انتخابات اسراييل و مسووليت دولتمردان
حسين مسعودنيا
با اعلام نتايج انتخابات كنست رژيم صهيونيستي به نظر ميرسد كه جناح افراطي به رهبري بنيامين نتانياهو برنده اين انتخابات باشد و بار ديگر نامبرده عهدهدار پست نخستوزيري شود؛ سياستمداري كه اساس سياست خارجي او در قبال ايران در سطح منطقه شامل ايرانهراسي و تخريب روابط ايران و همسايگان، تقويت جبهه عبري- عربي، تشكيل پايگاههاي نظامي در نزديكي مرزهاي ايران بر اساس دكترين امنيتي دور كردن دشمن از مرزهاي خود و نزديكي به مرزهاي دشمن، گسترش نفوذ اقتصادي و سياسي در ميان كشورهاي منطقه، ايجاد كانونهاي بحران در اطراف مرزهاي ايران و در سطح بينالمللي به بنبست كشاندن تلاشهاي ديپلماتيك ايران براي خروج از انزوا، مخالفت و كارشكني در روند مذاكرات احياي برجام و شكل دادن اجماع بينالمللي عليه ايران همراه با اعاده پرونده هستهاي ايران به شوراي امنيت و قرار گرفتن ايران ذيل بند هفت است. اما آنچه وظيفه دولتمردان ايراني را براي مقابله با اين چالش در مقطع كنوني مهمتر و سنگينتر ميكند، اوضاع داخلي ايران و شرايط بينالمللي اين كشور است. در داخل به دلايل مختلف همبستگي جامعه ايراني با چالشهايي مواجه شده و اعتراضات هفتههاي اخير فرصت مناسبي براي دولتهايي مانند رژيم صهيونيستي فراهم كرده است تا با بزرگنمايي و حتي كمك به اعتراضات بحران داخلي ايران را پيچيدهتر كنند. از نظر بينالمللي نيز از يك طرف مذاكرات احياي برجام تقريبا به بنبست رسيده و از سوي ديگر موضوع ارسال تجهيزات نظامي از سوي ايران به ويژه پهپاد به روسيه و استفاده اين كشور از آنها در جنگ عليه اوكراين فضاي بينالمللي عليه ايران را تخريب كرده است، موضوعي كه رژيم صهيونيستي به شدت درصدد استفاده تبليغاتي از آن عليه ايران است. بدينترتيب به قدرت رسيدن راست افراطي در اسراييل در شرايط كنوني با توجه به اوضاع داخلي ايران و شرايط بينالمللي آن ميتواند منافع ملي ايران را تهديد و با چالش مواجه كند، چراكه استراتژي اصلي اين رژيم در منطقه و جهان مبتني بر ايرانهراسي و شكل دادن اجماع منطقهاي و بينالمللي عليه ايران است. اهميت اين خطر هنگامي در سطح منطقهاي بيشتر قابل فهم است كه اين مهم مدنظر قرار گيرد كه يكي از اركان اصلي سياست خارجي دولت سيزدهم گسترش روابط با همسايگان از جمله كشورهاي حاشيه جنوبي خليجفارس بوده است لذا با توجه به چنين شرايطي اكنون اين سوال مطرح است كه كارگزاران سياست خارجي ايران در چنين شرايطي با توجه به چالش مطرح شده بايد چه تصميماتي اتخاذ كنند. در حوزه داخلي به نظر ميرسد بايد از سوي هر دو طرف يعني دولت و كنشگران اجتماعي و سياسي، با پرهيز از خشونت، راهكار گفتوگو اتخاذ شده و نوعي تفاهم براي تامين منافع ملي از طريق آشتي ملي فراهم شود. اين مهم حداقل زماني امكانپذير است كه نيروهاي اجتماعي و سياسي با پرهيز از خشونت از طريق سازوكارهاي قانوني درخواست خود را مطرح و از سوي ديگر نخبگان سياسي حاكميت نيز ضمن پاسخگويي، راهكارهايي در جهت حل مشكلات اتخاذ كنند. اما در حوزه سياست خارجي كار كمي مشكلتر است. در سطح بينالمللي كارگزاران سياست خارجي بايد مانع از مرگ كامل برجام شده و به دور از فضاي سياستزدگي با انجام مانورهاي به موقع ديپلماتيك توپ را در زمين طرف مقابل بهويژه امريكا قرار داده و مانع از شكلگيري مجدد اجماع بينالمللي عليه ايران شوند. ثانيا در خصوص بحران اوكراين وزارت امور خارجه و ساير نهادهاي حكومتي بايد موضع واحد اتخاذ و با بيان موضع رسمي ايران در خصوص جنگ، بيطرفي ايران را به اثبات رسانند، چراكه هميشه در بحرانهاي بينالمللي از قرن بيستم تاكنون اساس سياست خارجي ايران بيطرفي بوده است مضافا اينكه ميتوان با اتخاذ برخي راهكارها در قبال بحران اوكراين همانند زمان جنگ نفت در خليجفارس يا تحولات پساز واقعه يازده سپتامبر بهگونهاي رفتار كرد كه منافع حداكثري ايران نيز تامين شود. اما در خصوص تحولات منطقهاي واقعيت اين است كه اسراييل موفق شده به يك هدف خود يعني استقرار پايگاه نظامي در نزديكي مرزهاي ايران با استقرار سامانههاي موشكي در امارات تا اندازهاي برسد ولي اين به معناي پايان كار نيست. مسوولان سياست خارجي دولت سيزدهم با مدنظر قرار دادن اين تحول با اتخاذ راهكارهاي مناسب بايد مانع از تداوم اين موفقيت دشمن شوند.
نگارنده توجه به راهكارهاي ذيل را پيشنهاد ميدهم: 1- تداوم سياست گفتوگو در حوزه جنوب و شمال به منظور اعتمادآفريني به خصوص در جنوب، تداوم مذاكرات با عربستان سعودي و در شمال ايفاي نقش ميانجي در بحران روابط ميان آذربايجان و ارمنستان، 2- مخالفت با تغيير مرزهاي ژئوپليتيك در شمال ايران و حضور پايگاههاي اسراييل در اين منطقه و جنوب، 3- مقابله با سياست ايرانهراسي در جنوب از طريق راهكارهاي ديپلماتيك، 4- كمك به حل بحرانهاي منطقهاي مانند بحران يمن، 5- پذيرش واقعيت دستنشانده بودن همسايگان جنوبي و بر اساس مدنظر قرار دادن اين مهم اتخاذ راهكاري براي حضور در ساختار امنيتي منطقه، 6- اطمينان دادن به همسايگان جنوبي كه ملاك اصلي سياست خارجي منطقهاي ايران در جنوب با دولتها و نه گروههاي سياسي و بر مبناي سه اصل احترام متقابل، عدم مداخله و همكاري است، 7- تلاش براي گسترش توريسم ميان ايران و همسايگان جنوبي به ويژه در حوزه سلامت، 8- استفاده از نهادهاي غيردولتي به ويژه دانشگاهيان براي تعميق و گسترش روابط ميان ايران و همسايگان جنوبي، 9- گسترش روابط تجاري با همسايگان جنوبي و تلاش براي ايجاد منطقه آزاد تجاري بين ايران و كشورهاي حاشيه جنوبي خليجفارس و 10- كاهش رقابتهاي منطقهاي و ايدئولوژيك. جان كلام اينكه در شرايط حاضر پس از به قدرت رسيدن راست افراطي در اسراييل تامين منافع ملي ايران در داخل از طريق راهكار گفتوگو ميان دولت و نيروهاي اجتماعي و سياسي و در خارج از طريق ممانعت از شكلگيري اجماع بينالمللي عليه ايران در سطح جهاني و منطقهاي همراه با مقابله با بحران ايرانهراسي است.