به مناسبت سالروز درگذشتِ سید خلیل عالینژاد
نامی که به تنبور گره خورده است
گروه هنر و ادبيات
سيدخليل عالينژاد نوازنده، خواننده و آهنگساز در شهر صحنه كرمانشاه زاده شد؛ هر فردي كه تنبور و تنبورنوازي از علايقش باشد، با نام و آثار سيد خليل نيز كاملا آشناست. بسياري معتقد هستند نميتوان صحبت از موسيقي ايراني و تنبور كرد و اسمي از سيد خليل عالينژاد نبرد. نوازنده و آهنگسازي كه در دهه 60 و 70 جاني دوباره به يكي از اصيلترين سازهاي ايراني داد و آن را مجددا احيا كرد. 27 آبانماه مصادف است با سالروز درگذشت اين هنرمند كه در اينجا نگاهي داشتيم به آثار و فعاليتهاي او در طول زندگي كوتاه و تاثيرگذارش.
خليل عالينژاد در گروه «شمس» به سرپرستي كيخسرو پورناظري حضور داشت و نوازندگي در آلبوم «صداي سخن عشق» با صداي شهرام ناظري نيز از جمله آثار ماندگار او به شمار ميرود؛ آلبومهاي آيين مستان، ثناي علي و شكرانه از جمله آثار او هستند. اين آهنگساز و نوازنده در دهه 70 گروه «باباطاهر» را تشكيل داد و حاصل آن چندين اجرا به همراه اين گروه به همراه آلبومهايي به خوانندگي عالينژاد بود. آلبومهاي آيين مستان، ثناي علي(ع)، شكرانه ققنوس از جمله ديگر آثار ماندگار او در عرصه موسيقي ايراني و مقامي هستند. او از كودكي با نظارت مادرش فراگيري ساز تنبور را نزد امرالله شاه ابراهيمي و درويش امير حياتي آغاز كرد و سپس براي فراگيري علمي موسيقي در دانشگاه تهران در رشته موسيقي ادامه تحصيل داد. در همين دوران با كيخسرو پورناظري آشنا شد و در محضر وي به فراگيري تار و سهتار و تكميل تنبور پرداخت. تحقيقات او درباره ساز آييني تنبور به عنوان پاياننامه دوره كارشناسي، اثري درخور توجه است. او همچنين با مطالعه در متون كهن و تاريخ كردستان موفق به تدوين اولين تقويم كردي سلطاني در سال 1371 شد. او در زمينه ساخت و ساز تنبور نيز مهارت داشت. تنبورهاي دستساز او با مهر «قلندر» طرفداران زيادي دارد.
سيد خليل كارهاي بسياري در زمان حيات هنري خود ساخت و بسياري از آنها منتشر شدند اما برخي ديگر از آثار او منتشر نشد. به گفته سيد آرش شهرياري «ديوان اشعاري كه خودش به شيوه قدما سروده بود و بيشتر شامل رباعي و غزل بود كه اين اثر هم چاپ نشده و فقط در دست برخي دوستان او قرار دارد.» اثر ديگري كه عالي نژاد در زمينه موسيقي تاليف كرد، كتاب «تنبور از ديرباز تاكنون» بود. شهرياري در گفتوگويي پيش از اين درباره سبك تنبونوازي سيد خليل بيان كرده بود: «ايشان بيشتر تحت تاثير شيوه تنبورنوازي آقا سيدامرالله شاهابراهيمي بود و خطمشي را از سيدامرالله گرفته بود؛ البته تحت تاثير اساتيد ديگر مثل باباغلام و درويش اميرعلي حياتي نيز بود و نميشود گفت كه نوازندگي و حالات اين افراد روي او تاثير نداشت؛ از اينها هم تاثير گرفته بود به خصوص از شخصيتي كه شايد كسي اسمش را نبرده ولي من نام ميبرم؛ جناب سيدعزت ياري، يكي از بزرگترين تنبورنوازان و عرفاي حال حاضر منطقه كرمانشاه كه از ايشان خيلي بهره گرفت. به خصوص در خواندن و آواز. سيدخليل سبك و سياق بسيار ساده و شيوايي در نوازندگي داشت، دقيقا مثل شاهابراهيمي با اضافات و سليقه سيدخليل؛ اگر بخواهم تخصصي برخورد كنم از تكيههاي خيلي زيبا و بجا در اجراهاي خود بهره ميبرد. شورهاي بسيار شفاف و راست و چپهاي دقيق و به لحاظ ذهني، موسيقياي كه ارايه ميداد غير از بخش موسيقي تخصصي تنبور بود كه بر اساس مقامهاست و خيليها فكر ميكنند كه سيدخليل آن را ارايه نميداد يا بلد نبود يا بعضيها اين جسارت را هم ميكنند كه ميگويند موسيقي مقامي تنبور را ارايه نميداد و بيشتر عرفاني ميزد يا ايراني؛ در حالي كه اين طور نبود. سيدخليل موسيقي مقامي تنبور را خيلي خوب ميشناخت و در اين مسير به سبك صحنه و در مكتب صحنه پرورش يافته و به آن نيز وفادار بود و تا آخر عمر هم در جمعخانهها و در جاهايي كه مربوط به يارسان بود، موسيقي مقامي و مكتب صحنه را ارايه ميداد اما آن را همه جا اجرا نميكرد و قائل بود كه تنبور يك ساز ايراني است و غير از مقامهاي تنبور كه كاملا تخصصي است و بيشتر براي مردم كرد است، ميتوانند در جاهاي ديگر هم از اين موسيقي بهره ببرند.»
سيد خليل سرانجام در 27 آبان 1380 دور از ميهن در سوئد به قتل رسيد و خانه و جسمش را افراد ناشناس به آتش كشيدند. عالي نژاد دهها كنسرت در ايران و به خصوص در تهران به زبانهاي پارسي و كردي اجرا كرد كه مورد استقبال مردم نيز واقع شد. سخنان مولانا، حافظ، سعدي، باباطاهر، خيام، فردوسي و... مهمترين انتخابهاي خليل عالي نژاد بودند. پس از مرگش معلوم شد كه وي هزينه چندين جوان را از كودكي تا مرحله دانشگاه و همچنين چندين خانواده كمدرآمد را بر عهده گرفته بود.