وضعيت سياسي امريكا پس از برگزاري انتخابات مياندورهاي كنگره
آغاز پسا-ترامپيسم؟
پيمان عارف
انتخابات مياندورهاي هشتم نوامبر فاصله زيادي تا پايان راه شمارش آرا ندارد. كار شمارش آراي مجلس سنا روز شنبه در نوادا نيز به پايان رسيد تا نتايج سنا به صورت قطعي چنين شكل بگيرد: حزب دموكرات صاحب ۵۰ كرسي از سناي ۱۰۰ نفره امريكا شد و حزب جمهوريخواه نيز صاحب ۴۹ كرسي. انتخابات در ايالت جورجيا نيز با توجه به عدم كسب ۵۰درصد آرا از سوي هيچ يك از كانديداهاي دموكرات و جمهوريخواه در ماه آينده ميلادي در دور دوم تكرار خواهد شد اما با توجه به اينكه كانديداي دموكرات رافائل وارناك نزديك به يك درصد از كانديداي جمهوريخواه هرشل واكر در اين ايالت سابقا محافظهكار و جمهوريخواه پيش بوده و نيز با توجه به حضور چيس اوليوير -كانديداي سوم از حزب ليبرتارين- كه حدود ۲،۱درصد آرا را به خود اختصاص داد و احتمال ميرود پايگاه راي ليبرتارين نيز در مرحله دوم به كانديداي دموكرات راي دهد به نظر ميرسد ديگر ميتوان از پيروزي دموكراتها در انتخابات سنا سخن گفت. اما در مجلس نمايندگان اگرچه كار شمارش به پايان نرسيده و نتايج رسمي تعداد كرسيهاي جمهوريخواهان را 219 و دموكراتها را 212 نشان ميدهد اما روند شمارش آراي پستي كه عموما رايدهندگان دموكرات با توجه به ميزان تحصيلات بالاتر و حساسيتشان نسبت به كوويد-۱۹ به اين روش رايدهي تمايل بيشتري دارند حكايت از كاهش شكاف دو حزب و يك پيروزي خفيف براي حزب جمهوريخواه دارد. انبيسينيوز تخمين ميزند كه در پايان روند شمارش آرا، 221 كرسي به حزب جمهوريخواه و 214 كرسي به حزب دموكرات برسد.
اما پرسش اينجاست كه چه شد و چه اتفاقي افتاد كه جمهوريخواهاني كه پيش از سهشنبه گذشته خود را پيشاپيش پيروز قطعي و با اختلاف انتخابات ميدانستند و سخن از راه افتادن موج قرمز در امريكا ميراندند و حتي طيف ترامپيستشان با تكرار ادعاي تقلب در انتخابات نوامبر ۲۰۲۰ وعده تلاش براي عزل بايدن را ميدادند يكباره پيروزي مفروض گرفته شده را چنين با شكستي مأيوسكننده معاوضه كردند؟
آيا چنانكه تلويزيون فاكس ميگويد مسبب شكست فقط ترامپ و ورود نابهنگامش به اين انتخابات بود يا اينكه دلايل ديگري نيز در اين شكست موثر بود؟
سقط جنين و قضات محافظهكار ديوان عالي
دونالد ترامپ در دوره رياستجمهوري ۴ سالهاش اين فرصت را يافت كه ۳ قاضي ديوان عالي را منصوب كند. اولي هديه اوباما به او بود كه با وجود درگذشت قاضي ديوان عالي در پايان رياستجمهورياش انتصاب آن را براي رييسجمهور بعدي نگه داشت و سومي حاصل بدعهدي ترامپ به عرف انتصاب قضات بود كه برخلاف اوباما آن را براي رييسجمهور بعدي نگه نداشت. انتصاب ۳ قاضي محافظهكار تركيب متعادل ديوان عالي را به تركيبي نامتعادل و ۶-۳ تبديل كرد. حضور ۶ قاضي محافظهكار در برابر تنها ۳ قاضي ليبرال اين امكان را فراهم ساخت تا محافظهكاران بتوانند دغدغه هميشگيشان براي خارج كردن حق سقط جنين از شكل يك حق مكتسب در قانون اساسي را متحقق سازند و تصميمگيري درباره ممنوعيت و عدم ممنوعيت سقط جنين را به ايالتها بسپارند كه اين امر خود يعني دستكم ممنوعيت سقط جنين در عمده ايالتهاي جنوبي.
بدينترتيب خارج كردن سقط جنين از شمول حقوق اساسي (ابطال رويه «رو عليه ويد») توسط ديوان عالي در جامعهاي كه نظرسنجيها حاكي است كه ۶۰-۶۵درصد شهروندانش آن را يك حق بديهي زنان بر بدن خود ميدانند سياست در امريكا را از تابستان گذشته به سوي سياست هويت سوق داد.
نرخ مشاركت در انتخابات مياندورهاي هفته گذشته برخلاف سنت انتخاباتهاي مياندورهاي پايين نبود چراكه برخلاف هميشه كه پايگاه راي حزب حاكم يعني حزبي كه رييسجمهور و كاخ سفيد را از آن خود كرده است بيم چنداني از شرايط نداشتند و تمايلي به مشاركت در انتخابات مياندورهاي بروز نميدادند اينبار پايگاه راي دموكراتها به ويژه زنان و نسل زن با احساس ترس و بيم ناشي از راي ديوان عالي روانه صندوقها شد تا هويت و دستاوردهاي دموكراتيك خود را محافظت كند.
بدينترتيب سياست هويت در امريكا بر سياست مديريت غلبه يافت تا ديوان عالي و دراختيار داشتنش توسط جمهوريخواهان نه يك فرصت كه به يك تهديد عليه آنان تبديل شود.
كمپين انتخاباتي اشتباه
جمهوريخواهان در برابر تلاش دموكراتها براي هويتي كردن سياست و فعالسازي پايگاه رايشان عمده تمركزشان را روي اقتصاد متمركز كردند و از فروپاشي اقتصادي در حال حاضر و نابودي اقتصاد امريكا در صورت تداوم سياست اقتصادي پرخرج حمايتي و دولتي بايدن سخن به ميان آوردند. جايي كه دقيقا پاشنه آشيلشان شد، چراكه اگرچه وضعيت اقتصادي امريكا در شاخصهاي اقتصاد كلان خوب نيست و تورم به بالاي ۸درصد رسيده اما سياست حمايتي بايدن طبقه متوسط و همينطور يقه آبيها و به ويژه كارگران ايالتهاي غرب ميانه را نجات داده و از سوي ديگر نرخ بيكاري به دليل رويكرد حمايتي دولت و رونق كسب و كارها در پايينترين سطح ۴ دهه اخير قرار گرفته است.
پس اقتصاد اگرچه بد است
اما نه دچار فروپاشي است و نه غيرقابل تحمل!
اما موفقيت بايدن در به تصويب رساندن لايحه كاهش تورم در آگوست گذشته و عملياتي شدن آن بسته ۵۰ ميليارد دلاري چنان تابستان خوبي براي دموكراتها رقم زد كه تلاش جمهوريخواهان با حمايت عربستان سعودي و شاهزاده محمد بن سلمان براي افزايش نرخ تورم از طريق افزايش قيمت انرژي با كاهش توليد اوپك نيز چندان ره به جايي نبرد. كمپين انتخاباتي جمهوريخواهان نه تنها پاسخي در برابر سياست هويت براي زنان و جوانان نداشت بلكه حتي با تمركزش بر اقتصاد نيز نتوانست از مردان سفيدپوست يقه آبي دل بربايد كه راي آنها در سال ۲۰۱۶ به ويژه در ايالتهاي غرب ميانه چون ميشيگان و وسكانسين ترامپ را به كاخ سفيد رسانده بود.
ورود ترامپ و كمپين انتخاباتي زودهنگام
حال اما به آنجايي ميرسيم كه تمركز تلويزيون فاكس به عنوان ارگان اصلي جمهوريخواهان روي آن تمركز يافته: ترامپ !
فاكس در اين روزها بارها و بارها مسووليت شكست در انتخابات هفته پيش را متوجه ترامپ دانست و گفت دموكراتها بايد به خاطر نتايج انتخابات از ترامپ تشكر كنند. فاكس حتي كار را فراتر برد و گفت ترامپ ديگر يك مساله جدي در حزب جمهوريخواه است.
امري كه شكست تقريبا تمامي كانديداهاي جمهوريخواه نزديك به ترامپ و به ويژه شكست خردكننده محمت اوز تركتبار و بسيار نزديك به ترامپ در پنسيلوانيا قرينهاي جدي بر صحت آن فراهم ساخته اما چرا ترامپ چنين نابختيار شد؟
وزير دادگستري ملاحظهكار بايدن زماني كه دستور بازرسي از ويلاي ترامپ در فلوريدا را داد آنچنان از آنچه افبيآي آنجا خواهد يافت مطمئن بود كه همه ترديدها را كنار بگذارد. تصميمي كه با بازرسي از ويلاي فلوريدا و كشف بيش از ۱۰ جعبه مدارك طبقهبندي شده ايالت متحده در آنجا صحتش بر همگان اثبات شد. مداركي طبقهشده و محرمانه كه ترامپ بايد در پايان رياستجمهورياش تحويل آرشيو ملي ميداد و به جاي آن به ويلايش آورده بود تا احتمالا بعدها بتواند آنها را نيز به مشترياني به ويژه در خليجفارس بفروشد. داستان ويلاي ترامپ به وجهه او كه پيشتر با عدم پذيرش نتيجه انتخابات ۲۰۲۰ و به ويژه حمله ۶ ژانويه ۲۰۲۱ به كنگره به اندازه كافي لطمه ديده بود ضربهاي كشنده وارد ساخت . در چنين شرايطي غلتيدن حزب جمهوريخواه به سوي راست افراطي و به تعبير بايدن، فاشيسم و برآمدن مجدد ترامپ در آن و حتي آغاز غيررسمي و زودهنگام كمپين او در قالب انتخابات مياندورهاي تصوير حزب جمهوريخواه را هر چه بيشتر مخدوش كرد تا هم كانديداهاي ترامپيستي كه وجه مشخصهشان عدم پذيرش انتخابات نوامبر ۲۰۲۰ بود راي نياورند و هم حزب جمهوريخواه پيروزي در هر دو مجلس را با شكست در سنا و احتمالا پيروزي شكننده در مجلس نمايندگان معاوضه كند. اما افول ترامپ همزمان شد با برآمدن چهرهاي كاريزماتيك در حزب جمهوريخواه كه مشخصا فاصلهاش را با ترامپ حفظ ميكند تا مبادا در جرگه ترامپيستها تعريف شود: فرماندار ران ديسانتيس فرماندار ايالت فلوريدا.
كسي كه حتي توانست براي نخستينبار خود شهر ميامي را نيز قرمز كند. بدينترتيب موج قرمز ترامپ اگرچه راه نيفتاد اما دستكم در فلوريدا موجي كوچك با غلظت قرمزي كمتر راه افتاد كه افق جديدي را فراروي حزب جمهوريخواه ميگشايد: جمهوريخواهان بدون ترامپ و امريكاي پساترامپ.
جمهوريخواهان ناراضي، پروژه لينكلن
و ظهور ديسانتيس
حال اما با شكست كانديداهاي نزديك به ترامپ به ويژه در انتخابات سنا كه نقطه اوجش در ايالت پنسيلوانيا رقم خورد ديگر زبان انتقادي جمهوريخواهان عليه ترامپ صريحتر شده. از سويي بسياري از جمهوريخواهان نزديك به بوش و مككين حول دختر ديك چيني معاون اول بوش پسر با تاسيس لينكلن پروجكشن به نهادسازي موازي در ميان محافظهكاران برخاستهاند و حتي سخن از ضرورت فروپاشي حزب جمهوريخواه و ايجاد يك حزب محافظهكار جديد به ميان ميآورند و از سوي ديگر ظهور ران ديسانتيس فرماندار فلوريدا در درون حزب جمهوريخواه در قامت يك رقيب جدي براي ترامپ، رييسجمهور سابق و مدعي تقلب را كه قرار بوده روز سهشنبه ۱۵ نوامبر آغاز رسمي كمپين انتخاباتياش را اعلام كند دچار چنان واهمهاي كرده كه از هماكنون و به صورتي پيشدستانه حمله به ران ديسانتيس را آغاز كند!
اين درحالي است كه فاكسنيوز با صراحت لهجهاي كمنظير زبان به انتقاد از ترامپ گشوده و او را عامل ناكاميهاي جمهوريخواهان ميداند و حتي معتقد است دموكراتها براي پيروزي در انتخابات مياندورهاي بايد از ترامپ تشكر كنند . چرخش فاكس يك پيام جدي دارد: پيام رايدهندگان دريافت شده است. اما پيام پايگاه راي جمهوريخواهان چه بوده كه تاثيرش را روي فاكس به عنوان مهمترين بازوي رسانهاي محافظهكاران ميتوان به وضوح مشاهده كرد؟
به نظر ميرسد پيام رايدهندگان به طور خلاصه اين بود كه حزب جمهوريخواه را ديگر همچون يك دهه گذشته در منتهي راست نميخواهند و مايلند جمهوريخواهان قدري به سوي ميانه حركت كنند و براي اين كار پيش از هر چيز جمهوريخواهان بايد يك تسويهحساب جدي با ميراث ترامپ در درون حزب انجام دهند و ترامپ و ميراثش را پشت سر بگذارند. به ديگر سخن حزب جمهوريخواه راست ميانهاي را ميخواهند كه لاجرم وارد عصر پسا-ترامپ شده باشد.
دموكراتها و برآمدن پروگرسيوها
اما تمايل به شيفت به چپ تنها منحصر به حزب جمهوريخواه نيست. در حزب دموكرات نيز جناح چپ آن كه روزگاري منحصر به چهرههايي چون سناتور برني سندرز و سناتور اليزابت وارن و البته الكساندريا اوكازيو كورتز و ايلحان عمر در مجلس نمايندگان بود با ظهور چهرههايي چون فرماندار محبوب كاليفرنيا گوين نيوسام و عملكرد درخشان فرماندار گرچن ويتمر در ميشيگان ديگر يك بلوك قدرتمند در درون حزب دموكرات را تشكيل ميدهد.
حتي برخي ناظران بر اين باورند كه در صورت حذف ترامپ از صحنه انتخابات ۲۰۲۴ از سوي حزب جمهوريخواه كه ميتواند به معناي عدم ورود بايدن به صحنه انتخابات ۲۰۲۴ نيز باشد زوج انتخاباتي نيوسام-ويتمر در حزب دموكرات از شانس بالايي براي كانديداتوري و پيروزي در انتخابات برخوردار خواهند بود. و اين در حالي است كه بايدن پيشتر تاكيد كرده اگر ترامپ در انتخابات ۲۰۲۴ كانديدا شود او نيز كانديدا خواهد شد و طبعا و طبق عرف سياسي امريكا رييسجمهور مستقر نيازي به انتخابات درون حزبي نخواهد داشت. اما فرماندار نيوسام سفيدپوست و خطيب كه هم از ويژگيهاي ظاهري كلينتون برخوردار است و هم فن خطابه اوباما را داراست اگر هم معادلات در انتخابات ۲۰۲۴ به شكلي پيش نرود كه حزبش را در انتخابات نمايندگي كند اما قطعا از او در يكي، دو دهه آينده سياسي امريكا بيشتر خواهيم شنيد.
يا در قامت كانديداي رياستجمهوري يا در قامت معاون اول؛ اگر پروگرسيوها با توجه به نقش مهمي كه زنان در انتخابات مياندورهاي در پيروزي دموكراتها ايفا كردند تصميم بگيرند كه در انتخابات ۲۰۲۴ با كانديداي زن به صحنه بيايند و تلاش كنند اولين رييسجمهور زن امريكا را روانه كاخ سفيد كنند؛ همانگونه كه در سال ۲۰۰۸ نخستين رييسجمهور رنگينپوست امريكا را انتخاب كردند! همه اينها دلالت بر آغاز پايان عصري در سياست امريكا دارد كه نامي جز پوپوليسم امريكايي ندارد. پوپوليسمي كه توسط دونالد ترامپ نمايندگي شد و نام ترامپيسم بر خود گرفت. گفتماني كه عوامسالاري، علم ستيزي، اقتدارگرايي در سياست داخلي و انزواطلبي در سياست خارجي مولفههاي اصلي آن را شكل ميداد.
آيا امريكا وارد پسا-ترامپيسم خواهد شد و ترامپ را پشت سر خواهد گذاشت؟
اين پرسشي است كه رخدادهاي ماههاي آينده به آن پاسخ خواهد داد.
غلتيدن حزب جمهوريخواه به سوي راست افراطي و به تعبير بايدن، فاشيسم و برآمدن مجدد ترامپ در آن و حتي آغاز غيررسمي و زودهنگام كمپين او در قالب انتخابات مياندورهاي تصوير حزب جمهوريخواه را هر چه بيشتر مخدوش كرد تا هم كانديداهاي ترامپيستي كه وجه مشخصهشان عدم پذيرش انتخابات نوامبر ۲۰۲۰ بود راي نياورند و هم حزب جمهوريخواه پيروزي در هر دو مجلس را با شكست در سنا و احتمالا پيروزي شكننده در مجلس نمايندگان معاوضه كند. اما افول ترامپ همزمان شد با برآمدن چهرهاي كاريزماتيك در حزب جمهوريخواه كه مشخصا فاصلهاش را با ترامپ حفظ ميكند تا مبادا در جرگه ترامپيستها تعريف شود: فرماندار ران ديسانتيس فرماندار ايالت فلوريدا.