• ۱۴۰۳ جمعه ۱۸ آبان
روزنامه در یک نگاه
امکانات
روزنامه در یک نگاه دریافت همه صفحات
تبلیغات
بانک ملی صفحه ویژه

30 شماره آخر

  • شماره 5340 -
  • ۱۴۰۱ چهارشنبه ۱۱ آبان

«اعتماد» در گفت‌وگو با كارشناسان بايد و نبايدهاي جشنواره تجسمي فجر را بررسي مي‌كند

هنرمندان: حالا وقت جشنواره نيست

دولتي‌ها برگزاري اين رويداد را ضروري مي‌دانند

مريم آموسا

اين روزها پيوسته شعر «خانه‌ام ابري است» نيما را با خودم مرور مي‌كنم: «خانه‌ام ابري است/ يكسره روي زمين ابري است با آن/ از فراز گردنه خرد و خراب و مست/ باد مي‌پيچد»
و هر بار كه به ياد اين شعر مي‌افتم؛ نقاشي‌اي كه پرويز كلانتري از اين شعر به تصوير كشيده در برابر ديدگان قرار مي‌گيرد و بيش از گذشته مرا به فكر وامي‌دارد. با اينكه اين شعر را نيما در دهه‌هاي دور سروده است اما بيشتر آثار تجسمي كه در اين روزگار خلق مي‌شوند و اتفاقا خالقان بسياري از اين آثار، بي‌نام و نشان‌ها هستند، گويي به استقبال اين سطر نيما رفته‌اند و در شبكه‌هاي مجازي آثاري كه چنين حال‌وهوايي دارند، مي‌چرخند و در برابر ديدگان مخاطبان جا خوش مي‌كنند و اتفاقا قابليت اين را دارند كه كارشناسان هنري و اجتماعي را كنار هم بنشانند تا ساعت‌ها درباره‌شان بحث و گفت‌وگو كنند. 
با اينكه چراغ بيشتر گالري‌ها، اين روزها خاموش است و كمتر شاهد برگزاري رويدادهاي تجسمي در سطح كشور هستيم اما زمزمه برگزاري پانزدهمين جشنواره تجسمي فجر كه روزگاري برگزاركنندگانش سوداي بين‌المللي كردنش را داشتند به گوش مي‌رسد. جشنواره‌اي كه در گپ‌ و گفت‌وگوهاي خصوصي، بسياري از هنرمندان انتظار برگزاري‌اش را در اين مقطع تاريخي نداشتند. جشنواره‌اي كه در مقايسه با جشنواره فيلم و موسيقي جوان‌تر است اما در چند دوره اخير همواره برگزاري‌اش با حاشيه‌هاي بسيار همراه بوده. به بهانه فرارسيدن زمان انتشار فراخوان پانزدهمين جشنواره تجسمي فجر با دبير جشنواره و چند تن از چهره‌هاي برجسته هنرهاي تجسمي در خصوص اهميت برگزاري اين رويداد و چرايي و چگونگي برگزاري اين رويداد گفت‌وگو كرده‌ايم. هرچند كه بسياري از كساني كه روزگاري در شمار داوران و شوراي سياست‌گذاري اين رويداد بودند، بنا به دلايل شخصي از قبول گفت‌وگو سر باز زدند يا تنها به بيان دلايل خود براي سكوت يا كناره‌گيري‌شان از جشنواره تجسمي به گپ خودماني با شرط اينكه نامي از آنها برده نشود، بسنده كردند.
در بهمن‌ماه سال گذشته همزمان با مراسم اختتاميه جشنواره تجسمي فجر، از سوي محمود سالاري، معاون هنري وزير ارشاد، عبدالرضا سهرابي، مدير كل مركز هنرهاي تجسمي به عنوان رييس شوراي سياست‌گذاري و سيدعباس ميرهاشمي به عنوان دبير و عبدالرحيم سياهكارزاده به عنوان دبير اجرايي پانزدهمين جشنواره تجسمي فجر منصوب شدند.
با اينكه از 30 بهمن‌ماه گذشته تاكنون فرصت بود تا براي برگزاري پانزدهمين جشنواره تجسمي برنامه‌ريزي شود اما به گفته سيدعباس ميرهاشمي با توجه به بررسي‌هايي كه سال گذشته انجام شده، قصد داشته‌اند كه امسال تغييراتي جدي در جشنواره تجسمي فجر اعمال كنند؛ اما موفق نشده‌اند تمام آن برنامه‌ها را به مرحله اجرا برسانند.
ميرهاشمي درباره تاخيري كه در انتشار فراخوان اين دوره وجود داشته، مي‌گويد: «با توجه به برنامه‌ريزي‌اي كه براي اين دوره انجام داديم و تغييراتي كه در روند برگزاري جشنواره ايجاد كرديم، اندكي در انتشار فراخوان جشنواره تاخير شد اما اميدواريم در هفته پيشِ رو فراخوان جشنواره را منتشر كنيم و جشنواره به صورت رسمي فعاليت خود را آغاز كند.»
پيش از انتشار فراخوان جشنواره پانزدهم، عبدالرحيم سياهكارزاده دبير اجرايي و از اعضاي شوراي سياست‌گذاري اين جشنواره، چهارم آبان‌ماه درگذشت و بي‌شك با توجه به سابقه طولاني سياهكارزاده كه از افراد كليدي در سياست‌گذاري‌هاي كلان تجسمي كشور بود، در پانزدهمين دوره جشنواره تجسمي فجر، خلأ حضور او احساس خواهد شد. اين در حالي است كه فرد جايگزين او در موسسه هنرهاي تجسمي و جشنواره تجسمي فجر هنوز منصوب نشده است.
به گفته ميرهاشمي روند برگزاري جشنواره تجسمي فجر با اندكي تغيير نسبت به سال گذشته برگزار خواهد شد و شيوه برگزاري جشنواره در سال گذشته به نوعي فرصتي را پيش روي ما گذاشت تا جشنواره را به سمت موضوعي شدن و برداشتن مرز ميان رشته‌ها سوق بدهيم. ميرهاشمي معتقد است كه با توجه به تعدد گرايش‌ها و رشته‌هاي هنرهاي تجسمي، اگر بنا باشد به هر كدام از گرايش‌ها بخش مستقلي اختصاص داده شود، موجب مي‌شود انتخاب‌ها بسيار دشوارتر شود. 
در اين دوره تلاش كرده‌اند رشته‌هايي را كه باهم همگرايي بيشتري دارند، در يك بخش قرار بدهند و داوري كنند. مثلا مجسمه‌سازي، سفال و سراميك و هنرهاي چيدماني را كه همگي حجم هستند، در يك بخش جاي داده‌اند و گرافيك، كاريكاتور و تصويرسازي كه تا دوره پانزدهم هر كدام به صورت مستقل در يك بخش داوري مي‌شدند، در يك بخش «ارتباط تصويري» قرار گيرند. كما اينكه سال گذشته در جريان برگزاري داوري بخش خوشنويسي، دبير و داوران اين بخش به اين موضوع اشاره كردند كه جشنواره با ادغام شاخه‌هاي مختلف بخش خوشنويسي، هنگام داوري در يك بخش و پايين بودن رقم جايزه كه شوخي‌اي بيش براي خوشنويسان نيست، هرگز هيچ خوشنويس حرفه‌اي حاضر نيست در اين رويداد شركت كند.
محمدفاتح نطنزي برگزيده نخست بخش خوشنويسي دوره چهاردهم مي‌گويد: با وجود اينكه اين رويداد مهم‌ترين جشنواره تجسمي كشور به شمار مي‌رود و تاكنون 14 دوره آن برگزار شده است، همچنان ايرادهاي بزرگي به اين جشنواره وارد است و اگر شوراي سياست‌گذاري جشنواره درصدد اين نباشند كه اين معايب را برطرف كند، جشنواره اهميت خود را از دست مي‌دهد.
به گفته او هنر خوشنويسي شاخه‌هاي متعددي دارد و در تمام جشنواره‌هاي مطرح خوشنويسي دنيا، آثار هر بخش را به صورت مستقل مورد داوري قرار مي‌دهند و در هر بخش نفرات اول، دوم و سوم داريم اما متاسفانه در جشنواره تجسمي فجر همه آثار را در يك بخش باهم داوري مي‌كنند.
اين هنرمند خوشنويس كه تاكنون موفق به كسب پنج مقام در جشنواره‌هاي بين‌المللي شده است، گفت: هر شاخه رشته هنرهاي تجسمي، ويژگي‌هاي خاص خودش را دارد و از نظر زيبايي‌شناسي هم با هم قابل‌مقايسه نيستند و با يك متر و معيار از پيش تعيين‌شده نمي‌توان مثلا مجسمه را كنار نقاشي گذاشت و داوري كرد. اين موضوع در مورد شاخه‌هاي مختلف خوشنويسي هم صدق مي‌كنند و اين شيوه داوري اصلا درست نيست.
يكي از موضوعاتي كه در دوره‌هاي پيش مطرح بود، حذف تك‌عكس از بخش عكاسي بود و بر اين اساس بنا بود تنها آثاري به جشنواره راه يابند كه به صورت مجموعه ارايه مي‌شوند اما ميرهاشمي معتقد است تحقق اين امر در اين دور ميسر نبود و شيب تغييرات جشنواره را تند مي‌كرد. برگزاري بخش كيوريتوال هم به دوره‌هاي بعد موكول شد. چون برگزاركنندگان اين رويداد معتقدند زمان كافي براي برگزاري اين رويداد را نداشته‌اند.
بي‌شك تجميع بخش‌هاي مختلف جشنواره باهم موجب مي‌شود كه اين رويداد در پانزدهمين دوره برگزاري‌اش، نسبت به دوره‌هاي پيش كوچك‌تر شود و تعداد كساني كه در اين دوره برگزيده مي‌شوند و طوباي زرين جشنواره را به خانه مي‌برند، كمتر مي‌شود هرچند جوايز اين جشنواره با ساير جشنواره‌ها قابل‌قياس نيست و در دوره‌هاي گذشته نيز ديگر حتي خبري از فراهم شدن امكان سفر مطالعاتي به سيته فرانسه نبود.
محمد بهرامي كه داوري بخش مجسمه چهاردهمين دوره جشنواره تجسمي فجر را برعهده داشت، اين رويداد را مناسبتي مي‌داند و يكي از مهم‌ترين ويژگي‌هاي آن را جنبه حمايتي آن. او مي‌گويد برگزاركنندگان اين رويداد بايد بخش حمايتي جشنواره را افزايش دهند و رقم جوايز بايد افزايش پيدا كند.
اين مدرس دانشگاه ادامه داد: مجسمه‌سازي از جمله هنرهايي است كه در سال‌هاي اخير با اقبال خوبي از سوي جوانان روبرو شده است و رويدادهايي چون جشنواره تجسمي فجر مي‌تواند با حمايت از مجسمه‌سازان، زمينه تسهيل فعاليت مجسمه‌سازان را فراهم كند.
به گفته ميرهاشمي در جشنواره تجسمي فجر فرصتي فراهم شده تا به هنرهاي تجسمي بها داده شود و بررسي دقيق‌تر و جدي‌تر هر بخش از آثار تجسمي را بايد در دوسالانه‌ها جست‌وجو كرد و روند برگزاري جشنواره تجسمي فجر به سمتي مي‌رود كه دوسالانه‌ها جدي‌تر ديده شوند.
ميرهاشمي كه دبيري چندين دوره جشنواره تجسمي فجر را برعهده داشته، درباره صحبت‌هاي هنرمندان درخصوص اينكه در شرايط فعلي نبايد جشنواره‌ها برگزار شوند، گفت: «اتفاقا نظر من مخالف نظر اين گروه از منتقدان است. به نظر من رويدادهاي هنري بايد در كنار رويدادهاي اجتماعي روند برگزاري‌شان را ادامه بدهند و فرهنگ و هنر چيزي نيست كه به دليل مسائل اجتماعي و سياسي بخواهيم جلوي برگزاري آن را بگيريم. اتفاقا در اين دوره هنر براي مردم را به عنوان شعار جشنواره انتخاب كرده‌ايم و اين جشنواره براي مردم است و مردم به معناي هنرمندان بايد در اين رويداد حضور پررنگي داشته باشند.
در اين ميان، يكي از اعضاي پيشين شوراي سياست‌گذاري جشنواره تجسمي فجر كه ترجيح داد نامش ذكر نشود، به «اعتماد» گفت كه با اين نظر ميرهاشمي مخالف است و معتقد است «جشنواره تجسمي فجر، جشنواره جشنواره‌هاست و ضرورت اين وجود دارد كه بهترين آثار تجسمي به اين رويداد راه يابند و به نمايش درآيند اما چون روند سياست‌گذاري و برگزاري اين رويداد همواره با نقدهاي بي‌شماري روبرو بوده و گوش شنوايي هم نبوده تا تغييراتي در جشنواره اعمال شود، اين جشنواره خود را از حضور بزرگان هنرهاي تجسمي محروم كرد و بيشتر شركت‌كنندگان اين رويداد را جوانان جوياي نام و هنرمندانِ شهرستاني كه شانس ديده‌شدن آثارشان را در پايتخت نيافتند، به خود اختصاص دادند.»
البته اگر به روند برگزاري جشنواره نگاه كنيم؛ به وضوح به صحت و اهميت سخنان اين عضو پيشين شوراي سياست‌گذاري جشنواره پي خواهيم برد.
البته كاظم چليپا كه چندين دوره داوري بخش نقاشي را برعهده داشته، مي‌گويد: «وظيفه جشنواره تجسمي فجر كشف استعدادهاست و شركت در اين رويداد در آينده هنري هنرمندان جوان تاثير بسزايي مي‌گذارد و زمينه‌اي را فراهم مي‌كند تا اين استعدادهاي جوان بخت هنري خود را به صورت تخصصي در دوسالانه‌ها بيازمايند.»
به گفته چليپا، جشنواره تجسمي فجر در ابتدا براي پاسداشت پيروزي انقلاب اسلامي بنيان نهاده شد اما به مرور موضوع خود هنر دستمايه اصلي برگزاري اين رويداد شد و امروزه جشنواره تجسمي فجر، پاسداشت هنرهاي تجسمي است.
اين عضو هيات علمي دانشگاه شاهد در خصوص ضرورت برگزاري اين جشنواره در دوران كنوني مي‌گويد: «تحولاتي كه در جامعه رخ مي‌دهد، در جهت دموكراسي است و فكر نمي‌كنم كسي با تحولي كه در سال 1357 در ايران رخ داد، عنادي داشته باشد؛ در چنين شرايطي نبايد مانع برگزاري رويدادهاي هنري شد. كساني كه تمايل ندارند در اين رويداد شركت نمي‌كنند اما اين فرصت ديده شدن نبايد از ديگران دريغ شود.»
چليپا درباره روند همكاري‌اش با پانزدهمين جشنواره تجسمي فجر گفت: «با اينكه چندين دوره داوري بخش نقاشي را بر عهده داشته‌ام، در اين دوره با اينكه دبيري بخش نقاشي به من پيشنهاد شد، با جشنواره همكاري نخواهم داشت.»
او افزود: «من سال‌ها در داوري و برگزاري رويدادهاي هنري سهم داشته‌ام اما مدت‌هاست كه تصميم گرفته‌ام ديگر تمركزم را صرف خودشناسي و بازگشت به خود كنم؛ از اين‌رو ديگر در هيچ رويداد جمعي حضور نخواهم داشت.»
ابراهيم حقيقي ، دبير پيشين جشنواره تجسمي فجر معتقد است: «در اين دوره اگر جشنواره تجسمي فجر برگزار شود، نبايد منتظر يك جشنواره موفق و درخور توجه باشيم.»
بهرام كلهرنيا، مدرس دانشگاه، از مخالفان برگزاري جشنواره تجسمي فجر است و مي‌گويد برگزاري اين جشنواره و ساير رويدادهاي هنري، سر به سر گذاشتن با هنرمندان است و هوشمندانه است كه برگزاركنندگان اين رويداد از خير برگزاري اين رويداد در شرايط فعلي بگذرند.
اين هنرمند معتقد است كه برگزاري جشنواره در شرايط فعلي موجب خط‌كشي ميان هنرمندان تجسمي مي‌شود و همين امر ميان آنها شكاف ايجاد مي‌كند. جشنواره در روزگار خوشي برگزار مي‌شود و يكي از اهداف برگزاري اين رويداد، كمك به تخصصي شدن جامعه هنري است اما در شرايط فعلي جشنواره هرگز نمي‌تواند به چنين هدفي نزديك شود و برگزاري جشنواره تجسمي فجر در شرايط فعلي چيزي جز ناراحتي مردم و حتي بي‌احترامي به مخاطبان نيست.
بهرام دبيري ناش، از جمله هنرمنداني است كه هرگز با هيچ جشنواره‌اي همكاري نداشته است؛ او معتقد است كه سطح هنري اين رويدادها بسيار پايين است و مي‌گويد جشنواره تجسمي فجر و دوسالانه نقاشي هرگز برايش ارزش و اعتباري نداشته و در اين رويدادهاي نمايشگاهي مي‌توان نمونه آثاري را ديد كه در خيابان منوچهري به فروش مي‌رسد.
اين هنرمند كه با نوع داوري‌هاي اين رويدادها مخالف است، داوري آثار را سانسور مي‌داند و معتقد است يك هنرمند هرگز به اين داوري‌ها تن نمي‌دهد: «هنرمندان واقعي همچون ناصر تقوايي هرگز تن به اين داوري‌ها نمي‌دهند؛ نه براي جشنواره‌اي فيلم مي‌سازند و نه در آن شركت مي‌كنند.»
اين نقاش پيشكسوت مي‌گويد: «اگر قرار است در چنين شرايطي جشنواره برگزار شود، بايد فرصتي به وجود‌ آيد تا آثار هنرمندان واقعي كه امروزه در فضاي عمومي اثر هنري خلق مي‌كنند و اتفاقا ايده‌هاي درخشاني هم دارند، به اين رويداد راه يابد. اگر روزي جشنواره به اين سمت رفت، حتما من هم حضور خواهم داشت.»
پري‌يوش گنجي، نقاش پيشكسوت هم گفت: «جشنواره‌ها در روزگار خوشي برگزار مي‌شوند و اين روزها حال مردم خوب نيست. چگونه مي‌توان به هنرمندي كه حالش خوب نيست گفت بيا در جشنواره شركت كن! نفس برگزاري جشنواره در شرايط فعلي بي‌احترامي به ذات هنر است.


   در اين دوره مجسمه‌سازي، سفال و سراميك و هنرهاي چيدماني را كه همگي حجم هستند، در يك بخش جاي داده‌اند و گرافيك، كاريكاتور و تصويرسازي كه تا دوره پانزدهم هر كدام به صورت مستقل در يك بخش داوري مي‌شدند، در يك بخش يعني «ارتباط تصويري» قرار گيرند.
   بي‌شك تجميع بخش‌هاي مختلف جشنواره موجب مي‌شود كه اين رويداد در پانزدهمين دوره برگزاري‌اش، نسبت به دوره‌هاي پيش كوچك‌تر شود و تعداد كساني كه در اين دوره برگزيده مي‌شوند و طوباي زرين جشنواره را به خانه مي‌برند، كمتر. هر‌چند جوايز اين جشنواره با ساير جشنواره‌ها قابل قياس نيست و در دوره‌هاي گذشته نيز ديگر حتي خبري از فراهم شدن امكان سفر مطالعاتي به سيته فرانسه نبود.

 

ارسال دیدگاه شما

ورود به حساب کاربری
ایجاد حساب کاربری
عنوان صفحه‌ها
کارتون
کارتون