهالي ارشاد و... قرار گرفته است. ما هم مانند فردين خلعتبري خواستار مطالبه حق رسمي بانوان در عرصه موسيقي هستيم.»

ارسال دیدگاه شما

ورود به حساب کاربری
ایجاد حساب کاربری
عنوان صفحه‌ها
کارتون
کارتون