زهرا نژادبهرام پاسخ ميدهد؛ آيا سيستم به دنبال خود اصلاحي است؟
بايد از خانواده جانباختگان دلجويي شود
گروه سياسي| در شرايطي كه امتداد پيگيري مطالبات مردم در حوزههاي مختلف، پنجاهمين روز خود را نيز پشت سر ميگذارد، به نظر ميرسد، آرامآرام نشانههاي خوداصلاحي در برخي تصميمات در حال نمايان شدن است. نخستين سكانس از اين رويكرد اصلاحي را به عينه ميشد در گفتوگوي دبير شوراي عالي انقلاب فرهنگي مشاهده كرد، زماني كه عاملي اعلام كرد، برخوردهاي گشت ارشاد بدون مصوبه شوراي عالي انقلاب فرهنگي صورت گرفته است و اعضاي اين شورا اساسا اعتقادي به برخوردهاي سلبي و انتظامي در مساله حجاب نداشته و ندارند. دومين سكانس اما ديروز با انتشار خبري ازسوي بابك نگاهداري، رييس مركز پژوهشهاي مجلس درخصوص ديدگاه مجلس درباره به رسميت شناختن حق اعتراض مطابق اصل 27 قانون اساسي عينيت پيدا كرد، نگاهداري كه مناسبات سياسي نزديكي به محمدباقر قاليباف دارد و حضور او در مركز پژوهشها يكي از فتوحات قاليباف در مواجهه با جبهه پايداري محسوب ميشود، ديروز اعلام كرد براساس ايده رييس مجلس قرار است طرحي براي بهرسميت شناختن حق اعتراض مردم راهي صحن علني مجلس شود. خبري كه در تمام طول روز گذشته، منشا گمانهزنيهاي فراواني شد. برخي با خوشبيني به استقبال اين خبر رفتند و آن را نشانهاي درخصوص شنيدن صداي مطالبات مردم ازسوي سياستگذاران تفسير كردند. گروهي ديگر اما با رويكردهاي بدبينانهتري درخصوص اين خبر اظهارنظر كردند و آن را به معناي تاكتيكي فرض كردند كه سيستم براي حفاظت خود در برابر رويكردهاي انتقاديتر پيش گرفته است. زهرا نژادبهرام از جمله چهرههايي است كه به نظر ميرسد در ميانه اين نوع تحليلها ايستاده باشد. او در عين حال كه نسبت به انتشار اخبار اين نوع تصميمات اظهار خوشحالي ميكند، معتقد است اين روند بايد تداوم پيدا كند و در حوزه موضوعاتي چون نظارت استصوابي، آزادي رسانهها و برداشته شدن فيلترينگ ادامه داشته باشد.
ديروز خبر رسيد كه مجلس به دنبال طرحي براي برگزاري تجمعات اعتراضي است. قبلا هم خبري درباره گشت ارشاد از سوي دبير شوراي عالي انقلاب فرهنگي منتشر شد كه بازتابهاي زيادي پيدا كرد. به نظر شما اين اخبار چه معنايي دارند؟ آيا سيستم سعي ميكند خود را اصلاح كند؟
به نظر ميرسد برخي نشانههاي خود اصلاحي در سيستم در حال نمايان شدن است كه البته كافي نيست. در واقع اين رويكردها بسيار كمرنگ هستند و بايد پررنگتر شوند. تصميمسازان بايد به دغدغههاي مردم و كارشناسان دلسوز توجه كنند. درخصوص حق بهرسميت شناختن اعتراض قبلا دولت دوازدهم لايحهاي ارايه كرده بود كه مسكوت باقي ماند. شوراي شهر پنجم نيز مصوبهاي داشت كه آنهم با مقاومت برخي افراد و جريانات روبهرو و از دستور كار خارج شد. بنابراين اينكه مجلس به اين صرافت افتاده كه درخصوص تحقق اصل 27 اقداماتي را انجام دهد، مايه خوشحالي است. اما اين تصميمات در برابر مطالبات مردم و اين حجم از نارضايتيها به هيچوجه كافي نيست و جامعه نيازمند اصلاحات بيشتري است.
ويژگي مثبت اين نوع تصميمات چيست؟
اين بهترين راهبرد است كه سيستم دست به خوداصلاحي بزند و گزارههاي قانوني در حوزههاي اقتصادي، اجتماعي، فرهنگي و... كه مردم خواستار تحقق آن هستند را عملياتي كند. البته پيشنهاد ميكنم مركز پژوهشهاي مجلس حتما لايحه دولت دوازدهم كه مورد توجه نهادهاي مسوول قرار نگرفت را مطالعه كند. همچنين نگاه دقيقي به مصوبه شوراي پنجم شهر بيندازد، مصوبهاي كه در آن تلاش شده بود، مكانهايي را براي اعتراضات عمومي اختصاص دهد. يعني لزومي ندارد كه مسوولان تلاش كنند، چرخ را از ابتدا اختراع كنند. بايد بدانيم، اين گزارهها در بسياري از كشورها پذيرفته شده و راهبردهايي براي بهرسميت شناختن حق اعتراض جامعه تدارك ديده شده است. بايد بدانيم مردم ولينعمت مسوولان هستند. اگر مردم احساس رضايت از زندگي داشته باشند و احساس كنند كه سيستم در برابر مطالبات آنها گوش شنوا دارد و به اندازه ظرفيتها و امكانات كشور تلاش ميكند به اين مطالبات پاسخ دهد، اوضاع بهتري شكل ميگيرد.
به طور مشخص سيستم سياسي و تصميمسازان چه بايد بكنند؟
سيستم بايد از رويكردهاي تقابلجويانه، تهديدآميز و ارعابآميز دوري كند. طرف مقابل مردم هستند و نبايد با روشهاي سلبي با اين مردم برخورد كرد. در همين راستا به نظرم بايد از خانوادههاي جانباختگان دلجويي شود، براي آنها مراسمهاي بزرگداشت برگزار شود. اجازه داده شود تا خانوادهها با آرامش مراسمات موردنظر خود را برگزار كنند. اگر تخلفي صورت گرفته، عذرخواهي شود، با مقصران برخورد صورت گيرد و درنهايت به گونهاي اقدام شود كه مردم احساس كنند كه تغييري رخ داده است.
به نظر ميرسيد سيستم زماني دست به تغيير و اصلاح ميزند كه ناچار به اعمال تغييرات شود. در ماجراي اخير تا زماني كه رخدادهاي اخير شكل نگرفت، تلاش نشد كه برخوردهاي سلبي درخصوص مساله گشت ارشاد اصلاح شود. اين روند در ماجراي حضور در زنان در ورزشگاهها نيز به همين شكل دنبال شد. آيا همواره اين فرصت براي سيستم فراهم است كه از روي ناچاري دست به تصميمات اصلاحي بزند؟
سيستمهاي كارآمد معمولا اجازه نميدهند شرايط به آنها فشار بياورد، بلكه آنها شرايط را ميسازند. سيستمهاي كارآمد با استفاده از ابزارهاي علمي، نيازهاي جامعه را تشخيص ميدهند و در راستاي تحقق آنها حركت ميكنند. طبيعي است در زمان بروز بحران و سيستم تصميم ميگيرد دست به اصلاح بزند، كارايي لازم را نخواهد داشت و نميتواند نتايج مطلوبي هم براي سيستم داشته باشد. اما وقتي سيستمها در شرايطي عادي دست به اصلاح خود و بازخواني مشكلات ميزنند، تهديدات بسيار كمي در جامعه شكل ميگيرد.سيستم پويا، سيستمي است كه مدام دست به خودكنترلي ميزند و مطالبات مردم را در فاصله زماني كوتاه استخراج ميكند و خود را بهروزآوري ميكند. بايد توجه داشت كه اصلاح فقط به سيستمهاي سياسي مرتبط نيست، در همه سيستمهاي اقتصادي، فرهنگي، اجتماعي و... نيز رويكردهاي پويا وجود دارند.
در چشمانداز آينده نزديك، ايران در آستانه انتخابات مجلس 1402 قرار ميگيرد، اگر قرار باشد، سيستم روند خود اصلاحي را تداوم بخشد، اين روند در حوزه سياستورزي چگونه ظهور و بروز مييابد؟
در وهله نخست بايد، زمينه حل مشكل ردصلاحيتها در انتخابات فراهم شود. اساسا بسياري از تحليلگران معتقدند يكي از مهمترين دلايل بروز بحران اخير، ايجاد انسداد در حوزههاي سياسي، فرهنگي، اجتماعي، ارتباطي و... است. ردصلاحيتها يكي از نمادهاي محدوديتها در حوزه سياسي است. اين روند بايد تغيير كند. در واقع سياستگذاران بايد اين پيام را به فضاي عمومي جامعه ارسال كنند كه خوداصلاحي را تداوم ميبخشند و آن را به ساير حوزهها گسترش ميدهند. اين خوداصلاحي نيز نبايد تاكتيكي و با هدف عبور از بحران باشد، بلكه بايد ماهوي و با هدف اصلاح واقعي كژكارديها باشد. تنها در اين صورت است كه مردم خواهند پذيرفت كه سياستگذاران تغييرات و تحولات بنيادين را درك كردهاند.
اينكه مجلس به اين صرافت افتاده كه در خصوص تحقق اصل 27 اقداماتي را انجام دهد، مايه خوشحالي است. اما اين تصميمات در برابر مطالبات مردم و اين حجم از نارضايتي ها به هيچ وجه كافي نيست و جامعه نيازمند اصلاحات بيشتري است.
سيستم بايد از رويكردهاي تقابل جويانه، تهديد آميز و ارعاب آميز دوري كند. طرف مقابل مردم هستند و نبايد با روش هاي سلبي با اين مردم برخورد كرد. در همين راستا به نظرم بايد از خانواده هاي جانباختگان دلجويي شود، براي آنها مراسم هاي بزرگداشت برگزار شود. اجازه داده شود تا خانواده ها با آرامش مراسمات مورد نظر خود را برگزار كنند.
ردصلاحيت ها يكي از نمادهاي محدوديت ها در حوزه سياسي است. اين روند بايد تغيير كند. در واقع سياستگذاران بايد اين پيام را به فضاي عمومي جامعه ارسال كنند كه خود اصلاحي را تداوم مي بخشند و آن را به ساير حوزه ها گسترش مي دهند. اين خود اصلاحي نيز نبايد تاكتيكي و با هدف عبور از بحران باشد.
سيستم هاي كارآمد معمولا اجازه نمي دهند شرايط به آنها فشار بياورد، بلكه آنها شرايط را ميسازند. سيستم هاي كارآمد با استفاده از ابزارهاي علمي، نيازهاي جامعه را تشخيص ميدهند و در راستاي تحقق آنها حركت مي كنند.