از جام جهاني ۱۹۹۸ تا به امروز چه چيزهايي تغيير كرده؟
ايران-امريكا؛ ۲۴ سال بعد
گروه ورزش
۲۴ سال پيش در ورزشگاه ژرلان شهر موناكو دو تيم ايران و ايالات متحده به مصاف هم رفتند. مسابقهاي فراتر از فوتبال كه بعدها به عنوان بازي قرن شناخته شد. اين رقابتي بود در مستطيل سبز و در اوج تنشهاي سياسي دو كشور. در آن بازي مقامات دو كشور تلاش كردند با اظهارنظرهاي متعادل نشان بدهند سطح تنش آنقدرها هم بالا نيست. بازيكنان به هم گل دادند و با هم عكس يادگاري گرفتند تا نشان بدهند ملت دو كشور با هم مشكلي ندارند. برخي كارشناسان هم ابراز اميدواري كردند آن مسابقه فوتبال باعث شود روابط دو كشور به سمت بهبود حركت كند. ايران آن بازي را دو بر يك برد و نشان داد سطح فوتبالش از رقيب بالاتر است. حالا بعد از ۲۴ سال دو تيم به مصاف هم خواهند رفت.
سهشنبه شب در حالي سوت بازي ايران و امريكا زده ميشود كه به نظر ميرسد چيزي تغيير نكرده. يعني اتفاقات زيادي در اين سالها رخ داده، جنگهاي بسياري صورت گرفته، پيشرفتهاي تكنولوژيكي زيادي انجام شده، يك بيماري همهگير با ميليونها كشته شيوع پيدا كرده، اما چيزي كه ثابت مانده تقابل دو كشور است. يعني نهتنها تنشها بين دو كشور كمتر نشده كه بيشتر هم شده است. مخصوصا در همين دو ماه اخير.
شايد اگر شب بازي ايران و امريكا در جام جهاني ۹۸ كسي ميگفت نزديك به ۳ دهه بعد دو تيم دوباره در همين شرايط از لحاظ سياسي با هم رقابت ميكنند كسي باورش نميشد. خيليها در آن زمان معتقد بودند كه ايران و امريكا بالاخره كوتاه خواهند آمد. ميگفتند در دنياي سياست مرغ يك پا وجود نخواهد داشت و اوضاع حتما به گونهاي پيش خواهد رفت كه دو كشور به اين نتيجه برسند كه بايد با هم تعامل كنند. اين ديدگاه تا حدودي در دهه ۹۰ شمسي قوت گرفت. زماني كه دو كشور در مذاكرات برجام دور يك ميز نشستند. در آن زمان خوشبينيها بابت ارتباط دو كشور بيشتر شد، اما دوام نداشت. با روي كار آمدن ترامپ و خروج او از برجام و واكنش متقابل ايران فضا بستهتر شد. حال فرداشب كه بازي برگزار ميشود فضا از هميشه ملتهبتر است. مذاكرات برجام رسما متوقف شده و تحريمها عليه ايران سفتتر. مقامات ايران كشور امريكا را يكي از مسببان بروز اتفاقات دو ماه و نيم اخير در كشور ميدانند و رييسجمهور ايالات متحده يكبار رسما از تغيير رژيم در ايران حرف زده (هر چند بعدا سخنگوي كاخ سفيد اعلام كرد منظور رييسجمهور ايالات متحده چيز ديگري بوده) همچنين روز گذشته توييتر رسمي تيم ايالات متحده از پرچم بدون آرم الله براي ايران استفاده كرد كه واكنش مقامات ايران را به دنبال داشت. امريكا ساعاتي بعد مجبور به تصحيح شد.
در اين شرايط به نظر ميرسد رسانههاي بينالمللي و چهرههاي ورزشي هم از آن سانتيمانتاليسم سالهاي پاياني قرن بيستم فاصله گرفتهاند و ديگر با تحليلهاي خوشبينانه از تاثير فوتبال بر سياست حرفي نميزنند. اين افراد در سالهاي اخير با چيزي به اسم زمين سخت واقعيت مواجه شدند. در حالي كه در آن سالها ديدگاههاي روياگونه وجود داشت. در اين حد قوي كه بعد از بازي دو تيم در جام جهاني تصميم گرفته شد ايران و امريكا يكبار ديگر با هم در مسابقهاي دوستانه رقابت كنند تا فضا بيشتر تلطيف شود. رييس وقت فدراسيون ايالات متحده كه خيلي پيگير برگزاري اين بازي دوستانه بود چند سال بعد از آن بازي دوستانه در لسآنجلس گفت: «ما احمق بوديم كه فكر ميكرديم از طريق فوتبال ميتوانيم چيزي را عوض كنيم.»
امروز برخلاف ۲۴ سال قبل اگر بگويند ممكن است دو كشور تا يك قرن بعد هم همينطور با هم كارد و پنير باشند كسي متعجب نميشود. با اين حال همچنان ممكن است اقدامات نماديني قبل از بازي انجام شود. ممكن است اظهارنظرهايي از اين سو و آن سو در مورد تاثير ورزش بر سياست گفته شود. ممكن است بازيكنان به هم گل بدهند يا عكس يادگاري بگيرند. البته هنوز هيچ كدام از مقامات خبري در اين رابطه به رسانهها اعلام نكردهاند. اين امكان هم وجود دارد كه بازيكنان دو تيم اصلا به روي خود نياورند كه در دنياي سياست ميان دو كشور چه چيزي در جريان است و خيلي عادي مثل ساير مسابقات مناسك قبل از بازي را اجرا كنند. براي فهميدن اين مساله بايد تا فرداشب صبر كرد.
آنچه امروز با قطعيت ميتوان گفت، اين است كه مقامات سياسي دو كشور حسابي روي اين بازي زوم خواهند بود. حتي ميتوان گفت مقامات ايران بيشتر از امريكاييها به اين مسابقه اهميت ميدهند. مقاماتي كه طبق گزارشها قبل از جام جهاني كارلوس كيروش را آوردند تا مبادا ايران مقابل امريكا و انگليس نتيجه بدي بگيرد و حالا كه آن اتفاقات در بازي با انگليس رقم خورد، اميدوارند بازي با ايالات متحده كه حتي مهمتر از آن بازي هم هست جور ديگري پيش برود.در كنار تمام مسائل سياسي يك واقعيت مسلم ديگر هم وجود دارد و آن فوتبال است. فوتبالي كه تمام حاشيهها و تحليلها را به دور خود جمع ميكند، اما كمتر تاثيري از آنها ميپذيرد. همه ميدانند آنچه در زمين بازي رقم ميخورد هيچ ارتباطي به مسائل سياسي و قدرت اقتصادي و نظامي كشورها ندارد.
مليپوشان ايران بعد از يك باخت و يك پيروزي شانس بزرگي دارند براي تاريخسازي. براي اينكه بتوانند براي نخستينبار ايران را به جمع ۱۶ تيم پاياني جام جهاني برسانند. اهميت چنين دستاوردي در اين است كه از دور بعدي جام جهاني ۴۸ تيمي برگزار ميشود و در آن رسيدن به دور حذفي ديگر مزه سابق را نخواهد داشت. بازيكنان و كارلوسكيروش هم نميخواهند تبديل به تيمي شوند كه هيچگاه طعم حضور در دور حذفي جام جهاني با فرمت فعلي را نچشيدند. اينكه برخي تصور ميكنند فوتباليستها چون با امريكا بازي ميكنند، توان بيشتري ميگذارند يا اهميت بيشتري به برنده شدن ميدهند، اشتباه است. مهمترين و بزرگترين انگيزه ۲۵ يوز ايراني صعود به دور بعدي جام جهاني و ثبت نامشان در تاريخ است. از آن طرف ايالات متحده هم ميتواند در آخرين جام جهاني ۳۲ تيمي نتيجه بهتري از گذشته به دست آورد. آنها قبلا چهار بار به دور حذفي راه پيدا كردهاند و يكبار هم تا مرحله يكچهارم نهايي بالا رفتهاند. شاگردان گرگ برهالتر اگر ميخواهند نتيجه بهتري از جامهاي جهاني قبل بگيرند ابتدا بايد از سد ايران عبور كنند.