صلح و پيشرفت هم خوب است
محمد نيكوفر
پيشگفتاري در شرح اين ستون:
از اين پس و به تدريج برخي از يادداشتهاي سفر اين دوچرخهسوار ايراني به صورت پراكنده و بدون توالي زماني و تنها برحسب موضوعات اجتماعي، فرهنگي مشاهده شده در طول سفر او منتشر خواهد شد.
محمد نيكوفر در سن بازنشستگي و با هزينه شخصي اقدام به سفر با دوچرخه مينمايد. او تاكنون در بيست كشور ركاب زده است. وي به دنبال ركوردزني يا ماجراجويي نيست و تنها مايل است تا به مشاهده نزديك سبك زندگي ديگر مردمان در ديگر كشورها بپردازدو نيز از مناظر زيباي طبيعي به آرامش برسد. او به نوشتن يادداشتهاي كوتاهي از اين تجربيات ميپردازد و ما در اينجا تنها به صورت پراكنده برخي از آنها را كه جنبه فني-ورزشي ندارد به صورت پراكنده انتخاب نموده و
منتشر مينماييم.
چهارشنبه، ۱۶ شهريور ۱۴۰۱:
امروز ظهر ساعت 12 از مرز ايرلند جنوبي گذشته و وارد ايرلند شمالي شدم.
در اين ساعات خروج از ايرلند جنوبي و ورود به ايرلند شمالي به اين موضوع فكر ميكنم كه اگر نيروهاي درگير در نزاع ايرلند در آخرين سالهاي قرن بيستم به تفاهم نرسيده بودند، آيا اين جادهها، مزارع، ماشينآلات كشاورزي، مشاغل به همين صورتي كه من امروز آنها را مشاهده ميكنم، باقي مانده بود؛
همه جا آرام و باصفا است و همه نشانهها بيانگر توسعهيافتگي است.
اگر مردم دوسوي ميدان نبرد در آن سالها از آن شرايط خسته نشده بودند، تن به سازش نداده بودند و همچنان به آن نبرد بر سر شرافت، دين يا هر چيز ديگري ادامه داده بودند، الان وضعيت اقتصادي ايرلند در چه شرايطي قرار داشت!
هيچ ميوهاي در باغي و هيچ گندمي در مزرعه به ثمر نخواهد نشست، اگر آن محصول در معرض دايمي سيل، تگرگ، رعد و برق و... قرار بگيرد.
همچنان كه از ركابزني روي اين جادههاي زيباي روستايي لذت ميبرم، به اين موضوع فكر ميكنم كه صلح و پيشرفت هم چيز خوبي است!