سياست جديد امريكا در مورد ايران
كوروش احمدي
اظهارات دو جملهاي جو بايدن، رييسجمهور امريكا در مورد ايران منشا بحثهاي زيادي شده و بار ديگر به پرسشهايي راجع به سياست امريكا در مورد ايران دامن زده است. در اين مورد به طور كلي، بايد درنظر داشت كه سياستمداران معمولا به دو شكل سخن ميگويند: يكي اظهارات از پيش انديشيده شده و اغلب مكتوب كه طي روندي و با مشورت مشاوران و مقامات اجرايي تنظيم ميشود. نوع ديگر اظهاراتي فيالبداهه است كه معمولا در واكنش به سوال خبرنگاري يا مواجهه با امر خاصي ابراز ميشود. اظهارات از نوع دوم معمولا وقتي جدي گرفته ميشود كه توسط گوينده يا مقامات ديگر تكرار و مورد تاكيد قرار گيرد. اين اظهارات بايدن از نوع دوم است و در يك ميتينگ انتخاباتي و در واكنش به شعاري درباره ايران گفته شده است.
جمله نخست او مبني بر اينكه «ما ايران را آزاد خواهيم كرد» كاملا متوهمانه و محكوم است. نه امريكا از چنين تواني برخوردار است و نه هيچ مقام امريكايي در اين مقطع زماني با توجه به فاجعه مداخلات اخير در عراق و افغانستان، مطلقا در چنين انديشهاي است و نه هيچ ميهنپرست ايراني اجازه چنين مداخلاتي را به هيچ قدرت خارجي ميدهد.
جمله دوم مبني بر اينكه «آنها به زودي خود را آزاد خواهند كرد»، از نوع لفاظيهاي رايج بسياري از دولتها است كه تنها ميتواند به عنوان يكي از نشانههاي متعدد به فهم سياست خارجي امريكا درقبال ايران كمك كند. جان كربي، سخنگوي كاخ سفيد، در توضيحي راجع به سخنان بايدن كوشيد تا خطي را كه مقامات امريكايي طي يكي، دو ماه گذشته داشتهاند برجسته كند. وي گفت: قصد بايدن «تنها ابراز همبستگي مجدد با مردم ايران بوده است.» او در توضيحي كه مغاير با جمله دوم بايدن بود، نيز گفت: «ما نشانهاي كه حاكي از قرار داشتن رژيم ايران در آستانه تغيير باشد، نميبينيم.»
واقعيت اين است كه اظهارات جديد بايدن را ميتوان همسو با نشانه ديگري حاكي از اتخاذ رويه جديدي توسط دولت امريكا در قبال ايران دانست. توضيح اينكه رويه تك مسيري دولت بايدن در گذشته ممكن است طي يكي، دو ماه گذشته به يك روند دو مسيري تغيير كرده باشد. در سياست تك مسيري، دولت بايدن مانند دولت اوباما صرفا متمركز بر احياي برجام بود و رابرت مالي را كه به جناح چپ حزب دموكرات نزديك و مخالف مداخلات امريكا در خاورميانه است، مامور اين كار كرده بود. كار تا آنجا پيش رفت كه كساني مانند ريچارد نفيو از تيم رابرت مالي تصفيه شدند. در اين راستا، گفته ميشد كه دولت بايدن براي ايجاد جوي مساعد هم از انتقادات خود از دولت ايران كاسته بود و هم سياست تهاجمي در مورد اِعمال تحريم عليه ايران را تعديل كرده بود. درحالي كه ميتوان دولت بايدن را همچنان پيگير مسير احياي برجام دانست، اما به نظر ميرسد كه مسير جديدي به موازات مسير قبلي در پيش گرفته شده و به اين ترتيب از سياست دولت اوباما عدول شده است. اظهارات دو هفته قبل اوباما كه عدم پشتيباني از اعتراضات بعد از انتخابات سال 88 را نادرست خواند نيز در اين رابطه قابل توجه است. عواملي كه ممكن است موجب ايجاد مسير جديد بوده باشند، عبارتند از: 1- ممكن است احياي برجام براي غرب ديگر اهميت و فوريت قبل را نداشته باشد. اروپا و امريكا اميدوار بودند كه با احياي برجام و كاهش تنش در منطقه عرضه نفت افزايش و قيمت آن كاهش يابد. با توجه به زمان لازم براي اجرايي شدن برجام، اين اتفاق تنها اگر در اوايل تابستان گذشته ميافتاد، ميتوانست به زمستان امسال وصال دهد. مهمتر اينكه گويا اروپا با ذخيرهسازي كافي گاز مشكل اين زمستان خود را حل كرده و از اين طريق قيمت گاز به نسبت ماه قبل در همين زمان حدود 34درصد كاهش يافته است. تصريح يك ماه پيش عربستان مبني بر كاهش صدور نفت اوپكپلاس در صورت ورود نفت ايران به بازار عامل مهم ديگر در اين رابطه است. به علاوه، ممكن است امريكا برآوردن خواستههاي ايران در مورد پادمان و تضمين را خارج از توان خود دانسته و سياست صبر و انتظار براي تعديل مواضع ايران در پيش كرده باشد. 2- ادعاي همكاري ايران و روسيه و استفاده از پهپادهاي ايراني در اوكراين عنصر بسيار مهمي را وارد معادله كرده و ظاهرا اميد غرب به فاصله گرفتن ايران از روسيه در صورت احياي برجام را منتفي كرده است.
3- اعتراضات در ايران فاكتور جديد و مهم ديگري است كه هم لابيهاي ضد تحريم در امريكا را تضعيف و لابيهاي مخالف ايران را تقويت كرده و هم ايران را به يكي از اولويتهاي افكار عمومي و رسانهها تبديل كرده است كه ناديده گرفتن آن براي دولتهاي غربي آسان نيست. اين عوامل و برخي عوامل ديگر نشان ميدهد كه سياست تاخير در احياي برجام تا چه حد آسيبزا بوده است. طي يكي، دو ماه گذشته اقداماتي به شرح زير ازسوي امريكا صورت گرفته كه تازگي دارند و حاكي از شكلگيري مسير جديدند:
1- اظهارات تند و بيسابقه مقامات امريكايي در رابطه با اعتراضات در ايران، 2- رفع تحريم شركتهاي اينترنتي، 3- ملاقات وزير خارجه امريكا با كساني كه فعال مدني ايراني توصيف شدند. 4- تعهد سفير امريكا در سازمان ملل به تلاش براي اخراج ايران از كميسيون مقام زن و 5- اعمال تحريمهايي در روز پنجشنبه گذشته كه برخلاف تحريمهاي عمدتا نمادين طي يكي، دو ماه گذشته، اينبار صدور نفت ايران از طريق دور زدن تحريمها را هدف قرار داده است.