مادري و زايش خرد
سيدحسن اسلامي اردكاني
زن و زندگي در مادري به هم گره ميخورند و زنان زاينده زندگي و پاينده آن ميشوند. كتاب مادري: زايش حكمت، از مجموعه «فلسفه براي همه»، پاي فلسفه را به اين مساله باز ميكند. از ديرباز، فلسفه عرصه مردان بوده است. اما در روزگاري كه زنان به هر زمينهاي پاي ميگذارند، فلسفه نيز استثنا نخواهد بود. بهويژه فلسفيدن درباره زنانهترين كار عالم، يعني مادري.
اين كتاب كه ويراسته شيلا لينتوت است، با شانزده مقاله كه برخي از آنها بسيار پر و پيمان است، ابعاد مادري و مادر بودن را ميكاود و عمدتا مادراني كه خود فيلسوف هستند، در آن از تجربه مادرانگي خود سخن ميگويند و خوانندگان را مجذوب فهم فيلسوفانه و تجربه مادرانه خويش ميكنند. در اين مقالات، شاهد مسائلي چون بارداري و سقط جنين تا فضايل مادري و مسائل الهياتي درباره ايزدبانوان هستيم. با اين همه برخي مسائل بيشتر نظرم را جلب كرد كه در اينجا آنها را برجسته ميسازم.
خانم ايمي كايند در مقاله «مادري خلاق» درباره دروغهاي مادرانه سخن ميگويد، يعني دروغهايي كه مادران گاه ناچار ميشوند به فرزندان خردسال خود بگويند. در هر نوع دروغي با سلب امكان قضاوت صحيح از مخاطب به او آسيب ميزنيم و او را به خطا ميكشانيم و اين با قاعده كانتي- كه با هر كس بايد به مثابه غايتي در خود رفتار كرد- ناسازگار است. اما آيا كودكان از چنان بلوغي برخوردار هستند كه امكان قضاوت درست داشته باشند؟ اگر منكر اين مساله شويم، آنگاه آنها شخص نخواهند بود و دروغگويي به آنها با دروغگويي به بزرگسالان متفاوت ميشود. با اين همه، داوري در اين زمينه حساس و ظريف است. شريل توتل راس آموزههاي بودايي را در مقاله «مادري هشيارانه» دستمايه كار خود قرار ميدهد تا نشان بدهد اين آموزهها چگونه به كار يك فمينيست بودايي ميآيد و ميتوان در مراحل دشوار بارداري و فرزندپروري از آنها سود جست. خانم مارين سندر- اشتات در مقاله «برقع شيردهي و شيردهي مردانه» مساله شيردهي در ملأ عام را بررسي ميكند و جنبههاي آن را آشكار ميسازد. گرچه قوانين سختي عليه شيردهي زنانه در فضاي عمومي وجود ندارد، اما اين كار، به ويژه اگر با برهنه ساختن بخشي از بدن همراه باشد، ميتواند اهانتآميز يا تحريككننده به شمار رود. به همين سبب، نويسنده لازم ميداند نشان بدهد كه اين مساله جنبه اخلاقي قابل توجهي دارد. شيردهي صرفا تغذيه نوزاد نيست؛ افزون بر آن، نوعي ارتباط و صميميت با او هم به شمار ميرود و اين صميميت در جايي كه كودك شيرخوار كمي بزرگ شده باشد، ميتواند مسالهساز باشد. نويسنده ميكوشد با الهام از خانم كرول گيليگن راهحلي براي اين مساله پيدا و پيشنهاد كند كه شيردهي به نوزدان در فضاي عمومي ميتواند مجاز باشد، اما پس از ششماهگي محدود يا ممنوع شود. در عين حال، امكان بيولوژيك شيردهي مردانه را بررسي ميكند و مدعي ميشود كه با كمي تزريقات هرموني ميتوان مردان را به اين عمل خير واداشت و از بار زنان كاست! نين كركهم در «فضايل مادري» با نگاهي فضيلتمدار و با الهام از اخلاق فضيلت ارسطويي ميكوشد سه فضيلت اصلي مادري را بيان و تفسير كند: استقامت، آزادمنشي و الگوي اخلاقي بودن. استقامت بنياد همه فعاليتهاي مادرانه به شمار ميرود از بارداري تا پروردن فرزندان. در كنار آن نيازمند سعه صدر و آزادمنشي هستيم كه بدانيم كجا فرزندان خود را آزاد بگذاريم و كجا بر آنها سخت بگيريم و آنها را به رعايت برخي قواعد ملزم سازيم. اما مهمترين و پاياترين اين فضايل آن است كه مادر براي فرزندانش الگوي اخلاقي باشد و نمونه يك انسان را بر آنها عرضه دارد. بيتوجهي به اين نكته به رها كردن فرزندان ميانجامد و افراط در آن موجب ميشود تا مادر خود را وقف فرزندانش كند و اهداف شخصي خود را همان اهداف فرزندانش بداند و سرانجام تن به ناكامي بدهد.
در پايان كتاب، كتابنامه مفصلي درباره بارداري و مادري از منظر فمينيستي آمده است به اضافه گفتوگوي خوشمزهاي با فرزندان خردسال اين مادران فيلسوف.
پيشتر از مجموعه «فلسفه براي همه»، كتاب «فلسفه و صخرهنوردي» را گزارش كرده بودم (فصلنامه نقد كتاب فلسفه و عرفان، شماره 5-6، بهار و تابستان 1394). همچنين كتاب «پدر بودن و فلسفه» از سوي نگارستان انديشه منتشر شده است. كتاب حاضر نيز ترجمه شده است و فرآيند نشر خود را در انتشارات نگارستان انديشه ميگذراند و اميدوارم خيلي زود و با كمترين تغييراتي منتشر شود .
اين هم مشخصات كامل كتاب
Motherhood philosophy for everyone: the birth of wisdom, Edited by Sheila Lintott, Wiley-Blackwell, 2010.