ادامه از صفحه اول
تضعيف ترامپيسم
اما بهرغم شكست در انتخابات 2020، ترامپ نفوذ خود بر حزب جمهوريخواه را همچنان حفظ كرد. مطابق نظرسنجيها حدود 70 درصد از رايدهندگان جمهوريخواه و حدود 40 درصد از كل مردم امريكا به تبع ترامپ منكر نتيجه اعلام شده انتخابات 2020 هستند و بايدن را رييسجمهور مشروع نميدانند. در نتيجه، ترامپ توانست با تكيه بر پايگاه اجتماعي خاص خود و رقابت نزديك كانديداها در انتخابات مياندورهاي، مانع از آن شود كه جمهوريخواهان جوياي سمتهاي انتخابي از او فاصله بگيرند. اگر چه مطابق برآورد نيويوركتايمز حدود 220 نفر از كانديداهاي جمهوريخواه در سطوح فدرال و ايالتي كه منكر نتيجه انتخابات بودهاند، در انتخابات اخير برنده شدهاند، اما نقش پايگاه راي ترامپ در كانديداتوري آنها در رقابتهاي مقدماتي و نيز اينكه اكثريت آنها از ايالات شديدا محافظهكار هستند را نبايد ناديده گرفت. در مجموع، ميتوان گفت كه انتخابات اخير به موقعيت ترامپ لطمه بيشتري وارد كرده و شكست جديدي را براي او رقم زده است: «موج يا سونامي سرخ» كه او و همفكرانش وعده ميدادند، به هيچ روي محقق نشد. تعداد كرسيهايي كه دموكراتها اينبار از دست ميدهند، بسيار كمتر از كرسيهايي است كه جمهوريخواهان تحت مديريت ترامپ در 2018 از دست دادند. كانديداهاي مورد حمايت ترامپ در آريزونا، جورجيا، نوادا و پنسيلوانيا كه اغلب ايالتهاي عمدتا جمهوريخواه هستند، يا باختند يا آراي شان به آراي دموكراتها خيلي نزديك است. دو كانديداي فرمانداري در پنسيلوانيا و ويسكانسين كه از نزديكان ترامپ هستند و متعهد شده بودند كه مانع باخت كانديداهاي رياستجمهوري جمهوريخواه در اين دو ايالت شوند، هر دو به رقباي دموكرات باختند. در ميشيگان و نوادا هم دو كانديداي جمهوريخواهي كه انتخابات 2020 را دزديده شده ميدانستند و كانديداي سمت مسوول انتخابات در اين دو ايالت شده بودند، باختند. پيروزي بزرگ ران ديسانتيس انتخابات فرمانداري فلوريدا كه رقيب احتمالي ترامپ در 2024 است و اغلب به هم طعنه زدهاند، براي ترامپ خبر بد ديگري است. خبر بد ديگر براي ترامپ اين است كه بعد از اينكه كنگره 2020 به لحاظ تركيب نژادي متنوعترين كنگره تاريخ امريكا بود، كنگره جديد متنوعتر نيز خواهد بود. اين براي ترامپيستها كه گرايشات نژادپردستانه آشكار يا پنهان دارند، خبر خوبي نيست. اينكه در 2024 چه اتفاقي خواهد افتاد، بستگي به بايدن هم خواهد داشت. اگر بايدن از كانديداتوري انصراف بدهد، ضربه ديگري به ترامپ خواهد خورد. چون حس انتقام و تكرار انتخابات 2020 انگيزه مضاعفي براي همفكران ترامپ است. در اين صورت، هم فكر عبور از نزاعهاي گذشته تقويت خواهد شد و هم موقعيت رقباي ترامپ در حزب جمهوريخواه. در چنين صورتي جمهوريخواهان در كنگره نيز ممكن است كمتر چوب لاي چرخ بايدن طي دو سال آينده بگذارند. نظرسنجيها حاكي است كه 57 و 60 درصد مردم امريكا معتقدند كه به ترتيب ترامپ و بايدن نبايد ديگر نامزد رياستجمهوري شوند. تضعيف ترامپيسم از نظر سياست خارجي نيز مهم است. در حالي كه اين خبر براي كساني مانند پوتين و نيز جريانهاي پوپوليست در اروپا خبر خوبي نيست، اما حداقل براي احياي برجام خبر خوبي در ميان خبرهاي بد ديگر است.
ضرورت تدبير با جمعههاي اعتراضي بلوچستان
نبايد دامنه تنشها و التهابات و شكاف اينگونه فراگير ميشد و به اقصي نقاط استان گسترش مييافت. بايد پذيرفت كه تكرار يك جمعه خونين دگر پس از آن حادثه تلخ و زيانبار هشت مهر زاهدان و سپس در خاش ديگر شهر مهم و حساس بلوچستان در روز جمعه مصادف با سيزده آبان ماه نتيجه همان گزاره ضعف تحليلي است و نيز گمانه را براي عدم درك درست شرايط فعلي و خوانش نادرست فضاي سياسي و اجتماعي اكنون بلوچستان در مواجهه با اعتراضات اخير تقويت ميكند. حال بهرغم گذشت بيش از چهل روز از حادثه خونين زاهدان و ده روز از جمعه خونين خاش عدم چارهجويي و رسيدگي به اين زخم چركين متاسفانه منطقه را در شرايط بيسابقهاي قرار داده و اگر براي اين وضعيت بحراني با عقلانيت و تدبير چارهجويي فوري نشود و راهحلي منطقي پيش روي آن قرار نگيرد و كماكان تعلل بر فضاي سياسي و اجتماعي استمرار يابد، اين بلاتكليفي به راديكاليزه شدن بيش از پيش فضا منجر خواهد شد كه دود آن به چشم امنيت ملي و ثبات منطقه و نيز مردم خواهد رفت. بايد در نظر داشت كه اين حجم از راديكاليزه شدن فضاي اجتماعي و سياسي سيستان و بلوچستان پيش از اين بيسابقه بوده و اكنون شكاف بين دولت و جامعه محلي را عميقتر و جديتر از هر زمان كرده تا جايي كه ديگر معترضين كف خيابان نقد و كنش و راهكارهاي ميانه كنشگران و فعالان سياسي و اجتماعي را برنميتابند كه ادامه اين رويه انفعالي در مواجهه با حل بحران پيش و رو از سوي مقامات مربوطه لطمات و عواقب جبرانناپذيري را به دنبال خواهد داشت. همچنين بيش از اين هر گونه خطاي محاسباتي در مواجهه با رخداد جاري ممكن است فضاي سياسي و اجتماعي اين منطقه را راديكاليزهتر از گذشته كند و به سوي چالشهاي متعدد و بحرانهاي جديتر و غير قابل كنترل سوق دهد و قانون را از حيز انتفاع ساقط كند و انتقامجويي را گسترش دهد بهطوري كه ناامني را از پاسگاهها به ادارات و ارگانهاي دولتي و از نيروهاي نظامي و انتظامي به كارگزاران سياسي منطقه بكشاند. تجربه نشان داده راه برونرفت از چنين حوادثي آن هم در مناطق حساسي چون بلوچستان راهكارهاي سياسي اثربخش خواهد توانست بر تلطيف فضا و فروكش كردن اعتراضات و التهابات و تنشها بينجامد و در اينچنين شرايط و وضعيتي باتوجه به فضاي فرهنگي و اجتماعي بلوچستان نه تنها رويكرد فعلي نخواهد توانست كمكي به حل بحران كنوني كند، بلكه دامنه بروز حوادث و تنشها و حساسيتها را وسيعتر خواهد كرد و به دامن زدن تنشها خواهد انجاميد و التهاب بيشتر. اظهارنظرهاي گاه و بيگاه توسط افرادي كه حتي كمترين خوانش واقعبينانه و منطقي از وضعيت تنشآلود و ملتهب در بلوچستان دارد خود بر تداوم اين شكاف و بدبيني و گسترش اعتراضات نقش دارد.