آيا امكان صادرات گاز تركمنستان به عراق وجود دارد؟
مهدي فيضاللهي٭
اكثر هيدروكربنها؛ نفت از دهه 1970 و گاز طبيعي از دهه 1990 به ابزار استراتژيك عمدتا ژئوپليتيكي تبديل شدهاند. آسياي مركزي و قفقاز را از نظر منابع طبيعي و حياتي جايگزين و آلترناتيوي براي منطقه خاورميانه در نظر ميگيرند. تركمنستان نيز به عنوان كشور آسياي مركزي از اين قاعده مستثنا نيست. تركمنستان با ميدان گازي غولپيكر گالكينيش كه در سال 2006كشف شد، دومين ميدان گازي بزرگ جهان را داراست كه ذخاير عظيم گاز اثبات شده آن 19.5 تريليون متر مكعب است. بدينترتيب تركمنستان (چهارمين منبع گازي دنيا) به عنوان توليدكننده رقيب روسيه (اولين منبع گازي دنيا) و ايران (دومين منبع) است (Kirkham, 2022, 3). تركمنستان بهرغم داشتن چهارمين ذخاير بزرگ گاز در جهان، موقعيت جغرافيايي آن مانع از صادرات گاز اين كشور به بازارهاي پرسود اروپايي شده است. در حال حاضر، تركمنستان مقادير كمي گاز به ايران صادر ميكند. اين در حالي است كه حجم بيشتري از صادرات تركمنستان به مقصد چين است. گاز تركمنستان از نظر تئوري ميتواند از طريق ايران يا حتي از زير درياي خزر از طريق آذربايجان به تركيه منتقل شود (Tastan, 2022, 3).
انتظار ميرود توليد گاز گالكينيش از 30 ميليارد مترمكعب در سال كنوني تا سال 2025 به 70ميليارد مترمكعب در سال به اضافه 20ميليارد مترمكعب در سال از ميادين فراساحلي كاسپين افزايش يابد. بنابراين، باتوجه به تفاوت بين توليد و مصرف، وبا كم كردن 50ميليارد متر مكعب درسال صادرات به چين، مازاد توليد گاز تركمنستان حداقل به 40 ميليارد متر مكعب درسال افزايش خواهد يافت كه بهترين گزينه براي صادرات اين حجم از گاز ايران خواهد بود (Kirkham, 2022, 13). بنابراين تركمنستان گاز مازاد قابل توجهي سالانه خواهد داشت كه بايد در بازهاي مناسب عرضه نمايد. با توجه به درخواست عراق و مذاكره عراق با تركمنستان براي دريافت گاز بايد بررسي شود كه آيا اصلا امكان صادرات گاز به عراق از تركمنستان وجود دارد.
گاز تركمنستان از چند طريق در تئوري ميتواند به عراق انتقال يابد: 1- به صورت LNG، 2- از طريق تركمنستان-درياي كاسپين- آذربايجان-تركيه- عراق، 3- از طريق تركمنستان-ايران-تركيه -عراق، 4- از مسير تركمنستان-ايران-عراق. اما بايد بررسي كرد و ديد كداميك از اين راهها امكانپذير است. از نظر زيرساختهاي موجود، سياست دولتها و ارتباطات آنها، قدرتهاي گازي و ايجاد رقابت بين آنها و .... در صورت امكانپذير بودن كداميك صرفه اقتصادي بيشتر دارد.
1- در ارتباط با LNG، با توجه به محدوديتهاي مربوط به حملونقل گاز از طريق خطوط لوله، تركمنستان فعالانه به دنبال روشهاي جايگزين براي فروش اين منبع است. يكي از اين موارد تبديل گاز طبيعي به هيدروكربنهاي مايع و توليد گاز طبيعي مايع (LNG) است. برخي اقدامات قبلا انجام شده است. در سال 2014 نيز ساخت يك مجتمع گاز شيميايي در مقياس بزرگ براي توليد بنزين مصنوعي از گاز طبيعي در منطقه آچال آغاز شد (Iwaszczuk & others, 2021, 17). اما با توجه به اينكه فعلا به نتيجه نرسيدهاند، نميتوانند قابليت و امكان صادرات گاز تركمنستان از طريق LNG را امكانپذير كند.
2- راه دوم، مسير درياي كاسپين-آذربايجان-تركيه-عراق است. بهطور ناخوشايندي، خط لوله گاز ترانس خزر داراي مزاياي فراواني است. از ديدگاه اروپا، اين يك جايگزين براي گاز روسيه خواهد بود. تنوع بخشيدن به بازارهاي صادرات انرژي تركمنستان از طريق خط لوله گاز ترانس خزر مزاياي مختلفي براي تركمنستان دارد. اگرچه ممكن است تا پايان سال بر سر وضعيت حقوقي درياي خزر به توافق برسد، اما هنوز اميد خود را از دست ندهيد. همان پيشنهادات سالانه با پيشرفت اندكي در حل مشكل پيشنهاد شده است (لوك، 2018). عدم مشخص شدن رژيم حقوقي درياي كاسپين باعث شده تلاشهاي قبلي براي توسعه خطوط لوله در سراسر درياي خزر عمدتا به دليل اختلاف نظر بين پنج كشور ساحلي كاسپين بر سر استفاده مشترك از بستر دريا شكست بخورد و دو كشور روسيه و ايران از اجراي اين پروژه جلوگيري كردند. (Tastan, 2022, 3) وضعيت حقوقي درياي كاسپين در نهايت در سال 2018 با كنوانسيون آكتائو حل شد. اما با توجه به اضافه شدن بندهاي محيط زيستي دوباره روسيه و ايران ميتوانند با ساخت چنين خط لولهاي در درياي كاسپين مخالفت كنند. بنابراين اين مسير نيز عملا ازكار افتاده است.
3- مسير سوم، از طريق تركمنستان- ايران-تركيه-عراق است. در ارتباط با چالشها و خطرات پيش روي هاب انرژي شدن تركيه در كنار موقعيت ژئوپليتيك خاصي كه دارد، دو ديدگاه بررسي ميشود. اولين مورد يك خطر طبيعي است كه توسط محيط زيست ارايه ميشود و دومين و مهمترين آن، علت اصلي نگرانيهاي خارجي بيثباتي در كشورهايي است كه منابع خام را تامين ميكنند (فيونا، 2004). با افزايش تنشهاي قوميتي در خاورميانه و حوزه درياي خزر، اين منطقه با بيثباتي زيادي مواجه است. جديترين چالش در برابر اهداف تركيه، سازمان تروريستي حزب كارگران كردستان (PKK) است. تركيه يك جنگ سه دههاي را عليه اين سازمان تروريستي به راه انداخته است. وضعيت تركيه به عنوان يك هاب انرژي پس از حمله PKK به خط لوله باكو-تفليس- جيهان در سال 2008 زير سوال رفته است (Usman & others, 2022, 7266). حكومت اقليم كردستان بر سر استفاده و صادرات سوختهاي فسيلي با دولت مركزي بغداد در نبرد قانوني دايمي است. در 15فوريه، حكم دادگاه عالي فدرال عراق، قانون نفت و گاز سال 2007 را كه به حكومت اقليم كردستان اين اختيار را ميداد تا بهطور مستقل بخش انرژي خود را مديريت كند، لغو كرد (Tastan, 2022, 5). با توجه به نقشه اقليم كردستان و حضور آن از يك طرف در بين مرزهاي ايران، تركيه و دولت مركزي عراق و از طرف ديگر حضور تروريستهاي پژاك در اين منطقه، صادرات گاز از مرز تركيه به عراق قطعا مسيري ايمن و آيندهداري نخواهد بود. با توجه به اينكه هماكنون هم مواضع كردنشينان اقليم كردستان توسط تركيه بمباران ميشود.
4- مسير چهارم، راه تركمنستان- ايران- عراق است. از نظر اقتصادي و زيرساختي بهصرفهترين و از نظر سياسي با توجه به نفوذ ايران در عراق محتملترين مسير به نظر ميرسد. اما باتوجه به تحريمهاي امريكا عليه ايران بايد ديد تركمنستان ميتواند با ايران همكاري داشته باشد. اين اتفاق و سواپ گاز تركمنستان به عراق توسط ايران ميتواند مقدمهاي براي خط لولهاي كه ايران در نظر داشته انتقال گاز تركمنستان و ايران را از طريق عراق، لبنان و قبرس به اروپا انجام بدهد، باشد. در كل براي داشتن امنيت پايدار در يك كشور به نظر ميرسد بايد دو مولفه را به صورت همزمان داشت. يكي امنيت و ديگري اقتصاد. امنيت اقتصادي منجر به امنيت پايدار با درگير كردن اقتصاد كشور با منطقه، كشورهاي همسايه و ايجاد همگرايي اقتصادي با آنان ميشود (رييسينژاد، 1400) ايران با مشاركت در اين طرح قدمي به سمت امنيت پايدار خواهد گذاشت.
٭كارشناس ارشد خاورميانه