مرد بازنده چطور فوتبال ايران را به خاك سياه نشاند؟
يومالحساب كيروش
گروه ورزش
كارلوس كيروش، سرمربي تيم ملي بعد از ناكامي در رساندن تيم ايران به دور حذفي جام جهاني با اظهاراتي دوپهلو و متناقض سعي كرده از زير بار مسووليت شانه خالي كند. او در جايي از اظهاراتش گزارشها در مورد تحت فشار بودن بازيكنان را احمقانه و دروغ خطاب كرده و در جاي ديگري ميگويد فشارها از بيرون روي بازيكنان وجود داشته. اين در حالي است كه ما يك تحليل كاملا فوتبالي پيش روي خودمان داريم. تيمي كه نتوانست حمله كند و حتي دفاع درستي هم نداشت و در نهايت باخت! همين!
به عقب برگرديم. به مرداد و شهريور ۱۴۰۱. تيم ملي داشت با سرمربيگري اسكوچيچ براي بازيهاي جام جهاني آماده ميشد كه عدهاي به يكباره عليه سرمربي كروات تيم ملي كه موفق شده بود يوزها را به راحتي راهي جام جهاني كند، شوريدند. به طرز عجيبي در آن روزها نام كيروش براي نشستن روي نيمكت تيم ملي مطرح شد. چند نفر از بازيكنان تيم ملي به ديدار رييسجمهور رفتند و او را از باخت مقابل دو كشور انگليس و امريكا در عرصه جهاني ترساندند. گفتند كيروش بايد برگردد. هر چه منتقدين گفتند اين مربي دو جام جهاني و در مجموع بيش از ۸ سال روي نيمكت تيم ملي نشسته و آورده خاصي نداشته، فايده نداشت. كيروش دوستان ناشنوا محكم روي مواضع خود ايستاده بودند و ميگفتند با اسكوچيچ در جام جهاني هيچ چيزي نميشويم. ميگفتند اين نسل طلايي بايد اينبار صعود كند و كيروش ميتواند ماموريت را تمام كند. با اين حال سرپرست آن وقت فدراسيون در يك رفت و برگشت عجيب حكم به ابقاي اسكوچيچ داد تا اينكه سر و كله مهدي تاج پيدا شد.
كسي كه در سوابقش پرونده ويلموتس گيت ديده ميشد بدون پاسخگويي در مورد آن اتفاق و ضرر چند صد ميلياردي به فوتبال و مملكت از توي كلاه شعبدهبازي بيرون آمد و در يكي از عجيبترين انتخابات تاريخ فدراسيون دوباره سكان هدايت فوتبال را به دست گرفت. تاج آمد در حالي كه از قبل همه برنامههايش را با كيروش هماهنگ كرده بود. رييس جديد فدراسيون چند روز بعد از نشستن روي صندلي رياست اسكوچيچ را اخراج كرد و كيروش را با سلام و صلوات برگرداند. انگار نه انگار او دو جام ملتهاي ناموفق، ثبت سنگينترين شكست ايران در ادوار جام ملتهاي آسيا و دو ناكامي در جام جهاني داشت. تاج و تيم رسانهاياش به همراه دوستداران كيروش در رسانهها از مرد بازنده قهرمان ساختند و به ملت ايران غالب كردند. تاج گفت در جلسات به اين نتيجه رسيديم كه كيروش بهتر ميتواند تيم را در جام جهاني هدايت كند. او گفت ميخواهيم نتايج آبرومندانهاي مقابل انگليس و امريكا بگيريم. تاج به صراحت وعده داد، ميخواهد بهترين نتيجه تاريخ فوتبال ايران را در ادوار جام جهاني به دست آورد. گفت ميخواهيم صعود كنيم و تاريخساز شويم.
اتفاقات دو ماه و نيم اخير كشور باعث شد تمركز از روي مهدي تاج و اينكه با پشتوانه كدام نهاد و ارگان دوباره به رياست فدراسيون رسيد، برداشته شود. باعث شد كيروش از تيررس رسانهها و منتقدين به حاشيه برود تا با خيال راحت كارش را بكند. وقتي ليست تيم ملي اعلام شد آنقدر فضا شلوغ بود كه كسي حوصله نداشت گير بدهد به نفرات اعزامي به جام جهاني و خط خوردهها. به اينكه چرا كيروش جاي يك نفر را در ليست خالي گذاشت و چهار دروازهبان با خودش به قطر برد. انتقاداتي شد اما نه آنقدر كه سرمربي پرتغالي تيم ملي زير فشار قرار بگيرد.
تيم ملي با كيروش به جام جهاني رفت. دو باخت به دست آورد آن هم درست جلوي امريكا و انگليس. بدترين باخت تاريخ ايران در جام جهاني را رقم زد و در حالي كه همه نتايج گروه به نحوي رقم خورده بود كه ايران ميتوانست با ۴ امتياز راهي دور بعد شود، نتوانست از پس ماموريت بربيايد. او روياي صعود به دور حذفي در جام جهاني ۳۲ تيمي را برباد داد.
طبيعت مهدي تاج و كارلوس كيروش فرار رو به جلو و سوال پرسيدن به جاي پاسخگويي است. پيچاندن مخاطبان و استفاده از همه ابزار رسانهاي براي موجه حماسه ساختن از باخت است. از روز گذشته نيز اين موج به راه افتاده و عدهاي با پيش كشيدن مسائل حاشيهاي و قصهپردازي سعي ميكنند بار مسووليت را از روي شانههاي تاج و كيروش بردارند. درست مثل خود پيرمرد پرتغالي كه بعد از شش تايي شدن جلوي انگليس انگشت اتهام را به سمت هواداران گرفت. كيروش حتي نپذيرفت كه ارنج اشتباهي راهي زمين كرده و اراجيفي مثل «نخواستيم تركيب خود را لو بدهيم» سر هم كرد. بدون اينكه بگويد آيا نميشد با گل خورده كمتر تركيب را مخفي نگه داشت؟ بعد از حذف هم نگفت تركيب لو نرفتهاش چه گلي به سر فوتبال ايران زد؟
اما اينبار داستان فرق ميكند. آمار همه چيز را نشان ميدهد. اعداد دروغ نميگويند. كارلوس كيروش ۹ بازي روي نيمكت ايران در جام جهاني نشسته و حاصلش دو برد، سه تساوي و پنج باخت بوده است. او در دو جام ملتها سرمربي تيم ملي بوده و در نهايت يك حذف در نيمهنهايي و يك حذف در مرحله يكچهارم به دست آورده. او بايد امروز پاسخگوي نتايجي كه به دست آورده، باشد. مبهم حرف زدن و قصه گفتن از اينور و آنور دردي از كسي دوا نميكند. مهدي تاج هم بايد پاسخگو باشد. حتي بيشتر از كيروش. همه آنهايي كه او را آوردند هم همينطور. بازيكناني كه به ساختمان رياستجمهوري رفتند هم بايد پاسخ بدهند. داستانهاي تراژيك حذف و اشك ريختن و تكرار جملاتي نظير «ما همه تلاشمان را كرديم، اما نشد» فايده ندارد. امروز وقت حساب و كتاب و پاسخگويي است.
شما بايد جواب بدهيد كه چرا سرمربي موفق تيم ملي را بركنار كرديد تا يك بازنده را روي نيمكت بنشانيد. كسي كه يكسال قبل از بازگشت به ايران كلمبيا و مصر را به خاك سياه نشانده بود، اما نتوانست مقابل شهوت حضوري ديگر در جام جهاني و به جيب زدن دلارهاي بيصاحب مقاومت كند. شما بايد جواب بدهيد اگر قرار به سوم شدن بود چرا با اسكوچيچ نرفتيم؟ اگر قرار بود به ۶ تا خوردن از انگليس چرا با يك مربي ايراني نرفتيم؟ اگر قرار بود به اتوبوس پارك كردن و ريختن سر داور و انتظار براي معجزه الهي چرا اصلا كادر فني و آناليزور بالاي سر تيم گذاشتيم؟
اين تازه شروع كار است. قرار نيست به واسطه اتفاقات چند وقت اخير نفهميم چه كلاه گشادي سر فوتبال ايران رفته است. قرار نيست هر مرد بازندهاي بيايد و آرزوهاي ما را به بازي بگيرد و بعد هم اداي موفقيت در بياورد و ما را بترساند از اينكه اگر من نبودم وضعيت بدتر ميشد.