روي خط سياست
بايد ضعفها را برطرف كنيم
ايسنا| مشاور عالي رهبر انقلاب با بيان اينكه اين فتنهها تمام ميشود، اظهار كرد: ما بايد مشكلات مردم را حل كنيم و انقلاب اسلامي هم آمده است كه مشكلات مردم را حل كند. سيديحيي رحيم صفوي در همايش جايگاه علم و فناوري در دفاع مقدس با بيان اينكه در جنگ ما انسانمحور بوديم و عراقيها ابزارمحور بودند، اظهار كرد: الان ما به قدرت پهپادي بالايي رسيديم اما از سال ۶۵ هم ما هواپيماي بدون سرنشين را در سپاه پاسداران ساخته بوديم. ما از تمام علوم در زمان جنگ استفاده كرديم، از آب و هواشناسي گرفته تا زمينشناسي و موارد ديگر. وي افزود: ما ميدانستيم با چه كساني در جبهه مقابل طرف هستيم و حتي خصوصيات اخلاقي فرماندهان عراقي را هم ميدانستيم. ما جزييات ساختار و تيپهاي عراق را ميدانستيم و برتري علمي و فكري نسبت به دشمن داشتيم. مشاور رهبر انقلاب تاكيد كرد: آيا سپاه پاسداران و بسيج در اين جرياني كه شاهد هستيم نميتواند با علم و آگاهي ماجرا را زودتر جمع كند؟ من مطمئن هستم اين جريان به تعبير مقام معظم رهبري به زودي جمع ميشود. صفوي يادآور شد: الان هشت ميليون تن كالا در بندرها وجود دارد كه بايد به دست مردم برسد. ما ضعفهايي داريم كه اينها در نيروهاي مسلح كمتر است اما بايد ضعفهاي كشور را برطرف كنيم.
فيلترينگ حالا حالاها ادامه دارد
يكي از نمايندگان مجلس ميگويد تا زماني كه نهادهاي امنيتي احساس كنند كه امنيت كشور مشكل دارد، به وزارت ارتباطات ميگويند فيلترينگ همچنان ادامه داشته باشد. او درمورد كميسيون طرح صيانت ميگويد جلسهاي از باب اينكه قوانين بررسي شود، تشكيل نشده بلكه جلسات معمول براي هماهنگي و اينكه چه كنيم مطرح شده است ولي جلسهاي در خصوص طرح صيانت يا طرح قانون فضاي مجازي تاكنون برگزار نشده است. سياه كلي در پاسخ به پرسشي مبني بر اينكه با گذشت دو ماه از فيلترينگ شبكههاي اجتماعي، دولت چه تصميمي در اين خصوص دارد، گفت: «تصميمگيرنده در اين مورد وزير ارتباطات نيست. اين امور را نهادهاي امنيتي تصميم ميگيرند بنابراين تا زماني كه نهادهاي امنيتي احساس كنند كه امنيت كشور مشكل دارد، به وزارت ارتباطات ميگويند فيلترينگ همچنان ادامه داشته باشد.»
چرا امثال حسن عباسي و رائفيپور براي جامعه خطرناك هستند؟
فرهاد قنبري، فعال سياسي در كانال تلگرامي خود نوشت: جملهاي منتسب به ابوعلي سينا است كه ميگويد: «بلينا بقوم يظنون أنالله لم يهد سواهم»؛ «به قومي مبتلا شدهايم كه ميپندارند خداوند جز آنها كسي را هدايت نكردهاست». اگر به جوهره سخنرانيهاي آقاي عباسي يا رائفيپور و افرادي از اين قبيل كه كلام خود را با شور و حرارتي وافر همراه ميكنند، با دقت نگاه كنيم به مساله خاصي ميرسيم كه ريشه اصلي اين شكل از خشونت كلامي و گفتماني است. آقاي عباسي و شاگردان ايشان به گونهاي سخن ميگويند، كه انگار تنها آنها هستند كه به حقيقت ناب و گوهر زرين هستي و دين و عدالت و سياست و اخلاق و... دست يافتهاند و ديگران همه در جهل و ضلالت و كثافت و گمراهي به سر ميبرند. براساس چنين برداشتي است كه امثال آقاي عباسي و حاميان ايشان مرز پررنگي ميان «ما» (هدايتشدگان) و «آنها» (گمراهان) ترسيم كردهاند و وظيفه و رسالت خود ميدانند كه هر كه بر مدار آنها نميچرخد را يا به راه راست هدايت كنند، يا به هر طريقي از مدار زندگي و اجتماع خارج نمايند. حاملان اين گفتمان و تفكر بنيادگرايانه، برداشت و خوانش خود از دين، سياست، اخلاق و... را تنها «حقيقت دين» و... ميداند و براساس آن هر برداشت ديگري را بيدين، فاسد، منحط و... مينامد. اين شكل از خشونت در حق ديگري در واقع بدترين شكل خشونتورزي است كه ميشل فوكو از آن به عنوان «خشونت گفتماني» ياد ميكند. خشونت گفتماني نوعي از خشونتورزي است كه عاملان آن فكر ميكنند كه تمامي حقيقت را يافتهاند و ديگران همه در جهل و ناداني و فساد و گمراهي به سر ميبرند. براساس چنين نگاهي حاملان اين گفتمان وظيفه خود ميدانند كه ديگران را يا از گمراهي خارج كرده و با خود همراه و همدل كنند يا اينكه آنها را حذف و خاموش نمايند.