چرا پاكستان به جاي سفير، كاردار به كابل فرستاد؟
پيام سياسي اسلامآباد به طالبان
پاكستان عبيدالرحمن نظاماني را به جاي سفير خود به كابل فرستاده است، اما او به عنوان كاردار (شارژدافير) تعيين شده است. هدف دولت پاكستان به ويژه سازمانهاي استخباراتي از اين انتخاب چيست؟ و چرا اين روابط را از سطح سفير به سطح كاردار رساند؟ يك چيز واضح است، هر زماني كه روابط ديپلماتيك بين دو كشور برقرار است. از منظر ديپلماتيك نشان ميدهد كه اين كشورها براي يكديگر احترام متقابل دارند و به اينگونه روابط، روابط خوب ميگويند. امكان هر نوع همكاري اقتصادي، سياسي، تجاري و فرهنگي بين دو كشور فراهم است. روز به روز هر عرصه ديگري در حال توسعه است. اما اكنون پاكستان با فرستادن كاردار به كابل ميخواهد ابتدا به طالبان نشان دهد كه دولت شما ضعيف و تحت حمايت كمك خارجي است كه در تمام جهان به رسميت شناخته نشده است. شايسته نيست يك كشور قدرتمند هستهاي مانند پاكستان سفير خود را به آن كشور بفرستد. از اين رو با چشم سنگين به آن نمينگرد و اگر از دنيا شرم نداشت، شايد او را نميفرستاد. پاكستان ميتواند از طريق مقامات كوچك مستقيما با مقامات اداره طالبان انواع روابط سياسي، اقتصادي و فرهنگي برقرار كنند، به گونهاي كه مقامات و نهادهاي عاليرتبه داخل كشور با ادارات مربوطه خود ارتباط برقرار ميكند. بر اساس اطلاعات نمايندگان آنها در وزارتهاي دفاع ملي، وزارت داخله، وزارت خارجه، استخبارات در حال حاضر كار ميكنند. بنابراين، به جاي حفظ اين روابط از طريق سفارت، براي آنها راحتتر است كه به مقامات مربوطه خود دستور دهند.
از طرفي دولت پاكستان ميخواهد به طالبان بگويد كه شما هم كاردار به سفارتخانه افغانستان در اسلامآباد بفرستيد نه سفير. ظاهرا در زمان حمله نيروهاي شوروي و حكومت دكتر نجيبالله نيز، پاكستان در افغانستان كاردار داشت. اما اگر تاريخ را در آن زمان ورق بزنيم، ميبينيم كه پاكستان در واقع يكي از آن كشورهايي بود كه به حكومت نجيبالله پايان داد.
نكته دوم اين است كه به نظر ميرسد پاكستان پس از اين براي رسيدن به اهداف سري و استراتژيك خود كوشش زيادي خواهد كرد. ممكن است چنان فعاليتهايي را آغاز كنند كه طالبان از ترس خشم ملت هر روز مجبور به واكنش ديپلماتيك شوند. اين واكنش يا احضار سفير، دولت پاكستان آن را توهين به خود ميخواند و در صورت عدم احضار سفير، اين واكنش چندان جدي تلقي نميشود.
مردي را با ريش دراز و به عنوان كاردار فرستادند با اين استدلال كه طالبان به دليل داشتن ريش با او با احترام رفتار خواهند كرد. اين را ميتوان پيروزي پاكستان و شكست طالبان در عرصه سياسي دانست. شايد بارها به دليل وجود اين ريش چشم بر اقدامات پاكستان ببندند و از شكايت به سازمانها و نهادهاي بينالمللي خودداري كنند.
شايد راه چين در ولايت بدخشان، مشكلات خط ديورند، پروژه موسوم به مبارزه با تروريستها، سپس بمباران داخل افغانستان و ديگر فعاليتهاي مشابه و دريافت كمك از امريكا به اين شكل انجام شود. اغلب اوقات در ظاهر رابطه پيچيده و متضاد نشان داده ميشود. اما در واقعيت، در پشت پرده، همه اينها به خواست سازمانهاي اطلاعاتي پاكستان انجام ميشود.
گاهي ملت در اينگونه موضوعات جنجال ميكردند و طالبان نيز مجبور بودند كه كاردار را اخراج كنند. اما اگر سفير اخراج شود، در مقام ديپلماتيك بسيار بد است. هدف سوم از اين انتخابات نشان دادن پاكستان به جامعه جهاني و مردم عادي آن است كه ما براي طالبان اهميتي قائل نيستيم.
پاكستان قانون شكن و حامي تروريستها، ناقضان حقوق بشر و... هستند، اما ما به دليل مشكلات همسايگان، مهاجران و پناهندگان و تجارت مجبور به حفظ اين روابط با آنها هستيم. در خاتمه ميتوان گفت كه پاكستان اين كار را با دقت انجام داده است تا در آينده كسي نتواند او را سرزنش كند. بنابراين به نظر ميرسد كه دخالت پاكستان در امور افغانستان در آينده گسترش يابد.
٭منبع: سايت تاند
ترجمه: ترجمان افغانستان