• ۱۴۰۳ جمعه ۲ آذر
روزنامه در یک نگاه
امکانات
روزنامه در یک نگاه دریافت همه صفحات
تبلیغات
بانک ملی صفحه ویژه

30 شماره آخر

  • شماره 5355 -
  • ۱۴۰۱ يکشنبه ۲۹ آبان

دادگاه نورنبرگ

مرتضي ميرحسيني

چون دادگاه در نورنبرگ آلمان برگزار مي‌شد، آن را محاكمات نورنبرگ ناميدند. محاكمه‌اي كه بيستم نوامبر 1945 شروع شد و تا اكتبر سال بعد ادامه داشت. تصميم اوليه فاتحان جنگ اين بود كه همه كساني را كه در جنايت‌هاي نازي‌ها سهمي داشتند ابتدا دستگير و محاكمه و بعد مجازات كنند، اما در عمل انجام چنين كاري نه دشوار كه ناممكن بود. زيرا تعداد آنان بسيار زياد بود. تا جايي كه مي‌دانيم حداقل 250 هزار نفر در تشكيلات حكومت نازي نقشي كوچك يا بزرگ داشتند و به اندازه نقش‌شان در جنايت‌ها و بدكاري‌هاي رژيم هيتلر شريك بودند. تازه اگر آنهايي را كه غيرمستقيم با نازي‌ها همكاري مي‌كردند نيز حساب كنيم، اين عدد از يك ميليون نفر بيشتر مي‌شود. همچنين همان زمان برخي‌ها مي‌گفتند همه كساني كه جنايت‌هاي نازي‌ها را ديدند و سكوت كردند يا خودشان را به آن راه زدند نيز چندان بي‌گناه نيستند و اگر از نظر حقوقي متهم نباشند، از نظر اخلاقي مسوولند. اما آنان ترسيده بودند و اين ترس مجبورشان كرده بود كه ساكت بمانند. جنايت‌هاي نازي‌ها را مي‌ديدند، اما اين را هم ديده بودند كه نازي‌ها با مخالفان و معترضان چه مي‌كنند و از اين‌رو تسليم آنان شدند. در جنايت‌هاي هيتلر و دارودسته‌اش سهمي نداشتند، اما كاري هم براي جلوگيري از آنها نكردند. نكوهش اين گروه از آلماني‌ها كه تعدادشان بسيار بسيار زياد بود به كنار، شمار زيادي از مردان هيتلر پيش از پايان رسمي جنگ كشته شدند و چند نفرشان - از جمله خود هيتلر - پس از قطعي‌شدن شكست آلمان خودكشي كردند. برخي نيز گريختند و در گوشه‌اي پنهان شدند. اما 22 نفر از آنان كه بيشترشان در فهرست بدنام‌ترين چهره‌هاي حزب نازي جاي مي‌گرفتند به دام افتادند و زنداني شدند. بررسي اتهامات اين 22 نفر و شنيدن صحبت‌هاي آنان در دفاع از خودشان و سرانجام صدور حكم مجازات براي آنها، جريان كلي دادگاه‌هاي نورنبرگ بود. البته همزمان و پس از نورنبرگ دادگاه‌هاي ديگري هم برگزار و هزاران پرونده شخصي و عمومي مرتبط با اعضاي حزب نازي تشكيل شد، اما آنچه در نورنبرگ مي‌گذشت به دلايلي از دادگاه‌هاي ديگر مهم‌تر بود. جان دانپورت در كتاب «محاكمات نورنبرگ» در توضيح دلايل اين اهميت مي‌نويسد «دادگاه نظامي بين‌المللي در تاريخ بي‌سابقه بود. پيش از اين كشورها هيچگاه منابع خود را صرف طلب عدالت جهاني نمي‌كردند. جنايات، حتي جنايات سازمان‌يافته و در مقياس بزرگ، موضوعي ملي تلقي مي‌شد كه به كساني از آنها كه آسيب ديده بودند و نه به مردمان ديگر مربوط مي‌شد. بنابراين مجازات جنايتكاران وظيفه خود كشورها بود. اين برداشت كه ترور، ويرانگري و كشتار در طول جنگ را بايد جرايم كيفري به حساب آورد نيز جديد بود... اينك براي نخستين‌بار دادگاهي مركب از نمايندگان كشورهاي مختلف وظيفه تعقيب و مجازات مُسببان فجايع زمان جنگ را كه به تمام جهان مربوط مي‌شد برعهده مي‌گرفت.» اين 22 نفر به نمايندگي از همه مجرماني كه در جنايت‌هاي نازي‌ها دست داشتند و نه فقط در آلمان كه در گوشه و كنار دنيا شرارت‌هاي بسيار كرده بودند محاكمه و مجازات مي‌شدند. اما واقعيت اين بود كه اگر آنان (يعني نازي‌ها) جنگ را مي‌بُردند يا حداقل به آن شكل خفت‌بار شكست نمي‌خوردند و تسليم نمي‌شدند، بحث اجراي عدالت درباره آنان منتفي بود. به عبارت ديگر آنان بهاي تبهكاري خودشان را مي‌پرداختند، چون بازي را باخته بودند كه اگر مي‌بردند، آنان قاضي مي‌شدند و دشمنان شكست‌خورده خودشان را در جايگاه متهم مي‌نشاندند. اما باختند. بيشترشان به اعدام با طناب‌ دار (نه چنان كه مي‌خواستند تيرباران) محكوم شدند و چند نفرشان حكم حبس ابد يا بيست‌ساله و پانزده‌ساله گرفتند. سه نفر از آنان نيز تبرئه شدند. اعدامي‌ها را دو هفته بعد به ‌دار آويختند و جسدشان را به اردوگاه داخائو بردند و -   در همان كوره‌هايي كه نازي‌ها براي سوزاندن زندانيان خودشان به كار مي‌بردند -  سوزاندند. خاكسترشان را نيز بدون هيچ تشريفاتي در نهري همان نزديكي ريختند.

ارسال دیدگاه شما

ورود به حساب کاربری
ایجاد حساب کاربری
عنوان صفحه‌ها
کارتون
کارتون