پروانه سلحشوري در گفتوگو با «اعتماد»
توسط دادسراي امنيتي اوين احضار شدم
گروه سياسي| شنبهشب بود كه ميزان خبرگزاري وابسته به قوه قضاييه در خبري اعلام كرد كه 3 نفر از چهرههاي سياسي و ورزشي از سوي قوه قضاييه به دادسرا احضار شدهاند. اسامي افرادي چون پروانه سلحشوري، محمود صادقي و يحيي گلمحمدي سرمربي تيم پرسپوليس در ميان اين افراد بود. نكته جالب توجه اما خبر اكانت روزنامه همشهري در توييتر بود كه ساعاتي قبل از اعلام رسمي اين خبر در ميزان از احضار اين چهرهها خبر داشت و آن را اعلام كرده بود، بسياري از كاربران با اشاره به اين موضوع اين پرسش را مطرح كردند كه چرا بايد يك رسانه اصولگرا قبل از اعلام عمومي از احضار چهرههاي سياسي باخبر باشد؟ اين روند آگاهي از اخبار اما تنها به روز شنبه محدود نماند روز گذشته نيز كامنتهايي از سوي اكانت اين روزنامه منتشر شد كه در آنها درخصوص احتمال احكامي كه قرار است عليه اين افراد صادر شود اطلاعرساني شده بود. باتوجه به اهميت موضوع روزنامه اعتماد گپ و گفتي را با پروانه سلحشوري ترتيب داد تا درباره ابعاد پنهان موضوع احضارهاي اخير باخبر شود.
شنبهشب خبر رسيد كه شما همراه با محمود صادقي و يحيي گلمحمدي به قوه قضاييه احضار شدهايد. چطور از اين خبر آگاه شديد؟
يكشنبه شب بود كه ابتدا از طريق فضاي توييتر متوجه شدم خبرگزاريهاي اصولگرا درباره احضار من به قوه قضاييه صحبت ميكنند. صبح پيدياف ابلاغيه را باز كردم و متوجه شدم در آن نوشته شده براي «دفاع از اتهام انتسابي» يعني اساسا تفهيم اتهامي صورت نگرفته بود كه مشخص شود براي چه جرمي من احضار شدهام. اين احضار توسط دادسراي امنيت ناحيه 33 (جنب اوين) صورت گرفته است. من همراه با آقاي محمود صادقي و يحيي گلمحمدي در اين نوبت احضار شدهايم و ساير اسامي كه مطرح شدهاند، مربوط به روزهاي گذشته است. درحالي كه حدود 6 ماه است كه در يك روستا در شمال كشور ساكن هستم و احضار توسط دادسراي تهران صورت گرفته، صبح يكشنبه احضاريه در همان روستايي كه من ساكن هستم، تحويل من شده است. در شرايطي كه برخي رسانهها عنوان كرده بودند، دادسراي رسانه، احضاريه را صورت داده اما واقع آن است كه دادسراي امنيتي من را خواسته است.
باتوجه به اينكه رييس دستگاه قضا پيش از اين درباره ضرورت گفتوگو با فعالان سياسي، احزاب و منتقدان خبر داده بود، فكر ميكنيد دليل اين احضارها چيست؟ آيا اين رويكرد با ايده گفتوگو هماهنگي دارد؟
شايد مسوولان قضايي، قصد دارند در دادسراي امنيتي با فعالان سياسي و منتقدان صحبت كنند. (ميخندد) اما اين نحوه رفتار كه فرد را با عنوان متهم يا مجرم احضار كنند، سنخيتي با ايده گفتوگو ندارد. بايد ديد چقدر صداهايي كه با قرائتهاي رسمي زاويه دارند، مورد پذيرش مسوولان قرار ميگيرند. بعضا ممكن است برخي توييتهاي من كه با قرائتهاي رسمي همخواني ندارند، باعث خشمگين شدن مسوولان قضايي شده است.
يعني فكر ميكنيد توييتهاي شما دليل اصلي احضارتان باشد؟
به نظر بيشتر از هر چيز ديگري، بحث توييتها مورد توجه باشد. البته دقيق نميتوان گفت، اين موضوع را ميگويم، چون بسياري از افراد سايبري در فضاي مجازي روي توييتهاي من مانور ميدادند و اين افراد سايبري زودتر از دادگاه از احضار و اتهام و حكم صحبت ميكردند.
چه زماني قرار است در دادسراي امنيتي حضور پيدا كنيد؟
چهارشنبه صبح قرار است در دادسراي امنيتي حضور پيدا كنم. اگر بعد از دادسرا بازداشت نشده باشم، چهارشنبه گزارشي از محتواي اين نشست براي مردم ارايه ميكنم.
مطالبه شما به عنوان فعال سياسي از سيستم سياسي چيست. به نظر شما سيستم چگونه بايد با مطالبات اقشار مختلف مواجه شود؟
ممنونم از سوال خوب شما. اتفاقا مدتي قبل به همين فكر بودم. سيستم امروز مرا به دليل فعاليت رسانهاي و قلمي متهم (اگر نگوييم مجرم) تشخيص داده است. اما مگر مشكل امروز كشور ما، فردي است و مهمتر از آن مگر چهرهاي مانند سلحشوري چقدر مخاطب و اثرگذاري دارد. ما در شرايطي زيست ميكنيم كه برخي اقشار مردم از اصلاحطلبان و اصولگرايان عبور كردهاند. مردم انتقادات جدي به اصلاحطلبان دارند. اما انگار به اين واقعيتها توجه نميشود. اگر به نطقهاي من در سالهاي 97 و 98 و بسياري ديگر از نمايندگان توجه ميشد، كشور به اين ورطه نميافتاد. آنچه من مينويسم و ميگويم به نفع كشور و براي اصلاح امور انكار مشكلات كمكي نميكند. مردم و مطالباتشان بايد ديده شوند. هنوز كه هنوز است، نگرشها و تصميمات براساس ناديده گرفتن اكثريت مردم اجرايي ميشوند. تا زماني كه مردم به رسميت شناخته نشوند، معيشت بهبود نيابد و دارو تامين نشود و مردم از حداقلها بهرهمند نباشند، ماجرا پايان نمييابد. در هيچ جاي دنيا جنبشي به اين خشونتپرهيزي پيدا نميشود كه خواسته مردم زندگي و آزادي باشد. جفاست، عدم توجه به اين مردم و مطالباتشان.