اقدام عجيب صداوسيما بعد از باخت ايران
شما حامي تيم ملي هستيد؟ شوخي ميكنيد!
بعد از برد ايران مقابل ولز در جام جهاني حمايتهاي رسانهاي از تيم ملي افزايش پيدا كرد به نحوي كه تقريبا تمام برنامههاي صداوسيما را دربرگرفت. يك زيرنويس به صورت دايم در شبكههاي تلويزيوني پخش ميشد كه مجموعهاي از پيامهاي ارسالي مردم را نشان ميداد. پيامهايي حاوي آرزوي موفقيت براي مليپوشان در بازي مقابل امريكا. كار به جايي رسيد كه انتشار يك موزيك ويديو كه در حمايت از تيم ملي خوانده شده بود، تبديل شد به يكي از آيتمهاي اخبار. آن هم نه در قسمت اخبار ورزشي، بلكه در قسمت مشروح اخبار سياسي. ويژه برنامه شبكه سه با اجراي ميثاقي و احمدي هم مدام حولوحوش تيم ملي و برد مقابل امريكا محتوا توليد ميكرد. اين حمايت تا زمان برگزاري بازي ادامه پيدا كرد، اما با وضعيتي عجيب به پايان رسيد.
درست در لحظهاي كه سوت پايان بازي به صدا درآمد و تصاوير بعد از بازي به نمايش درآمد و دوربين به استوديو برگشت، مجريان برنامه بدون گفتن كلمهاي حرف در مورد بازي گفتند خداحافظ و برنامه تمام شد! اين اقدام آنقدر باورنكردني بود كه بلافاصله موجي از واكنشها را به دنبال داشت. كاربران ميگفتند ويژه برنامه صداوسيما در شبهاي ديگر براي تحليل بازيهاي ساير كشورها حداقل تا ساعت يك و سي دقيقه بامداد ادامه پيدا ميكرد، اما شب بازي ايران نه. همزمان تمام زيرنويسهاي پيامهاي مردمي هم قطع شد. تلويزيون انگار كه اصلا جام جهاني در كار نيست به روال عادي بازگشت و برنامههاي راز بقا جاي فوتبال را گرفت.
چنين وضعيتي باعث شد سوال مهمي در ذهن علاقهمندان به فوتبال شكل بگيرد: اين چه برخوردي است كه با تيم ملي صورت گرفت؟ آيا صداوسيما واقعا حامي تيم ملي است؟ يا صرفا تا جايي نمايش حمايت از تيم ملي را ادامه ميدهد كه از آن نفعي ببرد؟ چطور ممكن است يك نفر خودش را حامي فرد يا گروهي بداند، اما درست در لحظه شكست آنها را تنها بگذارد؟ آيا اقدام صداوسيما در پايان دادن به برنامه بلافاصله بعد از شكست به اين معنا نيست كه ما تيم ملي را دوست داريم تا جايي كه برنده شود و نفع سياسي اجتماعي به ما برساند؟ و وقتي ببينيم در مهمترين بازي شكست خورده آن را مثل يك وسيله تاريخ مصرف گذشته دور مياندازيم؟
صداوسيما و مجريانش احتمالا ميگويند چون حالمان گرفته بود و حوصله نداشتيم بلافاصله خداحافظي كرديم. يعني اينطور نشان بدهند كه از شدت ناراحتي بيخيال ادامه برنامه و حرف زدن در مورد تيم ملي شدند. اين عذر بدتر از گناه است. در اين صورت بايد به اين افراد گفت كه جاي اشتباهي براي كار كردن آمدهايد! اينجا خانه شما نيست كه وقتي حوصله نداريد برقها را خاموش كنيد و برويد لالا! اين گوشي تلفن همراه شخصي شما نيست كه اگر صداي نامطبوعي از آن ور خط به گوشتان رسيد دكمه قطع را بزنيد.
بعد عدهاي متعجبند كه چرا مردم با كلمه ملي در رسانه ملي شوخي ميكنند و آن را جدي نميگيرند، چون يا از آن بوي منفعتطلبي استشمام ميكنند يا به آنها القا ميشود كه چند نفر فضايي را كه متعلق به هشتاد و چند ميليون ايراني است مال خود كردهاند و مثل اموال شخصي با آن برخورد ميكنند.