نگاهي به جمعههاي زاهدان
عبدالحكيم سالارزهي
حوادث چند هفته اخير در زاهدان براي مردم ايران شوكآور بود. همزمان با گسترش دامنه اعتراضات مردمي در كشور كه مشكلات معيشتي ميتواند يكي از مهمترين عوامل آن باشد، مردم سيستانوبلوچستان كه سالهاست از مشكلات زيادي همچون فقر، بيكاري، نبود شغل و تبعيض رنج ميبرند، نيز به خيابانها آمدند.
۸ مهر ۱۴۰۱ بعد از اتمام نمازجمعه اهلسنت زاهدان، جواناني كم سن و سال مقابل كلانتري ۱۶ اين شهر واقع در خيابان رازي كه به مسجدمكي منتهي ميشود، تجمع كرده و شعار دادند و برخي از آنان به سوي كلانتري سنگ پرتاب كردند. و البته ارگانهاي مختلف دولتي از قبل در صحنه حضور داشتند. اين حادثه دهها كشته و بيش از ۲۰۰ نفر زخمي بهجاي گذاشت.
در پي اين حادثه ناگوار، برخي با استناد به اظهاراتي بياساس، نمك بر زخم مردم پاشيدند و بهجاي دلجويي و اظهار همدردي، هموطنانِ بلوچ خود را تجزيهطلب و اغتشاشگر خواندند. در اين ميان، عدهاي به مولانا عبدالحميد، شخصيت برجسته و محبوب اهلسنت ايران و امام جمعه زاهدان كه همواره اساسيترين نقش را در حفظ امنيت استان پهناور سيستانوبلوچستان، ايفا كرده است، حمله كردند تا به سهمِ خود، «انقلابي» بودن خود را متذكر شده باشند.
مسجدمكي به عنوان نماد همبستگي و همدلي جامعه اسلامي توانسته الگوهاي مناسبي همراه باحفظ احترام متقابل در كشور به نمايش بگذارد. آزادي مرزبانان ايراني در سال ۱۳۹۳ يكي از مهمترين دستاوردهاي مسجدمكي و حاصل تلاشها و زحمات مولوي عبدالحميد بوده است. بااين حال، برخي اين مسجد را يك «جريان»معرفي كردند و مدعي شدند عربستان سعودي از اين «جريان» حمايت ميكند.
آنها بدون ارايه هيچ دليلي، شخصيت مولوي عبدالحميد و مسجد مكي را با كشورهاي خارجي مرتبط دانستهاند.
امري كه باعث شده عدهاي به خشم بيايند و عدالت را زير پا بگذارند و خدمات مسجد مكي و مولانا عبدالحميد را ناديده بگيرند، بيان مطالبات سياسي و مذهبي كل ملت ايران و بهطور خاص جامعه اهل سنت از تريبون نماز جمعه زاهدان است. مسجد مكي يك جريان تحت حمايت بيگانگان نيست بلكه يك نماد ديني و مركزي براي وحدت ملي است و تلاش آن بر حفظ انسجام در جامعه و نشر ارزشهاي اسلامي بر هيچكسي پوشيده نيست. بيان صريح مطالبات مردمي و مشكلات ملت از تريبون اين مسجد، آن را تبديل به مركز اميد بسياري از ايرانيان كرده، و ظاهرا همين امر خشم عدهاي را برانگيخته است.
چرا براي فرار از واقعيتها و سرپوش گذاشتن بر مشكلاتي كه حل نشده، كل اتفاقات كشور به خارجيها نسبت داده ميشود؟! آيا تحريك بيگانگان باعث رخدادهاي اخير در بلوچستان شد يا بيتدبيري باعث شكلگيري اين حوادث تلخ و غيرقابل توجيه شد؟
آيا براي برخي مسوولان سوال پيش نيامده چرا در كشوري كه حامي مستضعفان جهان است، شاهد چنين رخدادهاي تلخي هستيم؟ چرا مسوولان حاضر نيستند عاملان اين رخدادها را به دست عدالت بسپارند؟
اگر مولوي عبدالحميد بعد از رخدادهاي اخير در زاهدان، مردم را به آرامش و حفظ امنيت توصيه نميكرد چه خونهايي در كشور ريخته ميشد؟ مسجد مكي و مردم شريف بلوچستان در طول دههها در عمل نشان دادهاند كه هيچگاه وابسته به هيچ جرياني خارج از ايران نبودهاند.
استقلال از اصليترين اصول مسجد مكي به عنوان يك مركز علمي است و تلاشهاي متعددي براي وابسته كردن اين مركز علمي و فرهنگي به دستهاي خارج از كشور، صورت گرفته است اما اين تلاشها با ناكامي مواجه شدهاند.
مسجد مكي از زمان مرحوم مولانا عبدالعزيز فعاليتهاي چشمگيري در زمينههاي علمي، فرهنگي و سياسي داشته است.
مطالبهگري حقوق اهلسنت، دفاع از حقوق احزاب و طيفهاي سياسي و اقليتهاي مذهبي و قومي، يكي از مهمترين برنامههاي مرحوم مولانا عبدالعزيز بوده است. ايشان از رفتارهاي سليقهاي برخي مسوولان و قوانين تبعيضآميز در كشور شديدا انتقاد كرده است. مولوي عبدالحميد در بيان مشكلات مردم، ادامهدهنده روش مولوي عبدالعزيز است و هميشه سعي كرده صداي مردم باشد.
مناسب است از انقلابيوني كه اكنون بهطور يكدست كشور را مديريت ميكنند پرسيده شود به راستي چرا بين روش و منش داعيهداران انقلاب اسلامي، اينقدر تفاوت است؟ ملتي كه عليه استبداد، ظلم و تبعيض قيام كرد، امروز نسبت به ستم معترض است.
اين ملت بايد در برابر ظلم از خودش دفاع كند و اگر سكوت كند، چنين سكوتي بر خلاف آموزههاي اسلامي و عدالت علوي است.
برچسبهاي نادرست به دور از عدل و انصاف است كه اصلا زيبنده انسانهاي آزاده نيست. تهمت زدن به ديگران به خاطر اختلافات سياسي و فكري، از منهج و منش حضرت علي رضياللهعنه بهدور است.
بلوچ اتهام تجزيهطلبي را نميپذيرد. نبرد عليه مهاجمان انگليسي و پرتغالي و اخراج آنان از سرزمين ايران، مصداقي بارز از حريت، آزادگي، و وطندوستي مردم بلوچ است.