بد گهر با كسي وفا نكند
نيوشا طبيبي
شيلات ايران تا سال ۱۳۳۱ كه به دستور دكتر محمد مصدق ملي اعلام شد، به مدت حدود يك قرن در انحصار روسيه بود. گيلان و مازندران از روزگاران گذشته، از زماني كه موجوديتي به نام روسيه اندك اندك به صورت كشوري يكپارچه و در قامت يك امپراتوري ظهور پيدا كرد، براي آنها وسوسهكننده بودند. از زمان قدرتگيريشان هر موقع كه ايران در موضع ضعف قرار گرفت به طمع جدا كردن بخشهايي از ايران لشكر به آذربايجان و گيلان و مازندران و خراسان كشيدند و به زحمت فراوان جا خالي كردند و رفتند تا در نوبت بعدي باز آيند. در طول تاريخ ايران، روسيه هرگز و هرگز شريكي قابل اطمينان و وفادار براي ما نبوده. آنها موفق شده بودند با زور و رشوه قرارداد انحصار شيلات شمال را با دولت ايران منعقد كنند. دوره ضعف و آشفتگيهاي ناشي از شكست در جنگ ايران و روس سبب شد كه دولت ايران نتواند در مقابل فشار آنها براي گرفتن انحصار شيلات شمال مقاومت كند. دولت براي حفظ آذربايجان و راندن روسيه به آن سوي ارس حاضر شده بود سرزمينهاي آران - آلبانياي قفقاز - را كه سرزمينهاي تاريخي و صد درصد ايراني بودند به آنها واگذار كند. سرزمينهايي كه بعدا به نام جعلي آذربايجان خوانده شدند تا روسها بتوانند غائلههايي براي دستاندازي به سرزمينهاي جنوبي برپا كنند. هياهويي كه گاه از سوي همسايه امروزي و همخانه ديروزي ما يعني جمهوري آذربايجان و به تحريك اين و آن شنيده ميشود، دنباله همان بدخواهي و بدانديشي روسهاست.
روسها در بين مردم سرزمينهاي ايراني قفقاز به خشونت و دورويي و نامهرباني اشتهار داشتهاند. تصور كنيد كه حكيم نظاميگنجوي در خلق و خوي آنها سروده: «ز روسي كس نجويد مردمي...» ظاهرا اين خلق و خوي آنها از قرن ششم به اين سو برقرار بوده. در ادوار مختلف، در طول تاريخ، همسايه شمالي ما هميشه با چشم سوءاستفاده و دستاندازي به ما نگريسته و هرگز با ما به راه وفا مراودهاي نكرده. در دوره معاصر هم كم و بيش چنين رفتارهايي از آنها ديدهايم. موشكهايي كه توسط عراق و به دستور صدام بر سر مردم غيرنظامي و مظلوم ريخته ميشدند همه ساخت شوروي بودند. هواپيماهايي كه شهرهاي ايران را بمباران ميكردند، ميگ ۲۵هاي بلندپرواز روسي بودند. روسها در دوره جنگ هيچ حمايتي را از عراق دريغ نكردند و همه توانشان را براي ضربه زدن به ايران پشت عراق گذاشتند. بسياري از جوانان ما با اسلحه روسي كشته شدند، شهرها و زيرساختهاي ما با موشكها و هواپيماهاي روسي مورد حمله قرار گرفتند.
بعدا در ماجراهاي مختلف، حتي موضوع هستهاي ايران، در جايي كه ميتوانستند از حق وتوي خودشان براي كاهش فشارهاي شوراي امنيت استفاده كنند، رويشان را برگرداندند و خود را ملتزم به تصميمات جهاني و تحريمهاي سازمان ملل نشان دادند. آنها به دليل رقابت در بازار نفت و گاز با ايران، از تحريم گسترده و عميق و فلجكننده صنعت نفت ما استقبال ميكردند و سود ميبردند.
وزير محترم امور خارجه گفته كه به روسها پهپاد دادهايم ولي نه براي مصارف جنگي. من اين گزاره را باور ميكنم، روسها براي آنكه شريكي بالفعل در جنگ با اوكراين - بخوانيد اروپا - پيدا كنند، پهپادهايي را كه احتمالا براي مصارف ديگر خريده بودهاند به جنگ بردهاند.
نميخواستم در اينجا تحليل سياسي بنويسم كه كار من نيست. فقط ميخواهم يادآوري كنم كه روسها بيوفايي را در حق ما و در طول تاريخشان تمام كردهاند. سوداي پتر كبيرشان كه رسيدن به آبهاي گرم از طريق سواحل ايران بود، قرنهاست كه زنده است و خواست تاريخي آنهاست.